لوئیس کارول، نام مستعار چارلز لوتویج داجسن، استاد دانشگاه آکسفورد، ریاضی دان، عکاس، شاعر و نویسنده ی کتاب «آلیس درشگفت زار»، یکی از آثار ادبی ماندگار کودکان است.
چارلزلوتویج داجسن درسال ۱۸۳۲ در دارزبری چشایر انگلستان به دنیا آمد. چارلز نخست به مدرسهی ریچموند و سپس به مدرسهی راگبی در میدلندز رفت. چارلز دوران کودکی خود را با اختراع بازیهای فکری برای خواهران و برادرانش و نوشتن شعرهای فکاهی و ویراستاری مجلههای خانواده گذراند.
او به سبب لکنت زبان و کم شنوایی از سوی همسالانش در مدرسه هرگز پذیرفته نشد. داجسن در سال ۱۸۵۱ به کالج کریس چرچ درآکسفورد رفت و توانست از کمک هزینه تحصیلی بهرهمند شود. این کمک هزینه، درآمد اندک و حق زندگی در کالج را برای باقی عمر به شرط ازدواج نکردن و کشیش شدن به همراه آورد (او در سال ۱۸۶۱ به عنوان دستیار کشیش منصوب شد، اما هرگز کشیش نشد). داجسن در سال ۱۸۵۴ با رتبه سوم در فلسفه و تاریخ باستان و رتبه اول درریاضیات از کالج کریس چرچ دانش آموخته شد و درسال ۱۸۵۵ کمک کتابدار کالج کریس چرچ شد و شروع به تدریس ریاضیات کرد. در این زمینه آثاری از او منتشر شده است که با ارزشترین آنها «اقلیدس و رقبای مدرن او» (۱۸۷۹) است. چارلز داجسن در ۱۸۵۲ با عکاسی آشنا شد.
عکاسی، نوآوری هیجان انگیزی بود که به او این امکان را میداد که با بعضی از مشهورترین افراد زمان خودش آشنا شود. عکسهای داجسن هم اکنون به عنوان نمونههای فوق العادهای از عکاسی سدهی نوزدهم به شمار میآیند. داجسن در برخورد با بزرگسالان خجالتی بود وبیشتر دوستان او را کودکان تشکیل میدادند.
هری، لورینا، آلیس و ادیت، فرزندان خانواده لیدل، رئیس کالج کریس چرچ، اولین دوستان کودک او بودند. خانوادهی لیدل سرگرمیهای پر خرجی داشتند و عکاسی به او امکان دسترسی به درون زندگی خانوادگی آنها را داد و به این ترتیب داجسن بخشی از زندگی کودکان خانواده لیدل شد. داجسن داستان «آلیس در شگفت زار» را در سال ۱۸۶۲ برای لورینا، آلیس وادیت آفرید و آلیس از او قول گرفت آن را برایش بنویسد.
داجسن نوشتن ماجرای «آلیس درشگفتزار» را در فوریه ی ۱۸۶۳ به پایان رساند و سپس نسخهای را با ۳۷ طراحی از خودش در نوامبر ۱۸۶۴ به آلیس هدیه کرد. این نسخه را آلیس در ۱۹۲۸ زمانی که بیوه بود به حراج گذاشت و آ. اس. دبلیو. روزنباخ اهل فلوریدا آن را خرید و بعد از دست به دست گشتنهای فراوان در سال ۱۹۴۸، گروهی از دوستداران آمریکایی «برای تشکر از مردمان مقاومی که برای مدت طولانی در برابر هیتلر ایستادگی کردند» آن را به موزهی بریتانیا اهدا کردند.
در سال ۱۸۶۵ داجسن داستان «آلیس در شگفت زار» را با پیشنهاد دوستانش و افزودن پارههایی منتشر کرد. اصلی ترین شخصیتهای افزوده شده به داستان، گربه چشایری، دوشس در بخش خوک و فلفل، خرگوش مارچ، کلاهدوز و موش در بخش قوری چای دیوانه است.
اما محتوای کتاب دست نخورده باقی ماند. «آلیس در شگفت زار» داستانی آنارشیستی، موجز، بی پیرایه و آهنگین است. مقایسهی این اثر و «از درون آینه» ( اثر دیگری از لوئیس کارول) با آثار نویسندگان پیشین، بیانگر آن است که این دو داستان تنها برای شادی بخشیدن و سرخوش کردن کودکان نوشته شده اند. «آلیس در شگفت زار» اولین داستانی که به شکل ویژه برای کودکان شکل گرفته است، بی آنکه ردی از آموزش و طرح اصول اخلاقی در آن دیده شود و راز ماندگاری آن نیز همین است.