پیش از مطالعه این مطلب بخش نخست آن را مطالعه کنید.
مدیترانهی باستان، بر ارتباطهای شفاهی و تصویری - یا آمیختهای از کلام، ترسیم و نوشتن - استوار بود. تا آنجا که بودن تصویر و نگارش را در کنار سخن گفتن، بسیار کارسازتر از ارتباط کلامی میدانستند. شمار باسوادان در دوران باستان، 10 تا 15 درصد جامعه را دربرمیگرفت. ولی همچنان که بسیاری از نویسندگان و تاریخنگاران اشاره کردهاند، خلاء بیسوادی با عنصری به پدیدهی تصویر میتواند پُر شود.
«پیتر کیگان» (Peter Keegan) - کارشناس نقاشیهای دیواری باستان - یادآوری میکند که از بررسی نقاشیهایی با محتوای نوشته و تصویر در جهان باستان، این واقعیت بهدست میآید که سواد در آن دوره، بیشتر مهارتی جزئی بوده و تأثیر چندانی در روند این داستانها نداشته است؛ زیرا این داستانهای تصویری برای تودهی مردم به شکل تصویری روایت میشده و با توجه به بیسوادی بیشتر مردم آن دوره، سهم ادبیات الفبایی در این داستانها بسیار اندک بوده است.
شاید اهمیت فراوان سواد الفبایی برای ما - در دوران کنونی - به این دلیل است که آن را برای برپایی یک تمدن ضروری میدانیم. چنان که «روزالین توماس» (Rosalind Thomas) تاریخنگار باستانشناس، در کتاب خود، «سواد و ارتباط کلامی در یونان باستان» نوشته است: «امروزه داشتن سواد به معنی فرهنگ بالا است و چنین فرض میشود که اندازهی سواد با اندازهی فرهیختگی افراد پیوندی مستقیم دارد. به بیان دیگر، داشتن سواد، چه آگاهانه و چه ناآگاهانه، با داشتن تمدن برابر است».
در جهان باستان، داشتن سواد بیشتر یک امتیاز بهشمار میآمد، ولی بیسوادی به معنای پایین بودن شخصیت افراد و حماقت آنها نبود. بنابراین اگر تمدنهای درخشان جهان باستان با بیسوادی بیشتر مردم جامعه شکل گرفته، به این معناست که جانشینهای سواد، مانند تصویر و روایتهای تصویری، در پیدایش فرهنگ و بهبود روابط میان فردی و اجتماعی افراد بسیار سودمند بوده است.
تصویر روی Standard of Ur [1] روایتهای تصویری باستان، ساختاری همانند با تصویرهای کمیک مدرن دارد. همچنان که هنرمندان معاصر از طرحهای نواری برای آفرینش صحنههای دنبالهدار بهره میبرند، و از این راه چیدمانی مناسب را برای روایت داستان پدید میآورند، صنعتگران جهان باستان نیز روی اشیا یا دیوارها با بهکارگیری از اسناد تاریخی، هنر معماری و دیگر موارد در پیوند با داستانهای تصویری، تصویرهایی را به شکل دنبالهدار کنار هم میچیدند تا در نگاه بیننده، پویا و متحرک دیده شوند.
اثر «استاندارد ارو»، یکی از این نمونههاست که در چهار طرف جعبه، لشکرکشیهای نظامی و همچنین مجالس بزم آن دوره را نشان داده است. نقاشیهای موجود در دیوارههای مصر باستان و مقبرههای آن نیز به همین ترتیب برای نشان دادن کارهای فرعونها، هیروگلیفها را با نقاشی آمیخته میکردند. [2]
در یونان باستان، هنرمندان برای روایت داستانهای مذهبی، پیروزیهای نظامی و یا داستانهای اساطیری از سرامیکها و سنگهای مرمر معابد بهره میبردند. اثر پرآوازهی «Parthenon frieze» در میانه سده پنجم پیش از میلاد مسیح، گردهمایی مردم آتن را در یک گردهمایی مذهبی به نام «راهپیمایی پاناتنیک» نشان میدهد. این اثرِ مرمرین مجموعهای از نیایشگران را نشان میدهد که بهسوی معبد «پارتنون»[3] در «آکروپولیس» حرکت میکنند.
نمونه دیگر، مجموعهای گلدان برجا مانده از یونان باستان است که نقاشیهای گوناگونی روی آن کشیده شده است، و اگر آنها به ترتیب پهلوی هم قرار بگیرند، دوازده حماسهی «هرکول» (قهرمان اقسانهای یونان باستان) را به شکل دنبالهدار نمایش میدهند. همچنین برروی مجموعهی دیگری از این گلدانها، صحنههای گوناگونی از «جنگ تروآ» بازآفرینی شده است.
«پلاک ارگاستینها» (ساخته شده در 447 تا 432 پیش از میلاد)، بخشی از Parthenon frieze است که شش جوان «ارگاستین» را به نشان میدهد. ارگاستینها زنان جوانی بودند که در مسیر پیادهروی «پاناتونیا» وظیفهی پوشاندن لباس به تن الههی آتنا را داشتند. این پلاک اکنون در «موزه لوور پاریس» نگهداری میشود .
پینوشت:
1. «استاندارد آور (Ur)» یک اثر سومری متعلق به ۲۶۰۰ سال (۲۶ سده) پیش از میلاد مسیح است. این اثر دربرگیرنده جعبهی چوبی توخالی به طول ۲۱٫۵۹ سانتیمتر و پهنای ۴۹٫۵۳ سانتیمتر است. این جعبه با سنگ آهک قرمز و لاجورد پوشانده شده است. این اثر در شهر باستانی آور «Ur» – در کشور عراق کنونی - کشف شده است. این نقاشیها بازتاب شرح جنگها و دورههای صلح، در این ناحیه است.
2. «هیرگلیفها» (به معنی کندهکاری مقدس) الفبای کهن مردم مصر است که نقاشی اشیاء یا جانداران گوناگون حکاکی شده بر روی سنگها را دربر میگیرد.
3. «پارتنون» نیایشگاه باستانی برای پرستش یکی از الهههای یونان به نام «آتنا» است که در شهر آکروپولیس قرار دارد. این بنا به دستور پادشاه «پریکلس»، در سال ۴۴۷ پیش از میلاد مسیح ساخته شد. اکنون بخشهایی از این معبد همچنان در شهر آتن پابرجا است.
ادامه دارد...