پیش از این، گفت وگویی با عبدالحسین وهابزاده، پایه گذار نخستین مدرسه طبیعت در ایران در شهر مشهد (مدرسه طبیعت «کاوی کُنج») و ترویجگر ایده این گونه مدرسه ها داشتیم. در ادامه این گفت وگو به سراغ یکی دیگر از بنیانگذاران و مدیر این مرکز رفتهایم.
محمد قائمپناه در سال ۱۳۵۸ زاده شده است. وی پیش از مدیریت مدرسه طبیعت «کاوی کنج»، فعالیتهای گوناگونی در حوزههای مختلف حفاظت از محیط زیست و حقوق حیوانات داشته است، از جمله همکاری در راه اندازی و اداره دو رستوران ویژه گیاهخواران در مشهد، همکاری در برنامه ترویج دوچرخه به عنوان بهترین وسیله رفت وآمد درون شهری (باشگاه شهر دوچرخه)، برنامهریزی و اجرای برنامههای گوناگون درختکاری و پاک سازی طبیعت، فعالیت در حوزه نجات سفره های آب زیرزمینی مشهد و ...
آقای قائمپناه از این که دعوت کتابک را برای گفت وگو پذیرفتید، سپاسگزارم. لطفا توضیح دهید مدرسه طبیعت مشهد از چه زمانی آغاز به کار کرده است؟
در آغاز باید یادآور شوم که نام کامل سازمان ما، مدرسه طبیعت «کاوی کنج» است. مدرسه طبیعت کاوی کنج، برای آسان کردن ارتباط کودک با طبیعت و در ادامه سفرهای آقای کِرم شکل گرفت. برنامه های آقای کِرم که سفرهای ویژه کودکان به فضاهای طبیعی و کشتزارها بود، از بهار ۱۳۹۲ آغاز شد. سپس راه اندازی مدرسه طبیعت کاوی کنج در بهار ۹۳ کلید خورد. کار آزمایشی این مدرسه در ۲۲ روز مرداد ماه ۱۳۹۳ آغاز، و مراسم گشایش رسمی آن در روز ۴ دی ماه ۱۳۹۳ با حضور راهنمای همیشگی ما، آقای عبدالحسین وهابزاده و بالاترین مقام متولی آموزش محیط زیست کشور، خانم مهناز مظاهری، معاون آموزش و پژوهش سازمان محیط زیست، و نمایندگانی از آموزش و پرورش، شهرداری و دیگر نهادها برگزار شد.
چه فعالیتهایی در مدرسه طبیعت انجام میشوند؟
فضای فیزیکی مدرسه طبیعت، یادآور یک باغ متروکه است که به تصرف کودکان درآمده است. در گوشههایی از این باغ جانوران (مرغ و خروس، بوقلمون، چند گوسفند و دیگر جانوران) زندگی میکنند. از باقیمانده بذرهای سال پیش، چند بوته گوجه فرنگی و خیار و بادمجان روییده است. بیشتر فعالیتهای مدرسه طبیعت در این بستر طبیعی انجام می شوند. گاهی نیز با کودکان به دره یا دشتی در پیرامون شهر سفر میکنیم. موضوع محوری تمام فعالیتهای ما در کاوی کنج ، آسان کردن ارتباط کودک با طبیعت است. کودکان در کارگاههایی سه ساعته در مدرسه طبیعت به فعالیتهایی خودانگیخته و ساختارنیافته مشغول میشوند. خودانگیختگی و ساختار نیافتگی از بنیانهای کار ما هستند. ما کلاس علوم در طبیعت یا پرورش خلاقیت برگزار نمیکنیم، اگرچه که اینها خود به خود تحقق خواهندیافت.
از دیگر فعالیتهای مدرسه طبیعت، کار با مادران و پدران برای درک ضرورت و سودمندی ارتباط کودک با طبیعت است.
ما با سازمانها و نهادهای دیگر مرتبط با کودک و محیط زیست نیز برای معرفی مفهوم آسان کردن ارتباط کودک با طبیعت همکاری میکنیم. سازمان محیط زیست برای این نوع فعالیت و کار با کودک در طبیعت تاییدیه داده است. آموزش پرورش، مدرسه طبیعت کاوی کنج را به عنوان دستاورد آموزشی، در اجلاس جهانی «آموزش برای همه» در کره جنوبی معرفی کرده و شهرداری مشهد هم تصویب کرده است که یک مدرسه طبیعت به شکل آزمایشی در یکی از منطقههای شهرداری راه اندازی کند .
مدرسه طبیعت کاوی کنج به عنوان اولین مدرسه طبیعت کشور در حال حاضر به بسیاری از علاقه مندان به برپایی مدرسه طبیعت در دیگر نقاط ایران خدمات میدهد و در این زمینه بستههای ویژه و کارگاههایی طراحی کرده است.
