مایکل مورپرگو، نویسنده کتاب «اسب جنگی» در سخنرانی خود در موسسه «بوکتراست» گفت: آزمونهای مدرسه، لذت کتابخوانی را از دانش آموزان میگیرد.
نویسنده کتاب «اسب جنگی» و سفیر برجستهی ادبیات کودک، همچنین در سخنرانی خود خواستار ایجاد برنامهی قصهخوانی در مدرسههای ابتدایی شد. او با انتقاد از نظامهای آموزشی گفت: آزمونهای مدرسهها لذت کتابخوانی را در کودکان از بین میبرد، برایشان ترس و اضطراب ایجاد میکند و حس بیارزش بودن به آنها میدهد.
مایکل مورپرگو، سفیر پیشین ادبیات کودک و رئیس موسسهی «بوکتراست» در سخنرانی عصر بیستویک سپتامبر خود در موسسهی بوکتراست گفت: ما به عنوان افراد جامعه هم برای موفقیتها و هم ضعفهای سوادآموزی در جامعه مسئول هستیم.
دلایل وقت گذاشتن برای خواندن
مایکل مورپرگو در این سخنرانی افزود: این فقط اشتباه دولتهای پیدرپی نیست که مدارس را گیر میاندازند و در سوادآموزی به آموزگارانی که در سنجش فرایند یادگیری به آزمون میاندیشند، فشار میآورند.
دل میکنم
نویسنده کتاب «اسب جنگی» گفت: آموزش خواندن در مدارس، میتواند شگفتی داستانها را بگیرد و داستانها را به موضوع آزمونهای درک مطلب، دستخطنویسی و دستور تبدیل کند که دستکم، بسیاری از کودکان در آنها ضعیف هستند و موجب میشود که از آنها دل بکنند.
«خود را ناامید میکنی، دیگران را ناامید میکنی. رها میکنی. رها میکنم.»
دل کندن از کتابها به معنی دل کندن از آموزش است و اگر از آموزش دل بکنی پس به راحتی امیدت را از دست میدهی. برای همین بسیاری از راهها بسته میشود، هیچ احتمالاتی تصور نمیشود و همه به کنار میرود.
بازگرداندن وقت قصهخوانی به مدارس
مورپرگو از مدارس ابتدایی خواست تا در پایان هر روز مدرسه زمانی را به قصهخوانی اختصاص دهند و آن زمان را زمانی خاص و ویژه بگذارند و برای کودکان لذتبخش کنند و تمام وقت را به خواندن، نوشتن، قصهگویی و نمایش اختصاص دهند. هیچ آزمون و درک مطلب و تحلیل و پرسش و پاسخ هم در میان نباشد.
بگذارید بچهها با رویای یک قصه به خانه بروند، با آن زندگی کنند و به آن بیندیشند. اتفاقی که در این سنین نخست زندگی میافتد این است که یاد میگیرند عاشق قصهها باشند و دلشان میخواهد به قصههای بیشتری گوش کنند، آنها را بخوانند، قصهگویی کنند، قصه بنویسند و آنها را به صورت نمایش و موسیقی دربیاورند و با آنها پایکوبی کنند. سوادآموزی که مهم است بهخودیخود اتفاق میافتد؛ درست وقتی که بذر کاشته میشود. کودکان باید دلشان بخواهد که یاد بگیرند. پس نخست به آنها عشق به داستان را بدهید، باقی خودش اتفاق میافتد.
کودکان دارا و ندار
مایکل مورپرگو، نویسنده کتاب «اسب جنگی» در ادامه اشاره کرد: در این کشور نظام آپارتاید میان کودکان دارا و ندار وجود دارد، میان کسانی که کتاب میخوانند، کسانی که به کمک کتابها و پرورش لذت ادبیات این فرصت را پیدا میکنند که به بهرههای فرهنگی و مادی جامعه دسترسی داشته باشند؛ و کسانی که هنوز با دنیای واژهها، کتابها، قصهها و ایدهها بیگانه هستند و دوران نخستین را سپری میکنند و فرصت این را پیدا نمیکنند که به این منابع دسترسی داشته باشند. آنها به اندازهی کافی هوشمند نیستند که به این دنیا بپیوندند؛ به دنیای کتاب تعلق ندارند و این در، همیشه به روی آنها بسته خواهد ماند. زندانهای ما پر است ازایندست آدمها، آدمهایی که فرصت کتابخوانی را نداشتهاند. بسیاری تنها میمانند و در تمام عمر در حاشیه قرار میگیرند. کتاب درست، نویسندهی درست، پدر و مادر درست، معلم درست... کتابدار درست در زمان درست ممکن است برخی از آنها را نجات دهد و کاری کند که دستکم متفاوت شوند و نوری در زندگی تاریکشان بتاباند و زندگیشان را تغییر دهد.
سخنرانی افتتاحی موسسهی بوکتراست
سخنرانی سالانهی بوکتراست بستری را برای بحث و گفتوگو دربارهی خواندن کودکان فراهم میکند.
برنامهی زمان خواندن خانوادهها و مدارس برای حمایت کردن از کودکان در عشق به خواندن فرامیخواند و خواندن اشتراکی را زنده نگاه میدارد حتی وقتی کودکان دیگر برای قصههای وقت خواب بزرگ شده باشند. پژوهشی نشان میدهد لذت کتابخوانی در کودکان با آغاز مدرسه کاهش پیدا میکند. وقتی به سن ده یا یازدهسالگی میرسند، خواندن به دلیل رسانههای اجتماعی و تماشای تلویزیون حذف میشود. ۷۸ درصد کودکان سنین پنج تا هفتسالگی دستکم یکبار در هفته برای خود کتاب میخوانند و در مقایسه با آن کودکان یازده تا سیزدهساله ۵۳ درصد و کودکان چهارده تا هفدهساله ۳۸ درصد.