کتاب «ما» از مجموعه کتاب «قصههای نترسناک» به ترس کودک از تنهایی و جدایی از والدین میپردازد و او را کمک میکند تا با ترسش روبرو شود.
بچه میخواهد به مهد برود اما دلش برای مامان تنگ میشود. حالا بدون او چه باید بکند؟ مامان یک «ما» از نامش را به او میدهد. بچه هر وقت در مهدکودک احساس دلتنگی میکند دستش را در کیفش میکند و «ما» را نوازش میکند. «ما» مثل دستهای مامان گرم است. وقت ناهار، دل بچه دوباره تنگ میشود و میرود تا «ما» را نوازش بکند. «ما» خوشبوست مانند عطر مامان. مهد که تمام میشود به مامان سلام میکند. مامان میگوید کهمان است نه مامان. بچه «ما» را به مادرش برمیگرداند. مادر از او درباره مهد میپرسد. بچه هم از روز مادرش میپرسد. مادر میگوید خوب است فقط چون یک «ما» نداشته کمی مشکل داشته. آنها برای حل این مشکل فکر میکنند و فکر میکنند، تا سرانجام بچه راهی مییابد. اگر هرکس اسم خودش را ببرد، آن یکی هر وقت بخواهد او را صدا میکند؛ بنابراین کسی گم نمیشود.
نویسنده در داستان «ما» نگاهی نو به ترس از تنهایی و جدایی از مادر دارد. ذهن کودک را به فکر درباره مشکل، از روشی غیرمستقیم و با زبانی کودکانه تشویق میکند. شخصیت بچه با کمک از دیگران به شکلی مستقل روی پاهای خود میایستد و ترسش را در آغوش میگیرد. کودک میآموزد که چهگونه با خود گفتوگو کند، ترسش را بپذیرد، راهحل بیابد و پیش برود. این مسیر فلسفی میتواند به جز ترس، پیشدرآمدی برای حل دیگر مسائل کودک باشد. نقاشیهای داستان هم یادآوری از آسمانیست که رنگینکمان دارد. حتی نگاه همراه با اندیشه در تصاویر کتاب نیز دیده میشود.
«مجموعه قصههای نترسناک» چهارگانهای درباره ترسهای کودکان و راههای روبهرویی با آن است. داستانها با زبانی ساده و کودکانه کودک را تشویق به تفکر میکنند. این کتابها به ترس از تنهایی، تاریکی، ارتباط اجتماعی و هیولاهای خیالی میپردازند. در هر داستان یک بچه با ترسی روبهرو میشود. این مجموعه در روند داستانها گفتوگوهای فلسفی را به زبانی ساده برای حل مشکل ترس به کار میگیرد. گفتوگو فلسفی به جز ترس به رشد مهارتهای فکری کودک منجر میشود و تفکر چند بُعدی را در او پرورش میدهد.
«نقاش هَیولولوها» جلد دیگری از مجموعه کتاب «قصههای نترسناک» است. بچه در این داستان از هیولولو میترسد و همراه با مادرش همه جاهایی که ممکن است هیولولو داشته باشد را میگردد. آنها چیزی پیدا نمیکنند؛ پس خودشان آن را نقاشی میکنند. نقاشیها را در مدرسه و خانه میچسبانند و به این ترتیب بچه میبیند که آنها خیلی هم قشنگ هستند.
در جلد دیگر این مجموعه کتاب، «همه» ترسناک هستند. تولد بچه است و آنها میخواهند به شهربازی بروند. بچه از بازی کردن جلوی دیگران خجالت میکشد. مادربزرگ هم میخواهد بداند این همه کیست که نمیگذارد بچه کارهایش را بکند؟ در پایان بچه برای مشکلش راهی پیدا میکند تا از «همه» ترس نداشته باشد.
«تاریکی» جلد دیگر این مجموعه کتاب است که با بچه حرف میزند و بازی میکند. بچه از تاریکی میترسد و میکوشد تا در بازی پیدایش کند. تاریکی چه شکلی است؟ کجاست؟ تاریکی زیر پلههاست و مثل جارو زبر است. شاید هم در کمد است و مثل ژاکت مامان نرم است. بچه برای پیدا کردن راه، دستش را به تاریکی داد تا به اتاقش برسد. فردای آن روز بچه جای همه چیز را میداند.
«نازنین آیگانی» نویسنده و تصویرگر ایرانی است که در دانشگاه، زبان و ادبیات فارسی و فلسفهٔ هنر خوانده است. او شعر و قصه و نقد نوشته و نمایشگاههای متعدد نقاشی، مجسمه، تصویرگری، ویدیو و چیدمان در ایران، اسلونیا و چند کشور دیگر برگزار کرده است. آیگانی آموزش هنر به کودکان و نوجوانان را در سال 1378 آغاز کرد. او تصمیم گرفت کودکان را همزمان با شعر و ادبیات کلاسیک و مدرن نیز آشنا کند. آیگانی در سال 2007 میلادی، پلاک طلای بهترین متد آموزش خلاق را از کشور اسلونیا دریافت کرد و پس از آن به تدوین متد «آموزش خلاق بر پایه فلسفه به کودکان» مشغول شد.