فعالیت پیشنهادی برای کتاب من نوکر بابام نیستم

ماجرای کتاب «من نوکر بابام نیستم» در یکی از روستاهای جنوب رخ می‌دهد. بسته پولی از جیب پدری خسیس و سخت‌گیر در چاه مستراح می‌افتد و پدر تصمیم می‌گیرد یکی از بچه‌هایش را به زور در چاه بفرستد. داوود، فرزند سوم‌اش که همه او را نوکر بابا صدا می‌زنند، نگران از فرستاده شدن درون چاه، از خانه می‌گریزد.

1- پرسش‌هایی برای گفت‌وگو

  • کتاب‌ را دوست داشتید؟ چه چیزی در کتاب برای‌تان جذاب‌تر بود؟
  • شخصیت مورد علاقه‌تان چه کسی بود؟ چرا؟
  • این که فصل‌های کتاب از زبان شخصیت‌های متفاوت بیان می‌شد را دوست داشتید؟ تا به حال کتابی با این ویژگی خوانده بودید؟
  • به نظرتان شخصیت اصلی داستان کیست؟
  • کتک نخوردن داوود از پدرش در چشم اطرافیان اتفاقی خوب بود یا بد؟ چرا؟
  • اگر بخواهید داوود را توصیف کنید، درباره‌اش چه می‌گویید؟
  • به نظرتان چرا ساره حرف نمی‌زد؟
  • فکر می‌کنید پدر بیش‌تر از همه از چه کسی انتظار داشت داخل چاه برود؟
  • به نظرتان دلیل نزدیک شدن یونس به داوود چه بود؟
  • چرا پدر دزدی یونس را دید اما او را دعوا نکرد و در عوض برای‌اش چای ریخت؟
  • اگر شما به جای داوود بودید چه می‌کردید؟

2- داستانِ مادر

فصل‌های کتاب از زبان شخصیت‌های متفاوتی روایت شد. از نوجوانان بخواهید فصل دیگری به کتاب اضافه کنند که از زبان مادر خانواده روایت شود.

3- جامعه‌ای که دوست دارم

نوجوانان را به گروه‌های ۴ نفره تقسیم کنید. از هر گروه بخواهید فهرستی از ارزش‌های جامعه‌ای که داستان در آن می‌گذرد درست کنند. در ادامه با هم درباره‌ی جامعه‌ای که دوست دارند گفت‌وگو کنند و بگویند کدام یک از آن ارزش‌ها در آن جامعه مقبول است و دلیل‌شان برای کنار گذاشتن ارزش‌های دیگر چیست؟

4- خانه‌ی قدیمی

کتاب با توصیف داوود از خانه‌ آغاز می‌شود. از نوجوانان بخواهید درباره‌ی خانه‌های قدیمی در مناطق مختلف ایران پژوهش کنند. در نهایت نقاشی یکی از این خانه‌ها را بکشند یا با کمک هم ماکت یک خانه را بسازند.

5- عقاب یا خر

در بخشی از کتاب داوود در توصیف خود می‌گوید: «مثل عقابی که خرگوش دیده» از جای‌اش تکان نخورده است. بعد اضافه می‌کند اگر پدرش بود می‌گفت: «مثل خری که در گل گیر کرده است». از نوجوانان بخواهید ضرب‌المثل‌هایی متفاوت که معنی یکسان دارند را پیدا کنند.

نویسنده:
پدیدآورندگان:
Submitted by skyfa on