فاطمه مرتضایی فرد

در این صفحه می توانید اطلاعاتی از لیست کتاب ها، مقالات، خبرهای مرتبط با فاطمه مرتضایی فرد را مشاهده کنید.

هربار پدر می‌خواهد قصه بخواند، «کاکل قرمزی وسط کتاب خواندن پدرش می‌پرد». او نمی‌‌گذارد مسیر داستان طی شود و به شخصیت داستان راه اصلی را نشان می‌دهد؛ بنابراین پدر نمی‌تواند داستان را ادامه بدهد. در این داستان رابطه دل‌انگیز پدران و فرزندان و تاثیر قصه‌گویی بر آن را می‌بینیم.
سه شنبه, ۳۱ تیر
کلیدهای رفتار با کودک سه ساله با مخاطب قراردادن والدین به آنان کمک می کند تا برای مشکلاتشان با کودک ۳ ساله خود راهکاری بیابند. این اثر با هدف ایجاد بینشی جامع نگاهی دقیق به دنیای کودک سه ساله می اندازد، کودکی که فردی مستقل، عضوی از خانواده و بخشی از اجتماع در نظر گرفته می شود. کتاب دارای سه بخش است. بخش اول به آشنایی با دنیای درونی کودک یعنی رشد حرکتی، گفتاری وعاطفی، توانایی های ادراکی و نوع خلق وخوی کودک می پردازد.
سه شنبه, ۱۰ تیر
دوسالگی دوران هیجان انگیزی هم برای والدین و هم برای کودکان است. آنان هیجان انگیز و دوست داشتنی هستند و گاهی حتی می توان از مصاحبت با آن ها لذت برد. اما مشکل این است که کودکان در این سن نیاز دارند دنیا را کشف کنند، بیاموزند، و استقلال بیشتری به دست بیاورند، امّا باز هم برای پیشگیری از هر گونه آسیب جسمی، ذهنی وعاطفی به مرافقبت والدین خود نیاز دارند. چگونه می توانیم هم از کودکمان در برابر خطر احتمالی نگهداری کنیم و هم او را برای کشف دنیا آزاد بگذاریم؟
سه شنبه, ۱۰ تیر
پدر گلنیس به جرم اختلاس و کلاهبرداری به زندان افتاده و مادر هم به سبب شوک این حادثه دچار اختلال روحی شده است. خانواده از هم متلاشی شده و ناچار هر یک از بچه ها برای زندگی نزد یکی از خویشاوندان می رود.
شنبه, ۷ تیر
برونو، موش خرمایی، پس از بیدار شدن از خواب زمستانی به جست و خیز می پردازد و سرانجام خسته در گودالی به خواب می رود. پس از برخاستن گل قاصدک زیبایی را در مقابلش می بیند و آن دو با هم دوست می شوند. روزی گل قاصدک از برونو قول می گیرد که به او در هر شرایطی اعتماد داشته باشد و از او می خواهد که او را محکم فوت کند. برونو چنین می کند و گل از بین می رود . او از کار خود خیلی ناراحت می شود. با آمدن زمستان برونو به خواب زمستانی می رود. هنگامی که بیدار می شود دشت را سراسر گل قاصدک می بیند و به یاد حرف گل می افتد.
چهارشنبه, ۴ تیر
کتاب مهمانی برای خرس» داستان خرسی است که از مهمان خوشش نمی آید و به همین دلیل روی در خانه اش تابلوی «ورود ممنوع» نصب کرده است. روزی در خانه ی او را می زنند. پشت در یک موش ایستاده است. خرس او را به خانه راه نمی دهد، ولی موش دست بردار نیست، او سمج تر از آنست که خرس فکرمی کند. او هر بار از راه های مختلف وارد خانه می شود و خرس کلافه می شود، بطوری که در را قفل می کند، پشت پنجره را با چوب می بندد و شومینه را هم با گِل می بندد ولی باز هم موش خود را به داخل خانه می رساند.
چهارشنبه, ۴ تیر
لی لی دوست دارد گاهی تنها باشد اما باید از دو برادر ۶ ساله و خواهری سه ساله نگهداری کند. اما هنگامی که مادرش به خاطر جعل کارت اعتباری به زندان می افتد و هر یک از خواهر و برادرهایش به جایی سپرده می شوند لی لی دلش برای آن ها تنگ می شود. اثر برای نوجوانان تک سرپرست و با خانواده ی کم درآمد و پرمسئله می تواند الگوی مناسبی باشد تا بتوانند با اعتماد به نفس تمام مشکلات خود را تحمل و حل کنند.
