Roald Dahl، «رولد داهل»، «روآلد دال» یا «رولد دال»[۱] در ۱۳ سپتامبر ۱۹۱۶ (۲۲ شهریور ۱۲۹۵) در «لانداف گلامورگان» کشور ولز زاده شد. پدر او، «هارالد» و مادرش، «ماگدالن هسلبرگ» (سوفی)، نروژی بودند. هنگامی که رولد بهدنیا آمد، برادر و خواهری ناتنی («لوییز» و «آلن») و دو خواهر به نامهای «آستری» (۱۹۱۲) و «آلفیلد» (۱۹۱۴) داشت.
رولد در میان خواهرانش آستری و آلفیلد
رولد (یا به زبان نروژی، «روول») در چهار سالگیاش، خواهر بزرگِ هفت سالهاش آستری را در ماه فوریه به سبب آپاندیسیت، و پدر پنجاهوهفت سالهاش را یک ماه بعد، در مارس ۱۹۲۰، به سبب بیماری سینهپهلو (ذاتالریه)، از دست داد. پس از آن، مادر بهتنهایی سرپرستی و مسئولیت او و دیگر فرزندانش را برعهده گرفت.
رولد در هفت سالگی (۱۹۲۳) به «مدرسه جامع لانداف»[۲] رفت، ولی مادرش او را در سال ۱۹۲۵ در مدرسه شبانهروزی «سَنتپیتر»[۳] نامنویسی کرد. رولد سیزده ساله بود که تحصیل در مدرسه سنتپیتر را به پایان رساند. در یکی دو سال آخر تحصیلِ رولد در این مدرسه، مادر و خواهران رولد از ولز به انگلستان رفتند و در منطقهٔ «بِکسلی»[۴] لندن و در خانهای بزرگ که مادر رولد خریداری کرده بود، ساکن شدند.
رولد در ژانویه ۱۹۳۰، به مدرسه شبانهروزی «رپتون»[۵] رفت و در هفده سالگی (ژوئیه سال ۱۹۳۴) از آن مدرسه فارغالتحصیل شد.
دال پس از چند ماه و در پاییز ۱۹۳۴، موفق شد در شعبه لندن شرکت نفتی «شِل»[۶] به کار بپردازد. این شرکت در سال ۱۹۳۸، دال بیستویک ساله را برای ادامه کارش به آفریقای شرقی، شهر «دارالسلام»، پایتخت (کشور تانزانیای کنونی) فرستاد.
با آغاز جنگ جهانی دوم (۱۹۳۹ – ۱۹۴۵)، رولد دال، شرکت شل را در نوامبر ۱۹۳۹ ترک کرد و به یگان آموزش «نیروی هوایی سلطنتی بریتانیا» در نایروبی کنیا وارد شد تا پرواز با هواپیماهای جنگنده را بیاموزد. دال مدتی را در یونان و سوریه، خلبان جنگی بود.
دال در بیستوپنج سالگیاش (۱۹۴۲) به شهر واشینگتن در آمریکا رفت و به تشویق سی. اس. فورستر، نویسنده انگلیسی، نویسندگی برای بزرگسالان را آغاز کرد. او برپایه تجربههایش در جنگ جهانی دوم، نخستین داستانهایش را برای بزرگسالان در نشریههای آمریکایی چاپ کرد.
