حسین شیخرضایی، عضو هیات علمی موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، ضمن ابراز نگرانی از بیتوجهی به اقلیتها در ادبیات، گفت: مهمترین انتظاری که میتوان از ادبیات کودک داشت این است که بچهها را به تفکر خلاق تشویق کند.
حسین شیخ رضایی، استاد فلسفه، در گفتوگو با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) اظهار کرد: امروزه شاهد بروز جنگها و خشونتهای زیادی در سطح جهان و مخصوصا خاورمیانه هستیم که خواه ناخواه بر روح و روان کودکان و ادبیات کودک تاثیرگذار است. ارتباط بین ادبیات کودک و مسایلی مانند جنگ و خشونت در دو حالت قابل بیان است. در حالت اول ادبیات کودک به نوبه خود در به وجود آوردن این چنین شرایطی عاملی موثر محسوب میشود زیرا وقتی به کتابهایی که در کشورهای حوزه خلیجفارس برای کودکان و نوجوانان منتشر میشود، نگاه میکنیم، میبینیم که رگههایی از تعصبات درباره گروههایی که از لحاظ قومی، جنسی و عقیدهای به رسمیت شناخته نشدهاند در این آثار وجود دارد.
وی اضافه کرد: در این حالت ادبیات کودک در حال پرورش نسلی است که اینگونه اتفاقها، مانند جنگ و خونریزی را به وجود میآورند یا حداقل با اینگونه وقایع موافقند. به عنوان مثال، در پژوهشی که چندی پیش روی آثار برگزیده ادبیات کودک انجام دادیم، مشخص شد که تعداد آثاری که به اقلیتها یا کودکان و نوجوانان دارای شرایط خاص یا معلول پرداخته بودند بسیار کم است و در ادبیات کودک آنگونه که باید و شاید به اینگونه مفاهیم پرداخته نشده است.
ادبیات کودک باید به کودکان دارای شرایط خاص بپردازد
شیخ رضایی ادامه داد: در حالت دوم، وقتی به ادبیات کودک در کشورهای پیشرفته نگاه میکنیم میبینیم تعداد آثاری که در آنها به کودکانی که در شرایط خاص زندگی میکنند مانند شرایط مهاجرت، حمله، تبعیض، تحقیر، ظلم و ستم یا شرایط جسمی خاصی دارند، بیشتر است. باید توجه داشت وجود اینگونه کتابها در موقعیت فعلی ما و همچنین وضع فعلی خاورمیانه بسیار لازم و ضروری است و باید در قالب یک ژانر ادبی به آن پرداخته شود و در قالب رمان و داستان فرایندهای درمانی به بچهها پیشنهاد و آموزش داده شود اما در کشور ما چندان مورد توجه قرار نمیگیرد.
وی در ادامه به لزوم توجه به ایجاد شادی و نشاط در بچهها در آثار تولیدی برای کودکان و نوجوانان اشاره کرد و گفت: در پژوهشی که دو سال پیش در شورای کتاب کودک انجام دادیم دریافتیم که میزان استقبال بچههای ایرانی از کتابهای طنز خارجی به مراتب بیشتر از تولیدات داخلی است و این تحقیق نشان داد در مجموع، نویسندگان ایرانی در خلق آثار طنز و ژانر ادبی که شادی آفرین باشد، چندان موفق نیستند و بچهها اغلب نیازهای خود در این حوزه را با کتابهای ترجمه شده تامین میکنند.
شیخ رضایی توضیح داد: البته این مساله دلایل مختلفی دارد که از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی شروع میشود و به جامعه کشیده میشود. معمولا کتابهای طنز جزو آثار فاخر محسوب نمیشوند. از طرفی کتابهای طنز ما بیشتر زبانی است تا موقعیتی و غالبا براساس شوخی با کلمه است و در قالب لطیفه و جوک نمود پیدا میکند. این در حالی است که طنزهایی که در خارج از کشور منتشر میشود اغلب دارای موقعیتهای پیچیده طنز با شخصیتهای پرورش یافته است. در طنزهای خارجی سرزندگی و مقتضیات دنیای جدید مانند ابزارها و تکنولوژیهای نو که کودکان امروز دوست دارند با آنها ارتباط برقرار کنند، وجود دارد؛ اما آن طور که باید و شاید در آثار کودک و نوجوان تالیفی در کشورمان به این مسائل پرداخته نشده است، درنتیجه نمونههای موفق زیادی در آثار طنز تالیفی نداریم. در واقع ادبیات کودک در ایران از لحاظ تالیف و متن خیلی قوی نیست و خیلی نمیتواند حرف تازهای برای دنیا داشته باشد.
