کتاب «باران مرگ» داستانی است دربارهی انفجار نیروگاه هستهای گرفنراینفلد در آلمان. اصل این کتاب به زبان آلمانی نوشته شدهاست و حسین ابراهیمی الوند آن را از انگلیسی به فارسی برگردانده است. داستان «باران مرگ» به مخاطبان هشدار میدهد که این باور که صنعت هستهای متکی به شگفتیهای فنی است و شکست نمیخورد، چیزی جز بیاعتنایی غیرمسئولانه و غیرانسانی نیست.
در روز انفجار نیروگاه هستهای گرفنراینفلد، یانا ۱۴ ساله به همراه برادر کوچکش در شهر تنها هستند. یک روز قبل از حادثه مادر و کای کوچولو به همراه پدر برای انجام کاری به اِشواینفورت میروند و مراقبت از الی را به یانا میسپارند.
صبح روز انفجار یانا و الی مانند هر روز در مدرسههایشان هستند که ناگهان صدای آژیر در هوا میپیچد.
مدرسه تعطیل میشود و یانا خیلی سریع راه خانه را پیش میگیرد تا خود را به الی برساند. خیابان از هجوم ماشینها بند آمده است. پلیس از ساکنان اشلیتز میخواهد هرچه سریعتر خود را به خانه برسانند و همهی تهویهها و هواکشها را خاموش کنند و فقط از غذاهای کنسرو شده و بستهبندی استفاده کنند. ولی مردم برای درامان ماندن از از باران ابر رادیواکتیو سعی میکنند با ماشین شخصی یا هر وسیلهی دیگری از شهر خارج شوند.
یانا و الی تصمیم میگیرند در زیرزمین خانه پناه بگیرند. ولی مادر به آنها زنگ میزند و از آنها میخواهد که هرچه سریعتر با یکی از همسایهها شهر را ترک کنند. اما همسایهها خانههایشان را ترک کردهاند. برای همین الی و یانا تصمیم میگیرند با دوچرخهشان شهر را ترک کنند.
کتاب « باران مرگ » داستانی است دربارهی انفجار نیروگاه اتمی گرفنراین؛ انفجاری که زندگی بسیاری از مردم از جمله یانا و خانوادهاش را تحت تاثیر قرار میدهد. کسانی که جایگاه شغلی و مالی مناسب دارند پیش از بقیه باخبر میشوند و شهرهای آلوده را ترک میکنند. و آنهایی که توانایی لازم را ندارند، به علت نبود مدیریت بحران جان عزیزان یا خودشان را از دست میدهند و یا پس از حادثه نادیده گرفته میشوند تا در انزوا از بین بروند.
این کتاب، مناسب گروه سنی ۱۳ سال به بالا است و برای بلندخوانی مناسب است.
کتاب « باران مرگ » برندهی جایزه بهترین کتاب کودک و نوجوان آلمان در سال ۱۹۸۸ و ترجمهی آن، کتاب ویژهی شورای کتاب کودک در سال ۱۳۷۷ شده است.
درباره نویسنده کتاب « باران مرگ »
گودرون پاوسه وانگ نویسندهای آلمانی است که بیشتر برای کودکان و نوجوانان مینویسد. او ۸۶ رمان نوشته است که در بعضی از آنها به نگرانیهای ناشی از آثار زیستمحیطی نیروگاههای هستهای و در بعضی دیگر به وضعیت مردم کشورهای جهان سوم به ویژه آمریکای جنوبی پرداخته است. او جوایز بسیاری از جمله نشان شایستگی جمهوری آلمان را از آن خود کرده است. کتابهای او به زبانهای مختلفی ترجمه شده است. به جز « باران مرگ »، کتابهای «آخرین کودکان شونبورن»، «آل پانتانو و شهر رویاها»، «خانواده کالدرا، «آنجلیتو (دری به سوی باغ زامبرانوس)» نیز به فارسی ترجمه شده است.