داستان «پاستیلهای ضد قلدری!» ماجرایی درباره زورگویی و رئیسبازی است. کودکان در مدرسه یک همکلاسی قلدر دارند. یکی از آنها با کمک راهکارهای مادرش به دیگران کمک میکند تا برای رودررویی با قلدری، شجاعت بیابند.
1- گفتوگو کنید.
پس از بلندخوانی کتاب با پرسشهایی مانند زیر، با کودک گفتوگو کنید:
- قلدری کردن به چه معناست؟
- چرا برخی بچهها دیگران را اذیت میکنند و به آنها زور میگویند؟
- تا به حال برای کسی قلدری کردهای؟ دیگران چهطور، برای تو قلدربازی درآوردهاند؟
- اگر کسی برای تو رئیسبازی دربیاورد، چه احساسی به تو دست میدهد؟ چه چیزهایی به خودت میگویی؟
- چرا بچهها در آغاز داستان به حرف بوبت گوش میدهند؟
- چه میشود که بچهها از تهدیدهای الکی بوبت میترسند؟
- به نگاه تو آیا ترسیدن کار بدی است؟ درباره حس ترس چه چیزهایی میدانی؟ ترس داشتن چهگونه است؟
- مادر یکی از بچهها درباره شجاعت و روبهرویی با قلدری با او صحبت میکند. تا به حال راهکارهایی که او در داستان میدهد را به کار بردهای؟
- اگر کسی تو را اذیت کند، درباره آن با چه کسی صحبت میکنی؟
- چه راهکارهایی به ذهن تو میرسد تا در برابر زورگوها اذیت نشوی؟
- واکنش تو به قلدری کردن دیگران چیست؟
- اگر ببینی یک نفر برای دیگری قلدری میکند، چه میکنی؟
- وقتی همکلاسی بوبت به خانه او میآید، چرا دلش برای او میسوزد؟
- چرا بوبت در برابر برادر خود هیچ کاری نمیتواند بکند؟
- چرا بچهها با این که میفهمند که بوبت چرا رفتار زورگویانه دارد، بازهم جلوی او میایستند؟
- تو یک خوراکی ویژه داری تا در زمانهایی که میترسی، آن را بخوری تا شجاعتت را به دست بیاوری؟
- به دید تو به جز خوراکی از چه چیزهای دیگری میتوانی کمک بگیری تا شجاعتت را بیشتر کنی؟
- شجاعت چه شکلی است؟ آدمها باید همیشه شجاع باشند؟ چرا اینگونه فکر میکنی؟
- اگر کسی کار بدی کند او را میبخشی؟ به او کمک میکنی تا کار ناخوشایندش را درست کند؟
2- بازی کنید.
از کودک بپرسید چه حسها و رفتارهایی را در داستان درمییابد، مانند ترس، زورگویی، مظلومیت، همدلی، همفکری، کمک کردن، دلسوزی، ایستادگی، شجاعت و ... . هر حس یا رفتاری که دوست دارد از میان داستان برگزیند. از او بخواهید این رفتارها و حسها را مانند نمایش تک نفری برای خودش و جلوی آینه بازی کند. او میتواند مانند ادابازی این کار را با دوستانش نیز بکند.
3- داستان را تحلیل کنید.
از کودک بخواهید صورتهای منفی و مثبت داستان را بیان کند یا بنویسد. این که در روند قصه چه رفتارهایی به شخصیتها آسیب میزند و چه پیشآمدهایی به یادگیری و رشد آنها کمک میکند. مانند ترسیدن از قلدر چیز خوبی نیست؛ اما بچهها با اعتماد به نفس توانستند از ترسشان بگذرند.
4- کارت شجاعت بسازید.
از کودک بخواهید با چند جمله یا نقاشی برای خودش کارت شجاعت بسازد. زمانی که ما میترسیم یا شجاع میشویم با خودمان صحبت میکنیم. از کودک بپرسید در این زمانها به خودش چه میگوید؟ چه حرفهایی ترسش را بیشتر میکند؟ چه حرفهایی شجاعتش را به او بر میگرداند؟ کودک جملههایی که ضد ترس و قلدری است و درباره شجاعت است را به صورت نقاشی یا نوشته روی یک کارت بیاورد. از او بخواهید که این جملهها را دستکم روزی یکبار با خودش بگوید تا در زمان ترس بتواند آنها را به یاد بیاورد.
5- زندگینامه بسازید.
کودک برای هر کدام از شخصیتهای داستان زندگینامه بگوید یا بنویسد. اینکه هر کدام از آنها چه احساسی دارند و رفتار هرکدام چه دلیلی دارد، چه چیزی را دوست دارند، چه احساسی به پیشآمد داستان دارند، از چه کسانی برای حل مشکل کمک میگیرند، نامشان چیست، کجا زندگی میکنند و ...
6- دستورالعمل پیدا کنید.
از کودک بخواهید یک یا چند دستورالعمل برای خودش بسازد. دستوری برای زمان ترس یا وقتی که شاید به کسی زور گفته یا میخواهد بگوید و زمانی که کسی او را اذیت میکند. برای مثال دستورها این باشد که در آغاز نفس عمیق بکشم. در مرحله بعدی تا 10 بشمارم و در مرحله بعدی خودم را جای طرف روبهرو بگذارم و ...
7- نقاشی کنید.
از کودک بپرسید در نگاه او قلدری و شجاعت چه شکلی دارند. از او بخواهید آن را با هروسیلهای که دوست دارد، نقاشی کند.