یک هنرمند مجسمهساز دربارهی «زنگ هنر» در مدارس گفت: براساس اطلاعاتی که دارم، در مدارس دولتی به درس هنر اهمیت چندانی داده نمیشود و با زنگ هنر مانند زنگ تفریح برخورد میشود.
سیدمجتبی موسوی - هنرمند مجسمهساز - در گفتوگو با خبرنگار بخش هنرهای تجسمی ایسنا، اظهار کرد: البته در مدارس غیرانتقاعی در سطوح پایینتری مانند پیشدبستانی و مهدکودک و گاهی هم دبستان، هنر بهصورت جدیتری آموزش داده میشود. در این مدارس به شیوههای آموزشی بهروز، توجه بیشتری میشود و به پرورش خلاقیت کودکان هم رسیدگی میشود.
او ادامه داد: بهطور کلی، در مدارس ما با موضوع آموزش هنر بهشکل مدل قدیمی، یعنی بیتوجهی به پرورش خلاقیت برخورد میشود؛ مثلا معلم در پای تخته چیزی میکشد و بعد به دانشآموزان میگوید همین را بکشند! در واقع در این روش، خلاقیتی وجود ندارد. از سوی دیگر، اگر هم هنری در مدارس آموزش داده شود، به خوشنویسی و نقاشی محدود است و شاخههای دیگر هنر مورد غفلت واقع شدهاند. مثلا حتی در کتابهای هنر مدارس، از مجسمهسازان نامی برده نشده تا کودکان آنها را بشناسند.
این مجسمهساز با بیان اینکه در اغلب مدارس، متخصصان هنر به دانشآموزان آموزش نمیدهند، گفت: من در اطرافیانم کسی را نمیشناسم که تحصیلاتش در شاخهی مجسمهسازی باشد و در آموزش و پرورش هم برای تدریس هنر استخدام شود. کسانی هستند که تحصیلات عالی دارند و در هنرستان هنر آموزش میدهند، ولی بعید میدانم که آموزش تخصصی هنر در شاخههای هنرهای تجسمی در مقاطع پایینتر انجام شود.
این هنرمند در بخشی از سخنانش بیان کرد: البته فکر میکنم چنین وضعیتی نتیجهی کوتاهی انجمنهایی مانند انجمن مجسمهسازان ایران هم هست. این انجمنها در صحبت و رایزنی با ارگانها، کوتاهی کردهاند.
او در پاسخ به این پرسش که چقدر پولساز نبودن رشتههای هنری در مطرود ماندن آنها در مدارس تأثیر گذاشته است، گفت: قطعا رشتههای هنری تا ١٠ سال گذشته، دورنمای امیدوارکنندهای نداشتند، ولی در ١٠ سال اخیر، اتفاقهایی افتاده که دورنمای روشنتری پیش روی ما گذاشته و اکنون امید به آیندهی کاری هنرمندان بیشتر است. البته اگر بخواهیم دانشآموزان به هنر علاقهمند شوند، این موضوع باید از دبستان به کودکان آموزش داده شود، یعنی همان دورههایی که کودک، شغل آیندهی خود را انتخاب میکند.
موسوی اظهار کرد: طبیعی است که وقتی در جامعهی ما، به دانشآموزان میگویند پزشکی و مهندسی بخوان، چون این دو رشته همیشه در بورس و مد هستند، آنها فقط به این رشتهها گرایش پیدا کنند. بعضی خانوادهها حتی کودکشان را با عنوان دکتر و مهندس صدا میکنند و به آنها یاد میدهند، کسانی که فهم و شعور بیشتری دارند، در این دو رشته درس میخوانند. این موضوع حتی در کلاسهای کنکور هم تدریس میشود.
این هنرمند افزود: وقتی چنین تفکری از کودکی به افراد تلقین میشود، اگر بهجز آنچه اتفاق افتاده، برای کودکان پیش آید، امری غیرطبیعی است و در اغلب مواقع، استعدادهای هنری کودکان کشف نمیشود. اگر هم گاهی جرقهای زده و استعداد کودکان در شاخههای هنری شکوفا شود، اتفاقی است و برای آن برنامهریزی نشده است.