شیرینی داستان و جذابیت ماجراهای آن امتیازی است که هر کتابی ندارد. به ویژه اگر کتاب برای کودکان است. لازم است در گام اول خواننده را به خود جذب کند و داشتن پیام یا پندی آموزنده در گام بعدی است که آن هم بهتر است پوشیده و پنهان باشد.
کتاب کشتی احمق ها، که در قطع خشتی کوچک است، درباره ی پسر جوانی به اسم بن است. او روزی سوار کشتی شده و به دریا رفت، ولی کشتی عجیب بود. راستی اگر شما روزی سوار کشتی بشوید و فکر کنید سفر خوبی در پیش دارید، اما ناگهان بفهمید همه ی ملوان ها و حتی ناخدای کشتی احمق های کله پوک اند، چه کار می کنید؟
نویسنده ی کتاب تری جونز انگلیسی است که کتاب های زیادی برای کودکان نوشته است. او قصه نوشتن را از قصه گویی برای بچه های خودش آغاز و بعدا آن ها را منتشر کرده است. کتاب کشتی احمق ها هم یکی از این قصه هاست.
بن قهرمان داستان، در پایان کتاب می گوید: «همه ی شما به من یک درس دادید، آن هم این است که وقتم را با کسی که احمق است تلف نکنم.» بعد از گفتن این جمله، شیرجه می زند توی دریا و شناکنان به طرف کشتی دیگری می رود و احمق ها را به حال خودشان می گذارد.
یکی از نکات خوبی که در چاپ این کتاب وجود دارد، این است که ناشر اجازه ی ترجمه ی آن را به فارسی و انتشارش برای کودکان ایرانی از نویسنده گرفته است؛ این کار قدمی در راه کپی رایت است که که این قانون باید در آینده ای نزدیک در ایران نیز رعایت شود.