سه شنبه, ۳ تیر
گونی برد گرین شاگرد جدید و مرموز کلاس دوم است. او با داستان های عجیب و غریب اش، بچه های کلاس را به داستان نویسی و نوشتن انشاء علاقمند می کند. گونی بردگرین برای هر چیز راه حلی خلاقانه دارد. برای نمونه برای آشنا شدن با داستان های تمثیلی یا فابل پیشنهاد می کند که هر یک از بچه ها بر اساس حرف اول نامشان، حیوانی را انتخاب کنند و با آن داستان بسازند. او به همشاگردی هایش چیزهای بیشتری برای آموختن دارد: مسخره نکردن یکدیگر، گرفتن اجازه برای حرف زدن و ندویدن میان صحبت همدیگر، استفاده از واژه نامه زمانی که به واژه ی دشواری برخورد می کنند و...
دوشنبه, ۵ خرداد
کودکان زمانی که با کوچکترین دشواری روبرو می شوند برای نمونه فرزند جدیدی به خانواده اضافه شود یا با باید نبایدهای پدر و مادر روبه رو شوند و یا مایل باشند کارهای عجیب وغریبی انجام دهند آرزو می کنند موجود دیگری فارغ از همه این مشکلات باشند. شخصیت این مجموعه هم گاهی دلش می خواهد نوزاد کوچکی باشد تا همه او را بغل کنند و دوستش داشته باشند یا پرنده ای باشد که در آسمان پرواز کند و تا دوردست ها را ببیند و یا موشی باشد که دیگر کسی به او امر و نهی نکند.
سه شنبه, ۱۹ فروردین
«گنجشک من بدو...بدو» داستانی لطیف با موضوع دوستی، تاب‌آوری و پذیرش شرایط جدید است. در یک روز بارانی بال‌های گنجشک کوچولو آسیب می‌بیند و دیگر قادر به پرواز نیست. دوستش موش و کلاغ پیر از او پرستاری می‌کنند. گنجشک پس از مدتی می‌فهمد که قادر نیست پرواز کند. موش و کلاغ به او تند راه رفتن یاد می‌دهند و پاهای او کم کم قوی می‌شود. او اگرچه دیگر قدرت پرواز ندارد؛ ولی از دویدن در چمنزار به همراه دوستش موش همان‌قدر لذت می‌برد که از پرواز در گذشته. او روش تازه‌ای برای لذت بردن از زندگی با شرایط جدید خود پیدا کرده است.
سه شنبه, ۱۹ فروردین
جشن سورتمه رانی در راه است و اورسلی خود را برای شرکت در آن آماده می کند. او خواهرش، فلورینا، را برای گرفتن منگوله های رنگی به خانه زن نخ ریس می فرستد تا با آن ها سورتمه اش را تزئین کند. فلورینا هنگام بازگشت گرفتار توفان می شود و زیر درخت پناه می گیرد.
سه شنبه, ۱۹ فروردین
لی لی پس از مرگ پدر با شنیدن زمزمه های مادر برای ازدواج مجددش،‌از خانه فرار می کند. او پس از بازگشت بیمار می شود و از رفتن به اردو بازمی ماند. مادر ناچارمی شود او را بطور موقت نزد خاله دنیز و عمو ژو ببرد. آنان تونسی و جزو مهاجرین عرب هستند.
سه شنبه, ۱۹ فروردین
جویی اسب جوانی است که صاحب مزرعه ای او را خریداری می کند. آلبرت پسر او تیمار جویی را به عهده می گیرد و چنان به او دلبسته می شود که بارها و بارها به سبب رفتار نامناسب پدر با جویی با پدرش در گیر می شود. جنگ جهانی اول شروع می شود و پدر به دلیل بدهی و بی خبر از پسرش، جویی را به سروان نیکلاس افسر مهربان سواره نظام که از جنگ دل خوشی ندارد، می فروشد.
سه شنبه, ۱۹ فروردین
زفی دختری شش ساله و کلاس اول دبستان و کلمنز، برادربزرگترش، ده ساله است. زوفی در هر داستان با شیطنت هایش داستانی خنده دار و جذاب برای کودکان خلق می کند. او از قطع آب خوشحال می شود چون دیگر مجبور نیست دندان هایش را بشورد، هنگام پختن پودینگ خرابکاری می کند، خودش را به مریضی می زند که حداقل یک روز به مدرسه نرود..... داستان ها از زندگی روزمره و ماجراهای طنزآمیز کودکان الهام گرفته شده است. داستان ها کوتاه هستند و برای تقویت مهارت خواندن و نوشتن کلاس اولی ها نوشته شده اند.
سه شنبه, ۱۹ فروردین
کتاب «خرگوش کوچولو خرس را بیدار نکنی!» داستانی شیرین از رسیدن بهار، همکاری، پذیرش مسئولیت، شجاعت و دوستی است.
