هلن بئاتریكس پاتر در ۲۸ جولای ۱۸۶۶ در لندن به دنیا آمد. به دلیل به دنیا آمدن در خانواده ای ثروتمند، در خانه و به وسیله معلمان آزموده و متبحر، تحصیل كرد.
به همین دلیل فرصت همبازی شدن با كودكان دیگر را نداشت. حتی تنها برادرش برترام نیز به مدرسه شبانه روزی فرستاده شده بود. بنابراین بئاتریكس جوان خود را با حیوانات زیادی که در خانه داشت سرگرم میكرد. علاوه بر یک سگ كوچک به نام اسپات او چندین قورباغه، سمندر آبی، موش خرما و حتی یک خفاش داشت. هم چنین دو خرگوش كوچک داشت با نامهای بنجامین و پیتر. بئاتریكس كوچک ساعتها مینشست و این حیوانات را تماشا و از روی آنها طراحی میكرد.
و این طراحیهای ابتدایی رفته رفته پیشرفت كردند و بهتر و بهتر شدند. هر تابستان پدر خانواده، خانهای را در اسكاتلند یا دریاچه دیستریكت در انگلستان اجاره میكرد و كل تابستان را به همراه خانواده در این خانه ویلایی سپری میكردند. به احتمال قوی علاقه شدید بئاتریكس به طبیعت، گلها و گیاهان و به ویژه منطقه زیبای دریاچه دیستریكت كه در شمال شرق انگلستان واقع است، از همین زمان شكل گرفته باشد. زمانی كه بئاتریكس بزرگتر شد.
پدر و مادرش بنا به رسم زمانه مایل بودند كه دخترشان تنها به امور خانه داری و یادگیری آداب و معاشرت برای همسریابی بپردازد و هر نوع كار ذهنی یا حرفهای را منع میكردند. اما بئاتریكس كه علاقه زیادی به گیاهان و طراحی داشت، شروع به مطالعه و طراحی از روی قارچها و جلبکها كرد. این پژوهش كه با زیبایی و دقت تمام صورت گرفته بود باعث شد تا او به عنوان یک محقق قارچ شناس در انگلستان مورد احترام قرار گیرد.
چرا كه در آن زمان تنها راه نشان دادن و ثبت دستاوردهای علمی نقاشی كردن میكروسكپی مشاهدات بود. زمانی كه بئاتریكس پاتر ۲۷ ساله بود در یكی از همان تعطیلات تابستانی خانوادگی در اسكاتلند، داستانی در رابطه بچه خرگوشی شیطان را برای پسر ۵ ساله مستخدم خود گفت. داستانی كه پسرک آن را بسیار دوست داشت. این میل و اشتیاق بئاتریكس را تشویق كرد تا داستان را به همراه تصاویر آبرنگی كه برای آن ساخته بود به چاپ برساند.
او كتاب را در سال ۱۹۰۱ آماده كرد اما در آن زمان هیچ ناشری حاضر به چاپ آن نشد. در اكتبر ۱۹۰۲ انتشارات فردریک وارن و همكاران حاضر به چاپ كتاب (داستان پیتر خرگوش) در ۸۰۰۰ نسخه و در قطع كوچک شد. كتاب به همراه تصاویر زیبا و رنگی پاتر به چاپ رسید و بسیار مورد اقبال عمومی قرار گرفت به گونه ای كه تا پایان همان سال ۲۸۰۰۰ نسخه از كتاب به چاپ و فروش رسید. پاتر كتاب بعدی خود با نام ماجرای نوتكین سنجاب را در سال ۱۹۰۳ با همان شیوه كتاب قبلی به چاپ رساند. فروش بالای كتابها بئاتریكس را از نظر مالی به خانوادهاش بی نیاز ساخت.
او در سال ۱۹۰۵ مخفیانه با ناشر خود نورمن وارن نامزد شد. مسئلهای كه باعث اختلاف شدید او با خانوادهاش شد. اما این نامزدی به ازدواج نیانجامید چرا كه نورمن به سبب ابتلا به بیماری سخت مدتی كوتاه پس از نامزدی در گذشت. پس از مرگ نامزدش بئاتریكس پاتر خانهای ویلایی در روستایی در نزدیكی دریاچه مورد علاقهاش (دریاچه دیستریكت) خرید و مزرعهای كوچک برای خود به راه انداخت كه حضور آن را در بسیاری از كتابهای تصویری او میتوان دید.
پاتر به دلیل این كه میدید این منطقه طبیعی زیبا به وسیله خانه سازان در معرض خطر نابودی قرار دارد، سعی كرد با درآمد خود كه از فروش كتابهایش به دست میآورد و هم چنین ارثیه خانوادگیاش، تا میتوانست زمینها و مزرعههای اطراف دریاچه را خریداری كند. این كار او تا حد زیادی جلوی ساخت و ساز در منطقه را گرفت و سبب محبوبیت بئاتریكس در میان روستاییان شد.
بئاتریكس پاتر در سال ۱۹۱۳ در سن ۴۷ سالگی با وكیل محلی به نام ویلیام هیلیس ازدواج كرد و با هم به مزرعهداری و نگهداری گوسفندان ادامه دادند.
بئاتریكس پاتر در مجموع ۲۳ كتاب برای كودكان نوشته و با تصاویر آبرنگی به چاپ رساند او نوشتن را در سال ۱۹۲۰ به دلیل ضعف بینایی كم كرد و در ۲۲ دسامبر ۱۹۴۳ در كسل كوتیج از دنیا رفت. جسدش را سوزاندند و خاكسترش را در مناطق زیبایی كه عاشقانه دوستشان میداشت، بخش كردند. پاتر و هیلیس چون فرزندی نداشتند پس از مرگشان تمامی اموال خود را به سازمان ملی حراست از مراكز تاریخی-طبیعی بخشیدند. اموال آنان اكنون بخش بزرگی از حیات وحش دریاچه دیستریكت را تشكیل داده است و جلوی تغییر بافت طبیعی این منطقه را گرفتهاند.