«بلدی دوست پیدا کنی؟» درباره دوستی مدادرنگیهاست. قهوهای در دوستی توانمند نیست. او تلاش میکند تا مهارتش را بالا ببرد و در پایان با کمک دیگر مدادرنگیها دوست خوبی میشود؛ دوستهای بسیاری هم پیدا میکند.
1- گفتوگو کنید.
پس از بلندخوانی کتاب با پرسشهایی مانند زیر، با کودک گفتوگو کنید:
- قهوهای از چه چیزی ناراحت است؟
- چرا قهوهای دوستی ندارد؟
- نگاهت به هر کدام از رنگها چیست؟ تو هم مانند قهوهای فکر میکنی؟ رنگها دیگر چه ویژگیهایی میتوانند داشته باشند؟
- آیا ویژگیهایی که قهوهای میگوید، در تصویر مدادرنگیها هست؟
- چه احساسی به تصویر زندگی مدادرنگیها داری؟
- تو از چه رنگی خوشت میآید؟
- اگر یک مدادرنگی بودی، چه رنگی بودی؟
- تو چه ویژگیهایی در قهوهای میبینی؟
- چه نقاشیهایی میتوان با رنگ قهوهای کشید؟
- چرا با دیگران دوست میشویم؟
- چه چیزهایی یک دوست را، یک دوست خوب میکند؟
- دلت میخواهد دوستت چه کارهایی برای تو بکند؟ تو دوست داری چه کارهایی برای دوستهایت بکنی؟
- چرا قهوهای دوست خوبی نیست؟
- قهوهای چه کارهای دیگری میتواند بکند تا دوست پیدا کند؟
- تو اگر به جای قهوهای باشی، با دوستانت چهطور حرف میزنی؟
- مدادرنگیها به قهوهای میگویند که از کدام رفتار او اذیت میشوند، چرا قهوهای حرف آنها را میپذیرد؟
- اگر کسی ناراحتی خود را به تو بگوید، چه واکنشی نشان میدهی؟
- تو چهطور ناراحتی خود را به دیگران بیان میکنی؟
- دوست داشتنی بودن یعنی چه؟
- چرا قهوهای خودش را دوست ندارد؟
- تو خودت را دوست داری؟
- اگر خودمان را دوست نداشته باشیم، باید چه کنیم؟
- چه ویژگیهایی در تو هست که دوستشان داری؟
- اگر از رفتاری در خودت خوشت نیاید، چه میکنی؟
2- نقاشی بکش.
از کودک بپرسید اگر مدادرنگی باشد دلش میخواهد چه رنگی باشد و با او چه چیزی را بکشند؟ همان تصویر را خودش نقاشی کند.
3- دوستی را تمرین کن.
از کودک بخواهید بعد از شنیدن داستان آن را به زبان و از نگاه خودش تحلیل کند و هرجایی که نیاز است نقش مدادرنگیها را بازی کند و همهچیز را توصیف کند. از او بخواهید خودش را جای قهوهای بگذارد. اگر او دچار این مشکل باشد کارهای قهوهای را میکند؟ به راهکارهای دیگر هم فکر کند. چه احساسی را تجربه میکند؟ اگر بخواهد این حس را به دیگران بگوید چه راهی پیدا میکند؟ چند راه برای بیان حسش بلد است؟ مدادرنگیها میتوانند چه پیشنهادهای دیگری به قهوهای بدهند؟ دیگران درباره قهوهای چه حسی دارند؟ اگر بخواهد با دیگران ارتباط بگیرد چهگونه شروع کند؟ اگر دوستش خواست به او محبت کند، چهطور آن را بپذیرد؟ و ... . اگر خواست به داستان اضافه کند، او را آزاد بگذارید.
4- خانه بساز.
خانه مدادرنگیها از نگاه کودک چه شکلی است؟ از کودک بخواهید درباره خانه آنها خیالپردازی کند و برایشان یک خانه مدادرنگی بسازد. میتواند مدادرنگیهای خود را در این خانه بگذارد.
5- خودت را دوست داشته باش.
با کودک درباره ویژگیهای او صحبت کنید. از او بپرسید کدام ویژگیهایش را دوست دارد و دلیل آن را هم بگوید. از او بخواهید در آینه با خودش صحبت کند. دانه دانه ویژگیهای خوبش را بگوید و برای آنها از خودش سپاسگزاری کند.
6- دوستت را پیدا کن.
از کودک بخواهید درباره ویژگیهای دوستی و اهمیت آن فکر کند. او دوست دارد وقتش را چهگونه با دوستانش بگذراند؟ بیشتر از ویژگیهای چه کسی خوشش میآید؟ در اطرافیانش بیشتر از چه کسی تعریف میکند یا با او وقت میگذراند؟ چرا این کار را میکند؟ و ... . از او بخواهید برای خودش یک کتاب یا دفتر دوستیابی بسازد. در دفترش با (نقاشی یا نوشتن) تجربهها، انتخابها و دوست داشتنیهایش را درباره دوستی بیاورد. دفتر او میتواند بخشهای گوناگونی داشته باشد، مانند کتابهایی که با دوستم خواندهام، بازیهایی که کردیم، بازیهایی که ساختیم، چیزهایی که یاد گرفتیم و.. .