شبنم عیوضی

در این صفحه می توانید اطلاعاتی از لیست کتاب ها، مقالات، خبرهای مرتبط با شبنم عیوضی را مشاهده کنید.

«گوزن شاخ‌دار فایده‌اش چیه؟» داستانی درباره اهمیت دوست‌ داشتن است. جک با گوزنی دوست می‌شود؛ اما مادر او گوزن را بی فایده‌ می‌داند چرا که نظم زندگی را به هم می‌زند. در پایان مادر درمی‌یابد دوست‌داشتنی بودن چه‌قدر فایده دارد.
چهارشنبه, ۲۵ فروردین
«یک چیز دیگر» همان‌گونه که از نامش هم می‌توان استنباط کرد، عنوانِ کتابی با موضوع «تفاوت‌های فردی» است. به علاوه در این کتاب به مضامین دیگری چون «میزان پذیرشِ تفاوت‌های فردی در یک جامعه» و «مسائل عاطفیِ ایجاد شده در پیِ آن» اشاره شده است. اگرچه نقطه اوجِ داستان در فهمِ یک تجربه مشترک از «عدم پذیرفته شدن» توسط شخصیتِ اصلی داستان به وقوع می‌پیوندد؛ ولی چراییِ قبول این «پذیرشِ تفاوت‌ها» توسط او، بماند برای تجربه‌های زیسته و برداشت‌های شخصیِ خواننده. شخصیتِ اصلی داستان حیوانی با شمایل منحصر به فرد و در واقع «یک چیز دیگر» است که به دلیل ظاهر متفاوتش مورد قبول سایر حیوانات قرار نمی‌گیرد. او برای ایجاد شباهت بین خود و دیگران تمام تلاشش را می‌کند تا شاید از این طریق «چیزی» مانند خود آن‌ها یه به عبارتی جزئی از آن‌ها بشود. مثل آن‌ها ورزش می‌کند، لباس می‌پوشد و … اما هیچ‌کدام از این راه‌ها کارگشا نیست و هم‌چنان کسی به او روی خوش نشان نمی‌دهد. یکی از شب‌ها، «یک چیزی» در خانه او را می‌زند و می‌خواهد با او دوست شود. او از دیدنِ موجودی که با خودش و بقیه متفاوت است تعجب می‌کند! و مانند سایر حیوانات، اختلاف را نمی‌تواند بپذیرد و او را رد می‌کند. تا این‌که ناگهان چیزهای آشنایی در ذهنش تداعی می‌شود و کم‌کم احساس می‌کند ظاهر متفاوتِ آن موجود برایش اهمیت ندارد. بنابراین به دنبالش می‌رود و موجود را به خانه‌اش راه می‌دهد. آن‌ها با این‌که با هم هیچ شباهتی نداشتند، ولی دوست‌های بسیار خوبی برای هم می‌شوند. آن‌ها حتی زمانی که با یک تازه‌وارد که ظاهر عجیب و غریبی هم داشت مواجه می‌شوند، نه تنها جمله «تو مانند ما نیستی، تو از ما نیستی» را به او نمی‌گویند بلکه برایش جایی در میان خود فراهم می‌کنند و در کنار هم شاد هستند. کاترین کِیو یک نویسنده بنام انگلیسی است که کتابِ «یک چیز دیگر» شناخته‌شده‌ترین اثر او است. کریس ریدل تصویرگرِ اهل آفریقای جنوبیِ کتاب، به «خیال‌بافی‌های کودکان» بسیار اهمیت می‌دهد و به دنبال این است که در تصویرگری‌هایش منطقِ خاص کودکان را به‌طور دقیقی نشان دهد. او تاکنون جوایزی نیز کسب کرده است. نسرین وکیلی مترجم کتاب‌های کودکان و نوجوانان است. او تاکنون بیش از 150 جلد کتاب در حوزه ادبیات کودک و نوجوان ترجمه کرده است. کتاب «یک چیز دیگر» در سال 1997 جایزه «یونسکو» را از آنِ خود کرد و در سال 1994 نامزد دریافت جایزه «اسمارتیز» و همین‌طور «کِیت گرین اِوِی» شد. به علاوه در سال 1386 نیز کتاب برگزیده «شورای کتاب کودک» و «جشنواره سلام بچه‌ها» در ایران شد.