وی یادآوری کرد: متاسفانه آنقدر وضعیت مطالعه و کتابخوانی در ایران بد است که مهمترین وظیفه ادبیات کودک در درجه اول باید تشویق کودکان به کتابخوانی باشد و همین که کتابی تولید شود که فقط کودکان و نوجوانان را به خواندن تشویق کند، باید بسیار خوشحال باشیم.
گرایش کودکان به آثار تخیلی، ترسناک و ماجراجویانه بسیار زیاد است
شیخ رضایی توضیح داد: با توجه به نگاهی که بچهها به ادبیات کودک دارند و کتابهایی که بیشتر خریداری میکنند میبینیم که گرایش آنها به سمت آثار تخیلی، ترسناک و ماجراجویانه بسیار بیشتر است. از این رو اینگونه آثار با حجم بسیار زیادی در کشور ما تولید میشود. گاهی نمیتوان تصور کرد بچهها بتوانند همه این کتابها را بخوانند. این مساله بیانگر این مطلب است که بچهها فضاهای فانتزی و پر از هیجان و بازیگوشی را که دور از فضای واقعی زندگی آنهاست دوست دارند. آنها با این کتابها میتوانند مدتی، از محدودیتها و فشارهایی که از سوی خانواده و مدرسه به آنها وارد میشود و همچنین سیستم آمرانه آموزش و پرورش که آنها را از بسیاری از کارها نهی میکند، رها شوند. در واقع ادبیات داستانی میتواند فضایی ایجاد کند که در آن، بچهها آزادتر باشند و پا به جهان دیگری بگذارند که دور از فضای واقعی زندگیشان است.
ادبیات ترجمه جبران محیط واقعی بیرون است
این عضو هیات علمی در موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، گفت: بنابراین باید نویسندگان ما به الگوهای جهانی نگاه کنند و ببینند چرا وقتی اثری ترجمه میشود یا اینکه از فرهنگ دیگری به زبان فارسی برگردانده میشود بچهها تا این اندازه از آن استقبال میکنند. ادبیات تالیفی در کشور ما سعی میکند به بچهها یاد بدهد که مطیع باشند، نکات آموزشی را یاد بگیرند و منظم و اجتماعی باشند. اما ادبیات ترجمه بچهها را محدود نمیکند بلکه آنها را آزاد میگذارد تا هر کاری که خواستند انجام دهند. و مرزها را برای آنها باز میکند و به آنها میگوید که لازم نیست هرطور که خانواده، جامعه و مدرسه میخواهد رفتار کنند و میتوانند قید و بندها را در هم بشکنند و زندگی شادتری داشته باشند. در واقع آثار ترجمه جبران محیط واقعی بیرون است.
ادبیات کودک باید بچهها را به تفکر واگرا و تفکر خلاق تشویق کند
شیخ رضایی تاکید کرد: مهمترین انتظاری که میتوان از ادبیات کودک داشت این است که بچهها را به تفکر واگرا و تفکر خلاق تشویق کند و رویاها، تخیلات و موضوعاتی که در ذهنشان است را پرورش داده و به آنها نوید دهد که میتوانند کارهای مورد نظرشان را انجام دهند. درواقع ادبیات عرصه آموزش چیزهای جدید و خلاق است و میتوانیم به مخاطب نیز این پیام را منتقل کنیم.
حسین شیخ رضایی، دکتراى فلسفه خود را در سال ١٣٨٥ از دانشگاه دورهام گرفته و هماکنون به عنوان عضو هیات علمی در موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران مشغول به تدریس و پژوهش است. از جمله آثار منتشرشده این مدرس فلسفه میتوان به ترجمه کتاب «فلسفه ذهن: یک راهنمای مقدماتی» اثر ایان ریونزکرافت اشاره کرد.