بازنوگرایی خلاقانهی سنتِ قصهی پریان
ژان کلود مورلوا یکی از نویسندگان برجستهی ادبیات کودک و نوجوان فرانسه است. او با عشق خاصی که به قصههای پریان، فانتزی و فابل دارد با نزدیک شدن به سنتهای ادبی دنیاهایی را خلق کرده است که هیچکدام شباهتی به دیگری ندارد.
از نخستین رمانش در سال 1997 تاکنون کتابهایش نزدیک به 20 زبان دنیا ترجمه شده است. مورلوا در سال 1952 و در فرانسه متولد شده است و با همسر و دو فرزندش در شهر سنت اتین زندگی میکند. انگیزه هیئت داوران برای انتخاب او برای جایزهی یادبود آسترید لیندگرن به سبب بازنوگرایی هوشمندانهی مورلو از سنت قصههای پریان است. داستانهایش بازتابی از سختیها و زیبایی است. زمان و فضا در دنیاهای داستانی او به حالت تعلیق درآمدهاند. در همان حال، درونمایه های ابدی چون عشق و محبت، آسیبپذیری و جنگ در نثر رویاگونه و دقیقش موج میزنند. آثار شگفتانگیز مورلوا تاروپود حماسهی کهن را به واقعیت معاصر پیوند میدهد.
مورلوا پیش از آن که هنرپیشه، دلقک و کارگردان باشد آموزگار زبان آلمانی بود. صحنهی تئاتر سبب شد به نویسندگی رو بیاورد و در سال 1997 نخستین کتاب تصویریاش به نام «تاریخ کودک و تخم مرغ» را نوشت. از آن پس او آثار گسترده و متنوعی را نوشته است. در میان کارهای او رمانهایی درباره نقد اجتماعی وجود دارد. اما بسیار شیفتهی گونههای ادبی قصهی پریان، فابل و فانتزی است. او با هر کتاب جدیدش خوانندگانش را شگفت زده و در هر کتاب از صنایع ادبی و روایی جدیدی استفاده میکند. در آثارش استعاره، تشبیه و ارجاعاتی به آثار کلاسیک به کار میبرد که آثارش را با دنیای امروز پیوند میدهد.
عشق به ادبیات و کتاب در لابه لای نوشتههایش وجود دارد. شاید به سبب این باشد که در دوران کودکی در خانهای بدون کتاب زندگی میکرده است. مورلوا در میان شش خواهر و برادرش، کودک پنجم خانواده و در مزرعه بزرگ شده است. او هشت سال از عمرش را در مدرسه شبانهروزی بسیار سفت و سختی سپری کرده است که آموزگاران آن مدرسه بسیار سختگیر بودهاند و در آنجا مورلوا مدام حس دلتنگی به سراغش میآمد. در یکی از مصاحبههایش گفته است که ادبیات تنها راه نجات او بوده است.
در آخرین اثرش به نام جفرسون (2018) شخصیت اصلی داستان که یک خارپشت است علاقهی زیادی به کتاب خواندن دارد. وقتی به اشتباه به جنایتی متهم میشود تلاش میکند که فرار کند و عادت کتاب خواندنش اهمیتی حیاتی برایش پیدا میکند. این کتاب به زبانهای انگلیسی، آلمان و اسپانیایی ترجمه شده است.
اثر «کودک دریا» که در سال 1999 منتشر شد جوایز بسیاری را ربود و برای مورلوا شهرت جهانی به ارمغان آورد. در این اثر هفت خواهر و برادر که دوتا از آنها دوقلو هستند از خانهی خود فرار میکنند. اثر دیگرش «ترانهی زمستان» از سال 2006 به بیست زبان ترجمه شده است و چهار دانشآموز بیپدر و مادر را در مدرسهی شبانهروزی روایت میکند که با قوانین بسیار سخت و سرکوبگرانهای رو به رو هستند.
«اندوه پادشاه مرده» (2009) اثر دیگر او به سبک قصهی پریان است که در این داستان بقای مردم به خطر افتاده است. وقتی پادشاه محبوب میمیرد، صلح از بین میرود. شجاعت و دلیری، ایثار و همبستگی به محک آزمایش گذاشته میشود تا با شرارت، وحشی گری و جنگ مقابله شود.
پیشنهاد میشود مجموعه مقالههای زیر را درباره ژان کلود مورلوا مطالعه کنید.