سه شنبه, ۳۱ تیر
کتاب «پادشاه کدوخیاری» داستانی است طنزآمیز درباره اقتدار پدران که کریستینه نوستلینگر در سال ۱۹۷۲ آن را نوشته است. این کتاب جایزه ادبی کودک و نوجوان آلمان را از آن خود کرده است.
شنبه, ۱۴ دی
کتاب «قورباغه و آواز پرنده»، داستانی است که کودکان را با مفهوم و چیستی مرگ آشنا می‌کند. قورباغه داستان «قورباغه و آواز پرنده» با دیدن توکایی که خاموش و بی‌حرکت بر روی زمین افتاده است برای نخستین بار با مرگ رو به رو می‌شود.
دوشنبه, ۲۰ فروردین
کتاب «قورباغه و غریبه» داستانی است در نکوهش تعصب و پیش‌داوری‌، نژادپرستی. در داستان «قورباغه و غریبه» روزی یک موش صحرایی از راه می‌رسد و چادرش را کنار جنگل برپا می‌کند. اردک و خوک دوست ندارند که او آن‌جا بماند چون فکر می‌کنند که موش‌های صحرایی کثیف و دزد هستند. اما به زودی ناچار می‌شوند نظر خود را عوض کنند.
یکشنبه, ۲۷ اسفند
کتاب «فرشته پدربزرگ» داستانی است لطیف با طنزی ظریف درباره مرگ از یوتا باوئر تصویرگر آلمانی برنده جایزه هانس کریستین اندرسن سال ۲۰۱۰. در کتاب «فرشته پدربزرگ» پدربزرگی که بر روی تخت بیمارستان است، داستان زندگی‌اش را برای نوه‌اش تعریف می‌کند، از خوشی‌ها و ناخوشی‌هایی می‌گوید که از سر گذرانده است و از این که چقدر خوش‌شانس بوده است. این داستان به کودکان کمک می‌کند مرگ را به عنوان جزئی از چرخه زندگی بپذیرند و با آن کنار بیایند. کودکان در کتاب «فرشته پدربزرگ» درمی‌یابند همه انسان‌ها یک چرخه زندگی دارند که از هنگام تولد آغاز می‌شود و با مرگ پایان می‌یابد.
دوشنبه, ۲ مرداد
معرفی کتاب به ‌به لیمو و کاکلی کتاب به به لیمو و کاکلی روایت منظومی است که درباره‌ی آلودگی‌ محیط‌زیست و پیامد آن یعنی نابودی ساکنان زمین هشدار می‌دهد. 
دوشنبه, ۱۸ اردیبهشت
قلب و بطری داستان دخترکی است که همانند همه‌ کودکان کنجکاو است و پر از سوال درباره‌ هر آن‌چه که می بیند. پدرش او را به گردش می‌برد و با خواندن کتاب‌ها به پرسش‌هایش پاسخ می‌دهد. اما این شرایط با رفتن پدر تغییر می‌کند. دخترک غمگین قلبش را از سینه‌اش در می‌آورد و درون یک بطری می‌گذارد و از گردنش آویزان می‌کند. دیگر هیچ چیز او را شگفت‌زده نمی‌کند. سال‌ها به همین منوال سپری می‌شود و او بزرگ می‌شود. روزی در ساحل به دختری برمی‌خورد که کلی سوال دارد.
چهارشنبه, ۱۳ اردیبهشت
المر با دیگر فیل ها فرق دارد. همه فیل‌ها خاکستری هستند، اما او چهارخانه و رنگارنگ است و به هر کجا می‌رود، همه او را می‌شناسند. المر از این که با دیگران تفاوت دارد، چندان راضی نیست. برای همین خود را به رنگ خاکستری در می‌آورد تا شبیه دیگران شود. ولی حالا هیچ کس او را نمی‌شناسد. 
دوشنبه, ۱۳ دی
«نویل» داستان پسر کوچکی است که به همراه خانواده‌اش به خانه جدید اسباب کشی می‌کند. هیچ‌کس نظر او را درباره اسباب‌کشی نپرسیده است. او حالا هیچ دوستی ندارد و تنهای تنهاست و بدترین بخش ماجرا هم همین است.
