داستان اولین جلد از مجموعه کتاب «مدرسه حشرات باحال» حول ورود شاگردی جدید به نام «عنکبوت گرگی 001» به کلاس قاببالان میگذرد. شاگرد جدید برخلاف بقیهی قاببالان که نوعی حشره هستند، هشت دست و پا دارد و قاب و چشم مرکبی ندارد.
برهمخوردن روال عادی زندگی باعث عدمامنیت و آشفتگی ذهنی کودکان میشود و در ماههای اخیر، ویروس کرونا زندگی بچههای جهان را دگرگون کرده است. در این وضعیت، اگر والدین نتوانند دغدغههای ذهنی فرزندانشان را تشخیص بدهند و پاسخگویی مناسب نداشته باشند، کودکان در تنظیم هیجان و سازگاری با بحران دچار مشکل خواهند شد.
والدین میتوانند با گسترش دایرهی شناختی خودشان و انتقال درست اطلاعات به کودکان، گذر از این بحران را سادهتر کنند.
کتاب «در مدرسهی کرمها این چیزها را درس نمیدهند!» داستانی طنز از رابطهی یک کرم خاکی و یک پرنده است، که در واقعیت یکی طعمهی دیگری است. رابطهای که با مشکل آغاز میشود و به دوستی میرسد.
کتاب «پرندگان» از مجموعه کتاب «از سر تا دم» یک کتاب علمی اطلاعاتی برای کودکان است، که با شیوهای معماگونه کودکان را به خواندن اطلاعات علمی درباره هر پرنده تشویق میکند.
خوب گوش کن!
بیرون چادر صداهایی میآید!
همه جا تاریک است!
هیچ چیزی نمیبینی
شاید کمی ترسناک باشد.
اما...
بیرون چادر دنیای بزرگی پر از زیبایی و شگفتی است.
تنها با یک چراغ میتوانی این زیباییهارا ببینی و کشف کنی...
این متن اول کتاب «چراغ قوه» نوشته شده و آنقدر وسوسهبرانگیز است که دلمان نمیآید توی چادر بمانیم. برای همین چراغ قوه برمیداریم و راه میافتیم توی دنیای کتاب دنبال چیزهای شگفتانگیز گشتن.
کتاب «اول تو بازی کن» داستانی واقعگرا است که هر فصل آن از زبان یکی از شخصیتها روایت میشود. زندگی دو نوجوان دختر و پسر که هر یک مشکلاتی با خانواده و همکلاسیهایشان دارند.
کتاب «پینوکیو» از آثار کلاسیک و ماندگار ادبیات کودکان جهان است که با تصویرگریهای روبرتو اینوچنتی جانی تازه گرفته است.
آیا تا به حال پیش آمده آدمهای عجیب و غریبی همسایه شما باشند؟ کلهخرها یک خانواده عجیب و غریب و غیرعادیاند که خیلی با مردم عادی متفاوتند و سبک زندگیشان با بقیه آدمها فرق میکند. میدانید چرا؟
اغلب کتابهای کودکان تصویری هستند و در ذهن همه ما کتابی بدون تصویر که همهاش متن باشد، کتابی خستهکننده است. اما کتاب «این کتاب عکس ندارد!» این کلیشه ذهنی را به چالش کشیده است.
کتاب با این جمله آغاز میشود: این کتاب عکس ندارد. بعد قانون کتاب را توضیح میدهد: کسی که کتاب را میخواند، باید دقیقا همان چیزهایی را بگوید که کتاب میگوید. و از اینجا به بعد متن سرگرمکننده کتاب آغاز میشود که با بازی با کلمات موقعیتهایی طنزآلود را پدید میآورد. موقعیتهایی که بلندخوان و شنونده کتاب را بارها به قهقهه میاندازند.
کتاب «برادران شیردل» داستانی است درباره عشق، خیر و شر، ترس و شجاعت، مبارزه برای آزادی و البته مرگ.
کتاب «پادشاه کدوخیاری» داستانی است طنزآمیز درباره اقتدار پدران که کریستینه نوستلینگر در سال ۱۹۷۲ آن را نوشته است. این کتاب جایزه ادبی کودک و نوجوان آلمان را از آن خود کرده است.
روزی روزگاری روباهی بود که در دل جنگلی فشرده از درخت و بوته و خار زندگی میکرد آنقدر فشرده و درهم تنیده که روباه از ترس گم شدن از لانهاش دور نمیشد. او هر شب با روشنایی آرام و ملایم ستارهای از خواب بیدار میشد. تا اینکه به مرور فهمید او فقط یک دوست دارد: ستاره.
تنها دوستی که راهنمای او در دل تاریکی جنگل بود و کمک میکرد تا غذا پیدا کند و راه لانه را از سر گیرد. او ستاره را تماشا میکرد و ستاره هم او را وقتی دنبال خرگوش ها در خارزار میدوید.
هفت موش کور برای بازی بیرون میروند و با چیزی عجیب در نزدیکی لانهشان برخورد میکنند. هریک از موشها در یکی از روزهای هفته از لانه خارج میشود و میرود تا آن چیز عجیب را شناسایی کند.
کتابهای مجموعه «کودکان در دنیای ما» دربارهی بحرانهای پیچیده، دردناک و ترسناک دنیای امروز هستند که کودکان روزانه در معرض آنها هستند، اما چندان درباره آنها نمیدانند. این مجموعه کتاب تلاش میکند با زبان ساده و تصاویری جذاب این موضوعات را برای کودکان شرح دهد.
کتاب «سرزمین دختران فراموش شده» داستان واقعگرای دو خواهر است که با نامادری خود زندگی میکنند. این خانواده از فیلیپین به امریکا مهاجرت کردهاند و بچهها در شرایط سختی به سر میبرند.
«قول» داستانی دربارهی امید به تغییر است، تغییر زندگی خود و اثرگذاری بر زندگی انسانهای دیگر.
کتاب «مگس» اولین جلد از مجموعه کتاب «موجودات حال بههمزن» کتابی طنز برای آشنایی کودکان با مگسهاست.
کتاب «پسری که آبرویش رفت»، داستان دیوید است. پسر 15 سالهای که بهترین دوستش اسکات او را برای پیوستن به یک گروه محبوب کنار گذاشته و بچههای محبوب مدرسه هم فکر میکنند دیوید بیعرضه و سوسول است. دیوید برای اثبات خودش و حفظ دوستی با اسکات، گروه بچه محبوبها را که قصد داشتند عصای خانم بیفیلد پیر را بدزدند، همراهی میکند اما پس از آن احساس گناه و ترس به سراغش میآیند. احساس گناه برای ظلمی که در حق یک خانم پیر کرده است و ترس از اینکه خانم بیفیلد او را نفرین کرده باشد.
کتاب «شهر بدون پلاستیک» داستانی است درباره زبالههای پلاستیکی که یکی از معضلات جدی محیط زیست جهان است.
کتاب «دستگاههای فوق العاده مادربزرگ آماچی» داستانی کوتاه و شیرین است که در آن مادربزرگ آماچی برای نوهاش شیرینی نارگیلی میپزد.