دال دربارهٔ نخستین اثر چاپ شدهاش در سال ۱۹۴۳ (۱۳۲۲ ش.) در آمریکا، که بعدها ویژه کودکان نامیده شد، میگوید:
«اولین اثر داستانی من موضوعی نسبتاً فانتزی داشت و اسمش [«گرملینها» The Gremlins] بود. این کتاب را زمانیکه در نیروی هوایی خدمت میکردم، نوشتم. [...] داستان درباره موجودات کوچکی [به نام گرملین] بود که با سوراخ کردن هواپیما و این قبیل کارها، برای نیروی هوایی دردسر درست میکردند. [...] زمانیکه آن را نوشتم، فکر نمیکردم مخصوص کودکان باشد، چون قهرمان اصلی داستان، اصلاً کودک نیست. اما کمپانی والت دیزنی آن را خرید [تا از روی آن فیلمی بسازد] و کمکم همه فکر کردند که داستان مخصوص کودکان بوده است. حتی کتاب بهصورت تصویری نیز چاپ شد. ولی من هنوز آن را داستان کودکان نمیدانم. در واقع فقط نوعی دستگرمی بود. از آن به بعد، شروع به نوشتن یکسری داستان پرواز کردم که هیچکدام مخصوص کودکان نبود.»[۷]
دال در سیوچهار سالگی (۱۹۵۱)، با همسر آیندهاش «پاتریشیا نیل»[۸]، بازیگر تئاتر و سینما و اهل کنتاکی آمریکا که از او ده سال جوانتر بود، در شهر نیویورک دیدار کرد. این دیدارها سرانجام در سال ۱۹۵۳ به ازدواج آن دو انجامید.
«اولیویا» (۱۹۵۵)، «سوفیا» (۱۹۵۷) و «تئو» (۱۹۶۰)، فرزندان رولد و پاتریشیا هستند که در پنج سالِ نخست زندگی مشترک آنان بهدنیا آمدند. گرچه پنج ماه پس از تولد پسرشان تئو، با برخورد خودروی تاکسی با کالسکه او، تئو دچار آسیبدیدگی مغزی شد و اولیویا نیز با بیماری سرخک، در ۱۷ نوامبر ۱۹۶۲ درگذشت.
«اوفلیا» و «لوسی» دو دختر دیگر آنان نیز در ۱۹۶۴ و ۱۹۶۵ به دنیا آمدند.
رولد دال و پاتریشیا نیل و فرزندانشان
نویسندگی رولد دال برای کودکان و نوجوانان نیز در همین سالها و با انتشار کتاب «James and the giant peach» در سال ۱۹۶۱ (۱۳۴۰ ش.) آغاز شد. کتابی که در چهلوپنج سالگی نویسندهٔ آن انتشار یافت. دال در پاسخ به پرسشِ «چه شد که به نویسندگی برای کودکان روی آوردید؟» میگوید:
«همان داستان همیشگی؛ حدود پانزده سال داستانهای کوتاه مینوشتم. بعد خودم صاحب بچه شدم. هنگام خواب، همیشه برایشان قصه میگفتم و آنها از من میخواستند که بعضی از داستانها را بارها و بارها برایشان تکرار کنم. آن زمان در نیویورک زندگی میکردم و برای نوشتن داستان کوتاه، هیچ طرحی در ذهن نداشتم. این بود که تصمیم گرفتم سعی خودم را برای نوشتن کتابی برای کودکان بکنم. چندتا از داستانهایی را که هنگام خواب برای بچهها گفته بودم، انتخاب کردم و آنها را بهصورت داستان درآوردم که همان «جیمز و هلوی غولپیکر» از آب درآمد. آنقدر از این کار خوشم آمد که معطل نکردم و داستان «چارلی و کارخانه شکلاتسازی» را نوشتم. چارلی، با استقبال خوبی روبهرو شد و موفقیّت زیادی کسب کرد. [...] من به نوشتن کتابهای کودکان ادامه دادم. فکر میکنم کتاب بعدیام «انگشت جادویی» بود و بعد «آقای روباه شگفتانگیز». [۹]
تصویر رولد و پدر و مادر و فرزندها
رولد دال در دورهٔ سی ساله نویسندگی حرفهایاش برای کودکان و نوجوانان - از سال ۱۹۶۱ تا ۱۹۹۰ (۱۳۴۰ - ۱۳۶۹ ش.) - بیش از بیست عنوان کتاب برای آنان نوشت. نام این کتابها به ترتیب سن نویسنده و سال نشر آنها به زبان اصلی، و نام این آثار در نخستین ترجمه به فارسی، در جدول یک آورده شده است.
