کتاب «آرش (حکایت تیر انداختن مرد قصه گو)» بازنویسی خلاق از افسانه آرش کمانگیر اوستاست، که با نگاهی جدید، ارائه میشود.
قسمتی از سرزمین ایران در حمله تورانیان به دست دشمن افتاده است. آرش، سرباز ایرانی، مردی کشاورز و قصهگوست. او داوطلب میشود تا مرز ایران را با انداختن تیر از کمان تعیین کند.
آرش بر بلندای کوه میرود، تمام قصهها و جانش را در تیری قرار داده و پرتاب میکند، تا سرزمینی فراتر از قصههایش برای ایران رقم بزند. بدینسان به اسطورهها راه مییابد.
این اثر در محتوی تاکید بر موضوع میهن پرستی و قصهگویی برای نوجوانان و جوانان دارد. آرش مانند همه انسانها زندگی را به مرگ ترجیح میدهد. عناصر بیجان، و پدیدههای طبیعی، و کودکان نیز او را از کمانداری منع میکنند. ولی او جان بر کف به میدان میرود تا ایران را از دست دشمن آزاد کند و سرزمینی افسانهای با پهلوان کمانگیر و نقال برای مخاطبان خود بسازد. تصاویری زیبا و رنگی متن را همراهی میکنند.
کتاب «آرش (حکایت تیر انداختن مرد قصه گو)» برای گروه سنی ۱۲- ۱۶ سال که در گذر از بحران بلوغ و هویتاند مناسب به نظر میرسد.
بار دیگر با روایتی از داستان آرش روبه رو هستیم: ایرانیان از دشمن شکست خوردهاند و پناه بردن به کوهها، پرداخت خراج به دشمن، بردگی در سرزمین بیگانه و مرگ، هیچ کدام، به کار نمیآیند. سرانجام دشمن پیشنهادی میدهد؛ تعیین مرز ایران زمین با پرتاب تیری از کمان. مسافتی که تیر بپیماید مساحت سرزمین ایران خواهد بود و محل فرود تیر مرز سرزمین ایران با سرزمین دشمن. به نظر دشمنان، این پیشنهاد جز حقارت و کوچکی برای ایرانیان چیزی نخواهد داشت، مگر تیر رها شده از کمان چه قدر میتواند جلو برود؟
آرش قصهگو، که نه سردار است و نه جنگجو، پرتابکننده تیر میشود.
آرش نقالی است که قصه را از نیزه بیشتر دوست دارد.
او بلندترین قله را انتخاب میکند تا روی آن برود و تیر را پرتاب کند. درخت و باد و صخره مانع او میشوند و خاطرات راه را به او یادآوری میکنند، ولی آرش هم چنان مصمم به جلو میرود. او به آخرین سنگ این سرزمین، در بلندترین قله، میرسد و تیر را پرتاپ میکند؛ تیری که جانش را در آن میگذارد و مساحتی پهناور را برای ایران رقم میزند. دشمنان انگشت بر دهان میمانند. هر تصویر کتاب «آرش (حکایت تیر انداختن مرد قصه گو)» برای خود تابلویی است زیبا و قابل توجه. تصاویر این روایت را برای خواننده جذابتر میکنند. داستان آرش را هر چند بار و به هر زبانی که بخوانی باز هم خواندنی است و شنیدنی؛ آن هم وقتی که تصاویری جذاب نقش بند آن باشند.
آرش کمانگیر از دل افسانههای کهن آمده تا ایرانیان در روزگار سخت واقعیتهای بیرحم بدون افسانه و اسطوره نباشند.
نه کمانداری به نام است نه سرداری از میان سرداران. او نقال است قصهگوی کودکان که همیشه پایان قصههایش شیرین و صدای خنده کودکانش در اوج.
دشمن بر ایران تاخته و سپاهیان ایرانی نبرد را باختهاند. زنان و کودکان را به اسیری خواهند برد و خراج برای این شکست را نپذیرفتهاند.
پیران و خردمندان ایرانی به دنبال راه گشایشاند دشمن برای دست انداختن سپاه مغلوب شرط میگذارد تیری بیندازید و مرز ایران ویران را، خودتان تعیین کنید.
آرش ترس کودکان را میبیند و به جای نقالی، بازیگری آخرین قصه را بر عهده میگیرد.
نه کمانداری به نام است نه سرداری از میان سرداران . او یک قصهگوست و عاشق کودکان .
از کوه بالا میرود. کمانی با سه زه بلند میکند و تیر بر چله کمان میگذارد و افق ایران را با چشمانی هوشیار نظاره میکند.
استخوانهایش از پی هم میشکنند، رگهایی یکی پس از دیگری پاره میشوند جانش به تیر میبخشد و کران تا کران مرز ایران را پهناورتر از گذشته از جان بر جهان میکوبد.
مفاهیم کلیدی در کتاب «آرش (حکایت تیر انداختن مرد قصهگو)»:
- وطن
- جنگ
- تاوان
- پیروزی
- شکست
- آزادی
- شرافت
- اسارت
تکنیکهای کاربردی در کتاب «آرش (حکایت تیر انداختن مرد قصهگو)»:
- حماسه و اسطوره شناسی
- قهرمان پردازی
- امیدواری
- کنشگری
- مراقبت
- وطن پرستی
لحن حماسی کتاب «آرش (حکایت تیر انداختن مرد قصهگو)» با ضرباهنگ و روایت طوفانی در کنار گنجینه لغات فارسی وزین و فاخر وقتی با تصویرپردازی خوب همراه میشود روایتی حماسی و دسته اول برای کودکان فراهم میکند .
به خوبی زنانهنگری با حماسهپردازی مردانه عجین شده و بازآفرینی از اسطوره آرش در اختیار خواننده قرار میدهد که قهرمانی یک نفر است از میان همه ما تماشاگرها. عاشق زندگی و قصه و کودکان است. نمیتوان در ورای قهرمانبازی او پنهان شد. باید انتخاب کرد و به راه زد.
این روزها که سخن از جهان وطنی و گذر از مرزهای جغرافیایی است؛ این روزها که قهرمانسازی فردی جای خود را به قهرمانپروری جمعی داده است آشنایی کودکان با گنجینههای حماسی و اسطورهای زبان فارسی و مام ایران یک الزام هویتی است. زنده باد ادبیات حماسی و اسطورههای ایرانی.