مخاطبان مدرسه طبیعت مشهد چه کسانی هستند؟
سن طلایی ارتباط با طبیعت ۵ تا ۱۱ سال است و کاوی کنج برای سن ۳ تا ۱۲ سال کارگاههایی تعریف کرده است. کودکان یا پدران و مادران کودکانشان را در مدرسه طبیعت نامنویسی میکنند، یا مربیان مهدکودک ها و مسئولان مدرسهها آنها را به اینجا میآورند. میتوان مادران و پدران را نیز مخاطبان این مدرسه دانست، زیرا بخشی از وقت و انرژی مدرسه برای آگاهسازی آنها از ضرورت ارتباط کودک با طبیعت و نقش این ارتباط در رشد سالم کودک و دوستدار طبیعت بودن او در آینده، گذاشته می شود.
آیا در این مدرسه چهار پایه سواد (مهارت های گوش دادن، بیان کردن ، خواندن و نوشتن) آموزش داده میشوند، یا فعالیتهای مربوط به سواد آموزی در آن وجود دارد؟
شاید صد سال پیش که نخستین مدرسههای ایران در حال شکلگیری بودند، نگرانی درباره چهار پایه سواد ضروری بود.،ولی امروزه دغدغه ما این است که کودکان این روزها یا در آینده چقدر شور و شوق زندگی خواهند داشت؟ چقدر توانایی به چالش طلبیدن و حل مسئله دارند؟ چقدر توانایی کار گروهی و مشارکت دارند؟ چقدر نیروی کشف و تخیل در آنها رشد پیدا کرده است؟ مدرسه طبیعت بر پایه اصول نظری خود (به کتاب کودک و طبیعت، چاپ انتشارات جهاد دانشگاهی مشهد، سال ۱۳۹۳ فصل ۱۲ رجوع شود) به شیوه ای سامانمند، هدف هایی از این دست را برای خود تعریف کرده است و چهارپایه سواد را نیز به شکلی ضمنی در نظر دارد. اگرچه بیشتر کودکان بالای هفت سال، در سال ۱۳۹۳ در کنار مدرسه رسمی آموزش پرورش خود به مدرسه طبیعت آمده اند.
در مدرسه طبیعت از چه نوع ابزارهای آموزشی استفاده میشود؟
یکی از مهمترین ابزارهای آموزشی در مدرسه طبیعت، جانوران هستند، اگرچه در واژگان ما کلمه ابزار برای آنها به کار برده نمیشود. بنابر پژوهشهای گسترده، ارتباط با جانوران برای کودکان سودهای بسیار و بی همتا دارد. در مدرسه طبیعت همه گونه ابزارهای طبیعی فراهماند: آب، خاک، ماسه، گل، چوب و سنگ. ابزارهایی مانند اره و چکش و میخ هم داریم که با نظر تسهیلگران استفاده میشوند. ابزار پیچیدهتر از جمله دریل، در حضور کارشناسان قابل استفادهاند و ابزار الکترونیک مثل دوربین عکاسی و لپ تاپ، در صورت تقاضای کودکان و موردی در اختیار آنها گذاشته می شوند.
آیا در مدرسه شما از ادبیات کودکان نیز استفاده می شود؟
از برنامههای اصلی مدرسه طبیعت کاوی کنج، میدان دادن به نیروی تخیل و کشف کودکان و گسترده کردن و گوناگونی دایره تجربههای آنهاست. ما میخواهیم روابط اجتماعی کودک را گسترش دهیم. مدرسه طبیعت جایی است که کودکان در آن دوست میشوند، به زد و خورد میپردازند، برای خود قلعه درست میکنند، به گروه دیگری حمله میبرند، داخل آب جست و خیز می کنند، تخم مرغی را که کشف کرده اند، روی آتش برای خود میپزند... یا در تنهایی میان علفها پرسه میزنند.
اینها همه پایههای توانمند کردن کودکان برای ابراز خود هستند. مدرسه طبیعت خود را یک کلاس تمامعیار ادبیات میداند، به این شرط که ادبیات را جلوهای از یک زیست کامل و غنی بدانیم.
کودکان امروز، در چهاردیواری های کوچکی به نام کلاس، در یک سامانه آموزشی که به همه کودکان موضوعهای یکسان با شیوههای همسان می آموزد، گرفتار شدهاند. اندک وقت آزاد کودکان را هم تبلت و تلوزیون و رایانه میدزدند. این کودکان بیش از آنکه به خواندن درباره پروانه در کتاب نیازمند باشند، به دیدن پروانه و هیجان لمس آن نیازمندند، به دویدن شادمانه به دنبال آن و زمین خوردن و حس درد نیازمندند. اینگونه کودکان، هنرمندانی در وادی شعر و ادب یا زمینه هایی از این دست خواهند بود، گمنام یا نامدار.
