«جودی آینده را پیشگویی میکند» جستوجوهای جودی برای حدس زدن آینده است. او در این مسیر تجربههای بسیاری پیدا میکند و تلاش میکند به جای حدس زدن آینده خود، آن را بسازد.
جودی از بستههای برشتوک یک انگشتر حالنما و یک مقوای کوچک در آورده بود. وقتی انگشتر را فشار میدادی یک رنگی میشد و مفهوم رنگ را در مقوا پیدا میکردی. طی حادثهای انگشتر به دست برادر جودی افتاد. او همه تلاشش را برای پس گرفتن آن انجام داد؛ اما بی فایده بود. فکری به سرش زد. جای یک قورباغه که شبیه قورقوری بود، پیشگویی کرد؛ در حالی که از قبل جایش را میدانست. استینک از همه جا بیخبر وقتی قورقوری را دید حسابی هیجان زده شد. پس انگشتر را به پیشگوی واقعی پس داد.
یک روز جودی به کتابخانه رفت و یک کتاب درباره پیشگویی پیدا کرد. در کتاب درباره مردی که در هجی کلمات خوب نبود، نوشته بود. مرد کتاب واژهها را زیر بالشتش گذاشته بود و روز بعد که بیدار شده بود، تمام واژهها را بلد بود. جودی بزرگترین فرهنگنامهای که داشتند را وقت خواب زیر سرش گذاشت. روز بعد جودی خیلی خوشحال بود و همه چیز را پیشگویی می کرد. امتحان هجی را بسیار سریع پاسخ داد و بعد از امتحان به دوستانش گفت پیشبینی میکند بالاترین نمره را بگیرد. اما درست برخلاف پیشگوییاش برگهاش را با برچسب تلاش بیشتر تحویل گرفت و همه به او خندیدند. چهطور وقتی نمیتواند نمرهاش را پیشگویی کند، میخواهد آینده را پیشگویی کند؟
بعد از آن جودی نشانههایی را کنار هم گذاشت و نتیجه گرفت معلمشان عاشق شده است. انگشتر حالنما را به هزار ترفند به معلمش داد تا دستش کند. بله، قرمز شد. قرمز یعنی احساساتی و عاشق. جودی بعد از مدرسه به کتابخانه رفت و یک کتاب درباره عشق پیدا کرد. در کتاب راههای عجیبی برای پیدا کردن عشق واقعی داده بود. او همه راههایش را امتحان کرد. نشد که نشد. چند راه را در مدرسه اجرا کرد. از یکی از آنها حرف ت را پیدا کرد. یعنی اول نام عشقتان ت است. یک راه دیگر هم مانده بود. اما فعلا مهمان داشتند. آقای تاد به آنها گفته بود امروز یک مهمان نویسنده دارند. خانم تیتر نویسنده کتابی درباره مدادشمعی مهمانشان بود. جودی با کنار هم گذاشتن نشانهها پیشگویی کرد که خانم تیتر و آقای تاد عاشق هم هستند و به همه خبر داد که چه شده است. روز بعد آقا معلم گفت که خانم تیتر نامزد آقای تاد است و به زودی قرار است ازدواج کنند. کلاس سوم هم به عروسی دعوتند. همه بچهها گفتند که جودی به آنها گفته بود. او را بابت پیشگویی درستش تحسین کردند.
جودی بلاخره آینده را پیشگویی کرده بود. دوباره انگشتر را دستش کرد. نگین را فشار داد. رنگ آن بنفش شد. یعنی او خیلی خوشحال است. آقای تاد به او گفته بود که هرکس در آینده خودش نقش دارد. حالا انگار آینده برایش روشنتر شده بود. جودی دمدمی تصمیم گرفت آینده خودش را به دست بگیرد.
نویسنده گفتگوها و جستوجوها را دلنشین پیش برده است. در برخورد جودی با مواردی مثل پیشگویی یا ارتباط با دیگران به خوبی توانسته موارد لازم را مطرح کند تا خواننده بتواند جودی را تحلیل کند. جستوجوگری شخصیت اصلی بسیار الهام بخش است و رفتوآمد دائمی او به کتابخانه آموزنده است. همچنین کارهایی که افراد در قصه در وقتهای اضافی خود میکنند، به خلاقیت خواننده برای گذراندن وقت خود کمک میکند. در برخی موردها گفتگوها میتواند به کودک برای بزرگتر کردن دایره سخنانش الگو بدهد. مانند نحوه برخورد مادر و پدر یا معلم جودی. کتاب شامل تصاویر سیاه و سفید از جودی، دوستانش، مدرسه، محل زندگی و وسایل اوست. در ابتدای کتاب نیز فهرستی تصویری از شخصیتها با نامهایشان با عنوان «کی کیه»ارائه شده است.
«جودی دمدمی»مجموعه چند جلدی پیشامدهای زندگی جودی در کلاس سوم است. نویسنده در این داستانها به رو در رویی جودی با شرایط خوشایند یا ناخوشایند مانند ارتباط با دوستان و خانواده و مدرسه و چگونگی حل مسائل میپردازد. این کتاب جلد 4 مجموعه «جوجی دمدمی»است. «جودی انجمن مخفی تشکلیل میدهد»، «دور دنیا در هشت روز و نصفی»، «جودی مودی دنیا را نجات میدهد»، «جودی مشهور میشود»، «جودی دکتر میشود»، «جودی به کالج میرود»، «جودی کارآگاه میشود»، «جودی و تابستان پرماجرا»، «جودی و طلسم بدشانسی»و «جودی مریخی میشود»دیگر جلدهای این مجموعه کتاب هستند.
«مگان مکدونالد» نویسنده مجموعه کتاب «جودی دمدمی»است. او در رشته ادبیات انگلیسی و کتابداری در پیتزبورگ پنسیلوانیا، شهری که در آن متولد شده تحصیل کرده است. نویسندگی را از ده سالگی در روزنامه مدرسه شروع کرده است. مکدونالد در بازدید از یک مدرسه تصمیم گرفت قصهای در مورد دمدمی بودن بنویسد. او با الهام گرفتن از کودکی خود داستانش را نوشت. مثلا او واقعا عضو دائمی انجمن جیش قورباغه است یا یک کلکسیونی حسابی از حشرات و پوست زخمهای خشک شده دارد. او تا امروز حدود 25 کتاب برای کودک و نوجوان نوشته است. مجموعه کتاب «جودی دمدمی» مکدونالد تاکنون جوایز بسیاری دریافت کرده است، مانند: کتاب برگزیده ی انجمن کتابخانههای آمریکا برای کودکان، بهترین کتاب کودک به انتخاب کتابخانه عمومی نیومیورک، کتاب سال برگزیده ناشران هفتگی، برنده جایزه کودکان آریزونا، برنده جایزه کتاب دانش آموزی مِین، برنده جایزه کتاب کودک نوادا.
«پیتر.اچ رینولدز»تصویرگر مجموعه کتاب «جودی دمدمی»است. او اهل ماساچوست آمریکاست. در یکی از محصابههایش درباره این مجموعه کتاب گفته است: «جودی دمدمی دکتر می شود تمام وجود مرا پر کرده بود، من همیشه با دیدن کسانی که آرزوهای بزرگ دارند به شوق میآیم - به خصوص که کلاس سومی باشند!»
«محبوبه نجفخانی»مجموعه کتاب «جودی دمدمی»را از انگلیسی به فارسی برگردانده است. او دانشآموخته رشته مترجمی و از مترجمان پویا در برگردان کتابهای کودک و نوجوان است.