گِل

عنوان لاتین
Clay

دیوید پسری سیزده ساله همراه دوستش گئوردی در دسته پسران محراب در کلیسای کاتولیک هستند. گاهی رفتارهای ناشایستی هم از آنان سر  می زند و همین سبب می شود که دیوید با خود در کشمکش باشد. از طرفی آن دو از دست آزار و اذیت موگدی همکلاسی قلدر و شرور خود در امان نیستند. با آمدن استفان رز پسری که پدرش را به سبب سکته مغزی از دست داده و مادرش هم در آسایشگاه روانی بسر می برد نزد عمه مری دیوانه ماجراهای جدیدی در شهر پیش می آید. او پسرعجیبی است و در ساختن مجسمه های گلی بسیار استعداد دارد. او ادعا می کند می تواند در آنان جان بدمد.

او در دیوید هم چنین استعدادی می بیند پس با کمک دیوید موجودی هیولا مانند بزرگی می سازند و نام او را گل می گذارند. با مرگ مولدی دیوید متوجه خطای خود شده و گل را از بین می برد و پس از آن استفان هم ناپدید می شود.

 اثری از گونه رئالیسم جادویی است درباره ی خیر و شر و روابط انسان ها با یکدیگر، اعتقادات و باورهایشان.

 


دیوید و گئوردی دو دوست هستند، دو پسری که در دوران نوجوانی به سر می برند، دستیار کشیش و از خانواده هایی معمولی اند و مثل دیگر پسرها از قلدر محله می ترسند و در جنگ بین دو گروه محله شرکت دارند. استفان رز، پسری از خانواده ای مغشوش، به محله ی آن ها می آید و کشیش اوماهونی از دو دستیار خود می خواهد توجه ویژه ای به او داشته باشند.

استفان پسری عجیب، هنرمند و مجسمه ساز، برخوردار از قوه ی هیپنوتیزم و ... است. او به دیوید توجه ویژه ای دارد و سعی می کند او را مثل گلی که با آن مجسمه می سازد، شکل دهد. او به پسرها کمک می کند از دست قلدر محل، مولدی، خلاص شوند. اما به دلیل مشکلات خانوادگی به همه کس و همه چیز بدبین است و گرچه خودش در مدرسه ی دینی آموزش دیده، ولی حالا همه چیز برایش زیر سوال رفته است.

مجسمه های دست ساز او از گِل، مورد توجه مدرسه و معلم، آقای پرت، واقع می شود و در کلاس او باب گفت و گو درباره ی خلقت باز می شود. کشیش از کار و هنر استفان حمایت می کند و از دوستی بچه ها خوشحال می شود. اما استفان افکاری در سر دارد که دیوید با آن ها موافق نیست. آن دو به کمک هم مجسمه ی بزرگی از گل درست می کند و برایش از دانه های گیاهان قلب، چشم و ... می گذارند و اسمش را «گل» می گذارند. استفان می خواهد از «گل» هیولایی بسازد برای از بین بردن و کشتن دیگران، اما دیوید می خواهد جامعه را به «گل» نشان دهد و چشم او را نسبت به محیط باز کند و ... .

دیوید آلموند، نویسنده ی برنده ی جایزه ی اندرسن، داستان را در دنیایی بین واقعیت و خیال پیش می برد، در دنیای نوجوانان که هنگام باز شدن چشم و گوش ها و تردیدها و باورهاست، دنیایی با پرسش های فراوان که گاهی تخریب نیز به همراه دارد.

کتاب گل چند جایزه ی جهانی دارد و در ایران نیز برگزیده ی شورای کتاب کودک و نیز جزو فهرست ده کتاب برتر سال لاک پشت پرنده است.

 

برگردان
شهلا انتظاریان
تهیه کننده
بخش اول:فاطمه مرتضایی فرد، بخش دوم: شهلا انتظاریان
سال نشر
۱۳۹۳
ناشران
نویسنده
David Almond, دیوید آلموند
Submitted by editor3 on