روال وزارت ارشاد مناسب نیست. امیدوارم دولت جدید برای این مسأله فکری کند. اگر قرار باشد همین روند ادامه پیدا کند؛ ترجیح میدهم کتابهایم را از کل کتابهای سال وزارت ارشاد خارج کنم.
یک نویسنده بزرگسال در عرض چند سال میتواند به شهرت برسد اما نویسنده کودک و نوجوان اصلاً دیده نمیشود. متأسفانه دلمشغولی جامعه ما کودک نیست. با یک جامعه گرفتار روبه رو هستیم که کودک را جدی نمیگیرد.
احمد اکبرپور در گفتگو با خبرنگار ایلنا؛ در رابطه با مجموعه «اگرهای جادویی» گفت: این مجموعه ١٠ جلدی است که سه جلد از آن هم اکنون آماده چاپ است. «دستها بالا، گاو مسلح است»، «کنسرتهای فیل بیجنبه» و «سوسی مانکن» عنوانهای این سه جلد است که تا اسفند ماه توسط نشر چکه وارد بازار میشود.
این نویسنده رمان کودک «من آدمخوار نیستم» و رمان نوجوان « سقوط شیطان» را نیز آماده چاپ دارد.
او در این باره گفت: رمان «من آدمخوار نیستم» داستان غولهایی است که کودکان خود را در نوجوانی به سربازی میفرستند. در روز سیزدهم، تکلیف بچه غولها این است که باید یک انسان زنده را درسته قورت بدهند و داستان از اینجا آغاز میشود که یک غول از این کار سرباز میزند. در رابطه با رمان «سقوط شیطان» باید بگویم که این یک رمان نوجوان است درباره روستایی که در بین کوههای بلند محصور شده است. افراد این روستا فکر میکنند که در دنیا تنها خودشان هستند که زندگی میکنند. آنها از هیچ جای دیگری خبری ندارند تا روزی که یک هواپیما در این روستا سقوط میکند. مردم روستا فکر میکنند که مسافران هواپیما شیطان هستند و به جنگ با آنان برمیخیزند!
اکبرپور با بیان اینکه در جوایز کتاب سال، هیچوقت جایزهای به کتاب کودک و نوجوان تعلق نمیگیرد و تنها شاید تقدیری صورت بگیرد؛ گفت: اگر قرار است ١١٠ سکه برای جایزه جلال وجود داشته باشد چرای نباید برای کتاب کودک وجود داشته باشد؟! در ٢٠ سال اخیر هیچوقت جایزهای به کتاب کودک تعلق نگرفته است. برای کتاب بزرگسال علاوه بر جایزه کتاب سال، جایزه جلال را هم داریم اما به ادبیات کودک و نوجوان توجهی نمیشود. وزارت ارشاد در حیطه کودک بسیار سختگیر؛ مثل پدران سنتی که به کودک توجهی نداشتند و میگفتند باید بزنی توی سر کودک، عمل میکند.
اکبرپور با اشاره به اینکه ارشاد بد با نویسندگان کودک برخورد میکند؛ ادامه داد: روال وزارت ارشاد مناسب نیست. امیدوارم دولت جدید برای این مسأله فکری کند. اگر قرار باشد همین روند ادامه پیدا کند؛ ترجیح میدهم کتابهایم را از کل کتابهای سال وزارت ارشاد خارج کنم.
این نویسنده در رابطه با مضمونهایی که در کتابهای کودک باید مطرح شود؛ بیان کرد: به اعتقاد من؛ موضوع بحث در کتاب کودک چندان مورد توجه نیست بلکه نحوه بیان آن مهم است. کودک باید با مضامینی چون مرگ، جنگ و طلاق آشنا شود. کودک باید بداند که همه بزرگترها خوب نیستند. آنها گاهی آتشافروزی میکنند و کشتار به راه میاندازند. این آدمبزرگها گاهی از هم جدا میشوند و کودکشان را تنها میگذارند. کودک نیاز دارد که با این مضامین آشنا شود و در این بین نحوه بیان آن مهم است که با زبانی لطیف و کودکانه بیان شود.
اکبرپور در پاسخ به این سوال که چرا در ادبیات کودک و نوجوان، ترجمه بر تألیف غالب است؛ اظهار داشت: تألیف در ایران کم نیست اما اگر بهطور مثال در سال ١٠ تألیف صورت بگیرد در مقابلش با ١٠٠٠ ترجمه روبه رو هستیم. این ترجمهها باعث میشود که کار ما دیده نشود و متأسفانه هیچ نوع حمایتی از نویسندگان کودک و نوجوان توسط دولت صورت نمیگیرد.
به گفته این نویسنده؛ خیلی از مدارس و معلمان ادبیات را نمیشناسند که دغدغه آن را داشته باشند.
او ادامه داد: فکر میکنم کتاب، اولویت صدم مدیران و معلمان هم نباشد. باید بدانیم که ادبیات زیربنای تخیلی است. کودک باید با ادبیات آشنا باشد تا تخیلش رشد پید ا کند و این بر آینده او تأثیر بزرگی خواهد گذاشت. خواه این کودک در آینده یک ادیب باشد یا یک پزشک؛ برای رشد تخیل خود نیاز به ادبیات دارد.
به گفته اکبرپور؛ دولت قبل بسیار جهتگیرانه کتاب میخرید. او امیدوار است که در دولت جدید بحث خودی و غیرخودی کنار گذاشته شود و عادلانه به خرید کتاب بپردازند، نه جهتگیرانه.