آموزگاران مدرسه چه ویژگیهایی دارند؟
ما در مدرسه آموزگار نداریم، تسهیلگر داریم. تسهیلگر کسی است که برخورد بابازدارندهها را برای کودک ساده میکند. اگر کودک بخواهد چیز سنگینی را بلند کند، تسهیلگر سر آن را می گیرد. اگر بخواهد از درختی بالا برود، هوای او را دارد. اگر نام حشره ای را بپرسد، تسهیلگر نام آن را به کودک نمی گوید، بلکه به او کمک می کند، چطور نام آن را پیدا کند.
زمانبندی برنامهها به چه شکل است؟ چگونه می توان از برنامهها و زمان نام نویسی باخبر شد؟
ما هر روز هفته برای کودکان کارگاه برگزار میکنیم. این کارگاه ها سه ساعته هستند و صبح یا عصر برگزار میشوند.
اطلاع رسانی برنامه از راه شبکههای اجتماعی یا حضوری است. بیشتر افراد جدید را قدیمیها به مدرسه طبیعت معرفی میکنند. این مدرسه به شکل محدود از تبلیغات چاپی و دیگر انواع تبلیغات استفاده میکند.
آیا از زمان آغاز فعالیتهای مدرسه طبیعت کاویکنج، با کودکان به چالشی برخوردهاید؟
هر روز برای ما و کودکان یک روز شیرین و پر از داستان است. کودکان از دید ما، موجوداتی کامل هستند (در دنیای مدرسه طبیعت، کودک یک انسان کوچک که کمبود تجربه و دانش دارد نیست، بلکه موجودی است کامل که تنها از نوعی دیگر است، همچنان که سیب با پرتقال متفاوت است). یک روز کودکی به سراغ ما میآید و میگوید میخواهد یک ماشین بسازد و ما باید به دنبال او حرکت کنیم و تسهیلگری لازم را انجام بدهیم، به فکر خرید باشیم، با او و دوستانش به سراغ دوچرخه فروشهای دست دوم برویم، به فکر آتشی کردن سیب زمینیها و فروش آنها برای تامین پول باشیم و... یا با او درگیر رودخانهای شویم که در میان ماسهها کنده است یا به این فکر کنیم که چطور میتواند نام این سوسک سرخرطومی کوچک را کشف کند.
گفتید که پدران و مادران از گروه مخاطبان مرکز شما هستند. آیا با آن ها چالشی داشته اید؟
چالش با خانوادهها شکلهای متفاوتی دارد. در کنار برخی خانوادههای بسیار آگاه و علاقه مند، خانوادههای بسیاری هستند که ضرورت ارتباط کودک با طبیعت برای آنها روشن نیست. کودک از نظر آنها موجودی است که نمیداند خیرش در چیست و آنها باید او را با فرستادن به کلاسهای آموزشی مختلف، برای آیندهای موفق آماده کنند. از دید آنها بازی کاری بیهوده است، طبیعت برای زندگی مدرن امروز پدیدهای غیر ضروری است. دعوا با کودکان دیگر در هر شکلی بد و خطرناک است. کوچکترین زخمی از نظر آنها فاجعهای بزرگ است.
برخی از والدین شیفته نظم و ترتیب انسان ساخت هستند و به باور آنها مدرسه طبیعت که. در ظاهر باغی نیمه متروکه به نظر میرسد، جایی نیست که در آن کاری جدی انجام شود.
برای برخی از مادران و پدران، این حرکت نوپای اجتماعی گمنامتر از آن است که جدی گرفته شود. آنها منتظر هستند این مدرسه بزرگتر شود و سر و شکل پیدا کند تا آن را جدی بگیرند.
برای بسیاری از مادران و پدران، ضرورت غذا و پوشاک خوب، مدرسه خوب، کلاس زبان و موسیقی و نقاشی، روشن است، اما مدرسه طبیعت در اولویتبندی هزینههای خانواده جایگاهی ندارد.
مدرسه طبیعت با چالشهای بسیار روبهروست . برخی ويژه آن هستند و برخی در هر کار گروهی و حرکت اجتماعی در کشور وجود دارند: چالشهای حقوقی و قانونی، چالشهای مربوط به پایداری مالی، چالشهای مربوط به نبود زیرساختهای اجتماعی و فرهنگی برای کارگروهی و بسیاری چالش های دیگر ... اما در میانه این دریای توفانی کافی است بدانیم که هستیم و در پی چه هستیم.
آرزوی کامیابی داریم. از زمانی که در اختیار کتابک گذاشتید، سپاسگزاریم.