چهارشنبه, ۲ بهمن
آستین گروپر همه چیز دارد، یک سگ قهوه ای به نام فرسکو، یک دوچرخه و دوستی خوب به نام استون و وقتی با خبر می شود که در همسایگی آنان خانواده ای جدید آمده و یک دختر همسن و سالش به نام ایمی دارند چندان خوشش نمی آید.
چهارشنبه, ۲ بهمن
در دهکده ای که به سبب جنگ ویران شده، پسرکی زندگی می کند. خانه او هم خراب و به تلی از سنگ تبدیل شده است. رشته سیمی خاردار و سربازان مسلح او را از تپه دوست داشتنی اش جدا می کند. او دانه ای کوچک پیدا می کند و آن را می کارد.
سه شنبه, ۳ دی
این کتاب اطلاعاتی درباره آب و هوا و تاثیری که خورشید بر آن دارد و هم چنین اطلاعاتی درباره ابرها، باران، تشکیل رنگین کمان، وزش باد، گردباد و رعد و برق و... به مخاطب می دهد. اطلاعات به طور مستقیم ارایه شده است ولی چون مطالب هر صفحه مختصر و مفید ارایه شده اند، مخاطب را جذب می کنند.
سه شنبه, ۳ دی
لوئیز پسر کوچکی مانند همه پسرها است، نوشتن تکالیفش را دوست ندارد و دلش می خواهد قهرمان شود ولی از گرفتن نمره بد و تنبیه شدن هم می ترسد. امّا نکته عجیب اینست که او از گرگ نمی ترسد، گرگی که در کمد اتاق او زندگی می کند و دوست زمان تنهایی اوست. آن دو با هم بازی و گاهی با هم بگو مگو می کنند.
یکشنبه, ۱ دی
پسرک عاقل و سربراه است و همه از او راضی هستند و کمتر کسی است که نقطه ضعف او را بداند. او از تاریکی می ترسد و از باختن و خیلی چیزهای دیگر نگران می شود. مادربزرگ زمانی که می خواهد به سفر برود به او یک خرس عروسکی هدیه می دهد. خرس در نبود مادربزرگ یار و همدم او می شود. پدر و مادرش از این هدیه استقبال نمی کنند. از نظر آنان پسر بزرگ شده و نباید عروسک بازی کند بلکه باید سراغ کامپیوتر برود.
یکشنبه, ۱ دی
میگوری نام پشه ای است که خاطراتش را در این کتاب می خوانیم. از روزی که آب میوه فروش نامزدش را کشته فکر انتقام لحظه ای او را رها نمی کند. او بارها تلاش می کند انتقام بگیرد اما سرانجام از گرفتن انتقام منصرف می شود. اما میوه فروش به سبب بی احتیاطی با موتورش تصادف می کند و دست و پا و سرش می شکند و روانه بیمارستان می شود. آقای میگوری هم پس از مدتی با پشه ای هم روحیه خودش آشنا می شود و با او ازدواج می کند.داستان در قالب طنز به نکات اجتماعی چون رعایت بهداشت و محیط زیست و خلاف هایی که مردم انجام می دهد اشاره دارد که برای نوجوان آموزنده است.
یکشنبه, ۱ دی
پدران و مادرانی که شاد نیستند، نمی توانند کودکانی شاد هم تربیت کنند. والدین ناسالم امروز، کودکان غمگین دیروزند و کودکان غمگین امروز، پدران و مادران فردا هستند. روزی شما نوزاد تازه متولد شده را در آغوش تان گرفته بودید و تنها به یک چیز فکر می کردید و تنها چیزی که پیش روی شما قرار داشت، مراقبت از او بود.شما پیش از درک کامل این مسیر ناگهان با موجودی باهوش، گاهی خود رأی، کله شق و آتش پاره مواجه شدید.
دوشنبه, ۱۱ آذر
پسرک در انبار خانه اش هواپیمای عجیب و خارق العاده ای پیدا می کند و تصمیم می گیرد با آن به فضا برود.
شنبه, ۲ آذر
پسرک ستاره ها را خیلی دوست دارد و در آرزوی داشتن ستاره ای برای خودش است. او تلاش زیادی می کند، روی درخت می رود و تا غروب منتظر می ماند ولی موفق به گرفتن ستاره نمی شود. موشک او هم بنزین ندارد تا خود را به آسمان برساند، مرغ دریایی هم به او کمک نمی کند، تا اینکه کنار ساحل ستاره ای بر روی آب می بیند. او خود را به آب می رساند تا ستاره را بردارد ولی موفق نمی شود و سرانجام یک ستاره در ساحل پیدا می کند و حالا او یک ستاره برای خود خودش دارد.تلاش برای رسیدن به هدف و نیاز به دوست، بازی کردن و خیال پردازی از ویژگی کودکان است که در این اثر به خوبی بیان شده است.
شنبه, ۲ آذر