شنبه, ۲۲ آبان
«من، من هستم» داستانی تصویری است درباره عاقبت خودخواهی انسان‌ها و تاثیر واژه‌هایی که به کار می‌بریم.
شنبه, ۱۶ مرداد
آبی کوچولو و زود کوچولو با من دوست هستند. روزی آبی کوچولو  در غیاب پدر ومادرش به دیدن زرد کوچولو می رود. اما زرد کوچولو در خانه نیست. آبی کوچولو همه جا را به دنبال او می گردد. آن ها با دیدن یکدیگر، از خوشحالی همدیگر را در آغوش می گیرند و هر دو به یک زنگ در می آیند، سبز. حالا پدر و مادر آن ها را نمی شناسند!
چهارشنبه, ۶ مرداد
کتاب «پسرم می یو» داستان پسر ۹ ساله یتیمی است که فرزندخوانده زن و شوهری ظالم است. آن‌ها که از پسربچه‌ها بیزارند و همیشه از او می‌خواهند که جلو چشم نباشد. می یو آرزو دارد پدری مهربان همانند پدر دوستش بن داشته باشد.
چهارشنبه, ۱۴ بهمن
"ماده ۱۰ قوانین استاندارد در مورد برابری فرصت ها برای معلولان چنین می گوید: "دولت ها باید فرصت ها و امکانات معلولان را برای بارور ساختن خلاقیت و توانمندی های هنری و ذهنی شان نه تنها به سود خود بلکه به سود جامعه چه در شهر و چه در روستا تضمین کنند. رقص، موسیقی، ادبیات، نمایش، هنرهای تجسمی، نقاشی و پیکره سازی نمونه هایی از این فعالیت هستند". این قانون و دیگر قوانین در رابطه با حقوق معلولان بازتاب دهنده ی توجه جامعه ی جهانی به حضور جمعیت بیش از ۶۵۰ میلیونی معلولان به عنوان نیروی انسانی بالقوه ای است که حق دارد و می تواند در هر عرصه ای نقش داشته باشد اگر و فقط اگر شرایط برای بروز توانایی هایشان مناسب باشد. مناسب سازی مواد خواندنی گامی عملی برای مناسب سازی شرایط و پذیرش معلولان در جامعه است.
دوشنبه, ۸ آذر
آقای گام پیرمردی بداخلاق با چشم های خون گرفته است که از بچه ها و حیوانات و بازی و بلال متنفر است. خانه ی او از کثیفی و به هم ریختگی می تواند جایزه ی "شلخته ترین" را ببرد و باغچه اش از زیبایی و پاکیزگی جایزه ی "زیباترین" را! او خیلی مراقب باغچه اش است چون در غیر این صورت پری کوچولویی با ماهی تابه خدمتش می رسد. بنابراین هنگامی که یک سگ گنده ی دوست داشتنی گل های باغچه اش را می جود برای نجات باغچه و البته خودش تلاش می کند سگ را از بین ببرد...
پنجشنبه, ۳ تیر
کسی که عاشق پنیر باشد حتما با موش ها دچار مشکل خواهد شد. شاه این قصه هم پنیر خیلی دوست دارد و بهترین پنیرسازان در خدمت او هستند. بوی پنیر سبب می شود که رقیب های کوچولو به سوی کاخ سرازیر شوند.
یکشنبه, ۲۳ خرداد
 امروزه با برنامه‌های تلویزیونی، کامپیوتری و افزارهای الکترونیکی، کودکان از لذت کشف طبیعت بی‌بهره مانده‌اند. این بیماری دوران ماست. مدرسه‌ها با فوق برنامه‌های‌شان، زمان کمی برای بازی در بیرون از خانه برای کودکان باقی می‌گذارند. حتی بدون این برنامه‌ها نیز فضای سبزکافی برای لذت بخشیدن به کودکان وجود ندارد. پارک‌ها و زمین‌های بازی بسیار پیراسته و دست خورده‌اند، کنجکاوی کودکان را بر نمی‌انگیزند و فضایی برای کشف و شناخت بی‌پایان پدید نمی‌آورند.‌بخش مهمی از دوران کودکی کودکان امروز از آن‌ها دزدیده شده است: ارتباط  تنگاتنگ با طبیعت.