|
سن نویسنده |
انتشار نخست به زبان اصلی |
نام کتاب به زبان اصلی |
نام کتاب برپایه نام نخستین ترجمه به فارسی |
۱ |
۴۵ |
۱۹۶۱ (۱۳۴۰ ش.) |
James and the giant peach |
جیمز و هلوی غولپیکر |
۲ |
۴۸ |
۱۹۶۴ (۱۳۴۳ ش.) |
چارلی و کارخانه شکلاتسازی |
|
۳ |
۵۰ |
۱۹۶۶ (۱۳۴۵ ش.) |
The Magic Finger |
انگشت جادویی |
۴ |
۵۴ |
۱۹۷۰ (۱۳۴۹ ش.) |
Fantastic Mr. Fox |
روباه شگفتانگیز |
۵ |
۵۶ |
۱۹۷۲ (۱۳۵۱ ش.) |
Charlie and The Great Glass Elevator |
چارلی و آسانسور بزرگ شیشهای |
۶ |
۵۹ |
۱۹۷۵ (۱۳۵۴ ش.) |
Danny, the champion of the world |
قهرمان دنیا |
۷ |
۶۲ |
۱۹۷۸ (۱۳۵۷ ش.) |
The Enormous Crocodile |
تمساح غولپیکر |
۸ |
۶۴ |
۱۹۸۰ (۱۳۵۹ ش.) |
the twits |
نادانها |
۹ |
۶۵ |
۱۹۸۱ (۱۳۶۰ ش.) |
Georg's marvellous medicine |
داروی معجزهگر |
۱۰ |
۶۶ |
۱۹۸۲ (۱۳۶۱ ش.) |
The BFG or "Big Friendly Giant" |
غول بزرگ مهربان |
۱۱ |
اینهم جور دیگر... |
|||
۱۲ |
۶۷ |
۱۹۸۳ (۱۳۶۲ ش.) |
The witches |
جادوگران / جادوگرها |
۱۳ |
جانوران پلید |
|||
۱۴ |
۶۸ |
۱۹۸۴ (۱۳۶۳ ش.) |
پسر / پسر: داستانهایی از دوران کودکی |
|
۱۵ |
۶۹ |
۱۹۸۵ (۱۳۶۴ ش.) |
The giraffe and the pelly and me |
من و زرافه و پلی |
۱۶ |
۷۰ |
۱۹۸۶ (۱۳۶۵ ش.) |
Going Solo |
سفر تکنفره |
۱۷ |
۷۲ |
۱۹۸۸ (۱۳۶۷ ش.) |
ماتیلدا |
|
۱۸ |
۷۴ |
۱۹۹۰ (۱۳۶۹ ش.) |
لاکپشت |
|
۱۹ |
- |
۱۹۹۱ (۱۳۷۰ ش.) |
The Minpins |
آدم کوچولوها |
۲۰ |
The Vicar of Nibbleswicke |
داستان کشیش نیبلزویک |
||
۲۱ |
- |
۱۹۹۳ (۱۳۷۲ ش.) |
My Year |
سال من |
جدول شماره یک: فهرست نام کتابها، تاریخ چاپ نخست به زبان اصلی، و نام آن به فارسی.
پینوشتها:
۱. ترجمههای نام و نامخانوادگی این نویسنده در ایران.
۲. Llandaff Cathetral School.
۳. St. Petere.
۴. Bexley.
۵. Repton.
۶. Shell.
۷. وست، مارک. آی؛ «از همه مشکلتر است نوشتن برای خردسالان؛ گفتوگو با رولد دال نویسنده کودکان و نوجوانان»، ترجمه محبوبه نجفخانی، پژوهشنامه ادبیات کودک و نوجوان، زمستان ۱۳۷۸، ش ۱۹، ص ۷۲.
۸. Patricia Neal.
۹. همان، ص ۷۴.