«کارل و معنای زندگی» داستانی دربارهی کرمی به نام کارل است که یک روز با پرسش یک موش صحرایی سوالی در ذهنش شکل میگیرد. اینکه معنای کاری که هر روز انجام میدهد چیست؟ به دنبال کشف پاسخ این پرسش، دست از کار میکشد و از جانوران جنگل در اینباره میپرسد.
کارل کرم خاکی کوچکی است که هر روز زمین را سوراخ میکند، تونل میزند، برگهای خشک را هضم میکند و... او با این کارها خاک سفت را به خاک نرم و پوک تبدیل میکند. خاکی که مناسب برای رشد دانه و گیاهان است. یک روز موش صحرایی با سوالش کارل را به فکر فرو میبرد. اینکه چرا هر روز زمین را میکند؟ سوالی که کارل جواب آن را به درستی نمیداند! او باید بفهمد چرا؟ بنابراین کارش را رها میکند و به دنبال یافتن جواب سوال به سراغ جانوران جنگل میرود. همه جانوران پاسخ چرای زندگی خودشان را میدانند؛ مثلا خرگوش هر کاری را به خاطر بچههایش انجام میدهد، روباه شکار میکند، سنجاب درخت میکارد و... اما کارل بهخاطر هیچ یک از دلیلهای دیگران کار روزمرهاش را انجام نمیدهد. او که پاسخی پیدا نمیکند بعد از گذشت روزها به محل زندگیاش برمیگردد و میبیند کسی آنجا نیست. او متوجه میشود که خاک چهقدر سفت و خشک است و دیگر حاصلخیز نیست. کارل تنها کسی را که آنجا میبیند سوسک غمگین و گرسنه است، چون هیچ غذایی برای خوردن ندارد. در اینجا کارل متوجه میشود که باید چه کار کند. او شروع میکند به زیر و رو کردن خاک، کندن زمین، تونل زدن، هضم برگهای خشک و مرده و... روزها و ماهها میگذرند و خاک خشک کمکم حاصلخیز میشود، دانهها جوانه میزنند، خانم خرگوشه با بچههایش میآید، شبدرها شکوفه میزنند، سنجاب میآید تا در آن زمین درخت بکارد و... اینطور میشود که کارل معنای زندگیاش را میفهمد.
کتاب «کارل و معنای زندگی» با زبانی ساده یکی از مهمترین مسائل فلسفی زندگی را بیان میکند. این که هر کس درک درستی از زندگی و کاری که میکند دارد یا نه؟ چند نفر از ما تاکنون به معنای زندگیمان فکر کردهایم و نسبت به مفهوم آن عمیق شدهایم. این کتاب در عین سادگی به کودکان و حتا بزرگسال کمک میکند تا جرقه این سوال در ذهنشان روشن شود. نکته مهم دیگری که در این داستان به آن اشاره شده است، مهم و موثر بودن همه موجودات در این عالم است، حتا اگر خیلی کوچک باشند و به چشم نیایند. اینکه زندگی همه موجودات مانند یک زنجیره به یکدیگر وصل است و پاره شدن یکی از حلقهها خللی در زندگی بقیه ایجاد میکند.
کتاب «کارل و معنای زندگی» یک کتاب تصویری است. متن و تصویر همراستا و هماهنگ با هم پیش می روند. تصویرگر با استفاده از تکنیک آبرنگ فضای بسیار لطیف و مرتبط با فضای داستان را خلق کرده است. شخصیتها به درستی طراحی شدهاند و شخصیتپردازی فانتزی برای آنها صورت نگرفته و جانوران به صورت طبیعی تصویرسازی شدهاند. در صفحه آرایی صفحاتی که کارل مشغول تونل زدن زمین است متن نیز به صورت یک مسیر منحنی و پیچ در پیچ آمده است که حس حرکت کرم را در زیر زمین برای مخاطب تداعی میکند. اندازه و نوع فونت، صفحه آرایی کتاب همچنین جنس کاغذ و چاپ هم مناسب است.
«دبورا فریدمن» در سال 1960 به دنیا آمد. در رشته تاریخ هنر در دانشگاه تحصیل کرد و سپس به معماری پرداخت. اما اکنون او دوست دارد جهان را در کتاب بسازد. او اولین کتابهای تصویریاش را که بسیار کوچک و دستساز بودند، سی سال پیش برای فرزندان خود طراحی کرد. اولین کتاب منتشرشده او در سال 2007 به چاپ رسید. از آن زمان، او کتابهای بسیاری را نوشته و تصویرسازی کرده است. از این نویسنده کتاب «نویسنده و تصویرگر: موش و قورباغه» نیز در ایران ترجمه و چاپ شده است. کتابهای او به 9 زبان مختلف ترجمه شده است. او افتخارات و جوایز زیادی از جمله ستاره جایزه SCBWI در 2018 و جایزه طلای انتخاب والدین را در سال 2015 دریافت کرده است. او مادر چهار فرزند و مادربزرگ شش نوه است. وقتی او کتابهای تصویری نمیسازد یا خیال پردازی نمیکند، دوست دارد چیزهایی بکارد و رشد آنها را ببیند.
«آناهیتا حضرتی» متولد 1368 دانشآموخته زبان انگلیسی و مترجم کتابهای کودک و نوجوان است. از جمله آثار ترجمه شده آناهیتا حضرتی میتوان به کتابهای «دریا قرمز نیست»، «انتظار عروسکی»، «آن پایین چه خبر است؟»، «پاستیلهای بنفش»، «اسباب بازی عزیزم»، «با تشکر از همه»، «ببین چه شیپوری میزنم»، «بپر بپر زیر باران»، «توپم کجاست؟» از مجموعه کتاب «فیلی و فیگی» اشاره کرد.