پنجشنبه, ۲۰ اسفند
فرانکلین خیلی هیجان زده است. او صبح خیلی زود برای رفتن به مدرسه آماده شده است. اما او کم کم احساس می کند که یک قورباغه تو شکمش می جهد و ....
چهارشنبه, ۶ آبان
چند روز است که آلفونس دیگر همان آلفونس همیشگی نیست. از شیطنت و بازیگوشی خبری نیست خیلی جدی شده و نگران به نظر می رسد. چرا؟ چون به زودی مدرسه ها باز می شوند و او برای اولین بار به مدرسه می رود. "کجاست آن آلفونس همیشگی" داستانی است برای همه کودکانی که به زودی نخستین روز مدرسه را تجربه خواهند کرد. دور شدن از پدر و مادر و ورود به محیطی جدید و ناآشنا برای همه کودکان بسیار سخت و دلهره آور است. گونیلا بری ستروم در این داستان با کودکان درباره ی این ترس و نگرانی صحبت می کند و به آن ها می گوید که در این حس تنها نیستند.
پنجشنبه, ۱۲ شهریور
روبرتا، پیتر و فیلیس مجبور هستند به همراه مادر خانه خود را ترک کنند و در یک خانه ی کوچک نزدیک راه آهن زندگی کنند، چون اتفاق ناخوشایندی برای پدر رخ داده است. مادر ترجیح می دهد که بچه ها چیزی از ماجرا ندانند اما بچه ها پس از ماجراهای مختلف از این راز با خبر می شوند و ...
شنبه, ۲۴ مرداد
۳۰۰ سال پیش از تولد مسیح، ارسطو نوجوانان را این گونه توصیف می کند: "پرشور و آتشی مزاجند و آماده اند که خود را به دست غرایز بسپارند". استانلی هال پدر مطالعه ی علمی درباره ی نوجوانی، آن را دوران "طوفان و تنش" شدید و نیز دوران توانایی فوق العاده ی جسمانی، عقلی و عاطفی می داند. فیلسوفی نیز می گوید نوجوانی با زیست شناسی آغاز می شود و با فرهنگ پایان می یابد.
چهارشنبه, ۲۱ مرداد
ارسطو نوجوانان را این گونه توصیف می کند: "پرشور و آتشی مزاجند و آماده اند که خود را به دست غرایز بسپارند". استانلی هال پدر مطالعه ی علمی درباره ی نوجوانی، آن را دوران "طوفان و تنش" شدید و نیز دوران توانایی فوق العاده ی جسمانی، عقلی و عاطفی می داند. فیلسوفی نیز می گوید دوره ی نوجوانی با زیست شناسی آغاز می شود و با فرهنگ پایان می یابد.
چهارشنبه, ۲۱ مرداد
این کتاب پارچه ای، اعداد ۱ تا ۹ را به کودک آموزش می دهد. در هر صفحه شکل هر عدد تکه دوزی شده است. در کنار هر عدد نیز به تعداد شماره آب نبات های رنگی برای آموزش مفهوم اعداد، گذاشته شده است. پدر، مادر و آموزگار می توانند با درآمیختن بازی های کلامی و یا استفاده از زبانی آهنگین آموزش اعداد را برای کودک دلنشین تر کنند. استفاده از تصاویر بزرگ و پارچه ی زبر و قابل لمس برای نمایش اعداد، این عدد آموز را برای کودکان نابینا و یا کم بینا نیز مناسب کرده است.
یکشنبه, ۱۸ مرداد
وقتی ویلبر به دنیا آمد یک خوک زردنبو و لاغر بود برای همین آقای ارابل صاحب او تصمیم گرفت او را سر به نیست کند چون یک چنین خوکی دردسر ساز است. اما فرن، دختر آقای ارابل با خواهش و البته گریه فراوان پدرش را راضی کرد که در تصمیمش تجدید نظر کند. پدر هم مسئولیت نگهداری ویلبر را به عهده فرن گذاشت. فرن با ویلبر دوران خوبی را گذراند اما فقط برای مدتی کوتاه. ویلبر به سرعت بزرگ می شد و حالا دیگر خوک سرحال و چاقی شده بود که نگهداری از او خرج زیادی برای خانواده داشت و پدر به فکر فروش او افتاده بود و این برابر بود با خطر دوباره برای ویلبر.
یکشنبه, ۲۱ تیر