در یک شب زمستانی و زیر نورکامل ماه، پدرو دختر پیاده به سمت جنگل می روند تا جغد بزرگ شاخدار را ببینند. آن ها باید در آرامش و سکوت راه می رفتند زیرا برای دیدن شباویز باید آرام بود وشجاع وازتاریکی، سکوت وسایه های وهم انگیز جنگل نترسید وشوروحرارت داشت، باید نگاه کرد وگوش داد.
در مسیر حرکت دختر در کنار پدراحساس امنیت و حمایت می کند. او از پدر چیزهای بسیاری می آموزد و با دنیای ناشناخته آشنا می شود و سرانجام جغد را می بینند که با غرور بر سر درختی نشسته است. داستان هم در کلام و هم در تصویر به خوبی حالت وهم انگیز و ترسناک جنگل را نشان می دهد.
نویسنده شاعری است که توانسته با توجه به عشق کودکان به طبیعت و ماجراجویی تصویری چنین شاعرانه ارائه دهد. تصویرگر هم در برخی از تصاویر حیواناتی را در دل جنگل پنهان کرده که پیدا کردن آن ها موجب سرگرم شدن کودک می شود و او هم می خواند و می آموزد و هم بازی می کند.
ساکت ساکت مثل رویا
توی این دنیای شلوغ و پرسروصدا، باوجود رسانههایی که در خانه هم رهایت نمیکنند و سکوت و آرامش را از تو میگیرند، کتاب در پی شباویز حال و هوایی متفاوت دارد. اگر باشخصیتهای داستان همراه شوی، مانند آنها وارد دنیای ساکت ساکت رویا میشوی و سفری رویایی را تجربه میکنی. نکتهی جالب این است که این سفر توشهی راه نمیخواهد، فقط، شرطش این است که دلت هوای دیدن جغد کرده باشد. پدر و دختری، نیمهشب، شهر و سروصداهایش را پشت سر میگذارند و به هوای دیدن جغد راهی جنگل میشوند. ردیف درختان کاج را پشت سر میگذارند و در زیر نور ماه، در میان برف و سرما، پیش میروند. در سکوت، به عمق جنگل میرسند. گمشدهی خود را صدا میزنند. تصاویر زیبا و سحرانگیز کتاب پدر و دختر را قدمبهقدم در سفر همراهی میکنند.
در پی شباویز برای همهی افراد خانواده جذاب است. بچهها از لایهی اول داستان، سفر رویایی پدر و دختر، لذت میبرند و بزرگترها متوجه جنبههای معنوی سفر میشوند؛ چیزی که این روزها حکم کیمیا دارد و میتواند انسانها را به معرفت و دانایی برساند.
این کتاب، افزون بر لذت از داستان و تصاویر زیبا و سحرانگیز کتاب، ارزش سکوت را در راه رسیدن به معرفت و دانایی نشان میدهد؛ بهخصوص اگر جغد را نماد دانایی بگیریم، همانطور که در افسانهها و اساطیر چنین است.