درباره‌ی افسانه‌های پریان

«افسانه‌های پریان»[1] یکی از گونه‌های ادبیات داستانی است و خاستگاه آن قصه است. «قصه معادل فارسی واژه‌ی Tale بوده و دربرگیرنده‌ی دو نوعِ داستان (Story) و افسانه (Folktale) است. داستان نوعی قصه است که نویسنده‌ی مشخصی دارد و شامل انواع داستان بلند، کوتاه، رمان و گونه‌های دیگر است؛ ولی افسانه گونه‌ای دیگر است که نویسنده‌ی مشخصی ندارد و خود شامل گونه‌های پریان، واقع‌گرا، حکایت و ... می‌شود.»[2]

«تامپسون»، افسانه را داستان‌های کوتاه تک اپیزودی می‌داند که جانوران، انسان‌ها و الهه‌ها، قهرمان آن‌ها هستند، و رخدادهای آن‌ها در جهان غیرواقعی رخ می‌دهد. همچنین محل رویدادها و شخصیت‌های پدیدآورنده‌ی حادثه‌ها، ناشناس هستند.

در تعریفی دیگر، افسانه‌ها روایت‌هایی شفاهی‌اند که مردم برای یکدیگر بازگو می‌کرده‌اند (نقالی براي مخاطبان عام)، و البته بعدها گردآوری و مکتوب شده‌اند. این روایت‌ها انواع و ویژگی‌های خاص خود را داشته‌اند و در قالب‌ تمثیل‌ها، متل‌ها، افسانه‌های پریان، افسانه‌های واقع‌گرا، افسانه‌های حیوانی و خنده‌آور و... بازگو می‌شده‌اند (تامپسون، 1965: 106، به‌نقل از سفیدگر، 1381: 115).

چنان که پیش از این اشاره شد، یکی از انواع افسانه‌ها، افسانه‌های پریان است. حکایت‌هایی سنتی که در شکل کنونی‌شان نه ارتباطی با موجودات آسمانی و الهی دارند، نه با حوادث کیهانی و ملی؛ ولی خارق عادت در آن‌ها نقش اصلی دارد» (هارتلند[3]، به نقل از خدیش، 1389: 27) به عبارت روشن‌تر، آن‌چه این افسانه‌ها را از انواع افسانه‌های دیگر جدا می‌کند، تأکید بر رخدادهای ماورای طبیعی در آن‌ها است.

باید در نظر داشت که یک افسانه، افسانه‌ی پریان، افسانه یا داستان شگفت‌انگیز یا داستان جادویی، نمونه‌ای از ژانر فولکلور بوده که شکل داستان کوتاه را به‌خود گرفته است. چنین داستان‌هایی کم‌وبیش شخصیت‌هایی مانند کوتوله‌ها، اژدهایان، جن‌ها، غول‌ها، پریان دریایی، جانوران سخنگو، تک‌شاخ‌ها، جادوگرها و ... دارند و در آن‌ها بیش‌تر جادوگری و مسحور شدن رخ می‌دهد.

در بیش‌تر فرهنگ‌ها، هیچ مرز آشکاری نیست که اسطوره را از داستان‌های عامیانه یا افسانه‌ی پریان جدا کند، بلکه همه‌ی این‌ها در کنار هم ادبیات جامعه‌های اولیه را می‌سازند. شاید افسانه‌های پریان از دیگر روایت‌های عامیانه - مانند افسانه‌ها که بیش‌تر باور به درستی رخدادهای شرح داده شده دارند - متمایز شوند.

در فرهنگ و ادبیات فارسی نیز «پری» سده‌هاست که در ذهن و اندیشه‌ی ایرانیان زنده مانده است. از «اوستا» تا قصه‌های عامیانه‌ی مادربزرگ‌ها، نام پری بارها تکرار شده است. پری موجودی افسانه‌ای، بسیار زیبا و فریباست. در طی سده‌ها، شخصیت او بارها دگرگون شده؛ گاه مظهر هرگونه پلیدی و بدخواهی است و گاه، همچون فرشته، به گفته‌ی حافظ (متوفی: 792 ق.)، «از هر عیب بری است»، گاه همراه جادوان (= جادوگران) است و گاه با جن یکسان. (افشاری، 1387: 47)

در تعریفی دیگر، افسانه‌ی پریان داستانی‌ است که بیش‌تر برای کودکان در نظر گرفته شده و همچنان که پیش از این گفته شد، این نوع داستان، شخصیت‌های خیال‌انگیز مانند «اِلف‌ها»، اجنه، جادوگران و حتی - البته نه ناگزیر - پریان را در خود جای داده است. به نظر می‌رسد اصطلاح «پری» به‌جای پرداختن به داستان‌هایی که شخصیت یک پری در آن حضور دارد، بیش‌تر به موقعیت‌های خارق‌العاده و جادویی یا تأثیرهای جادویی در یک داستان اشاره دارد. افسانه‌های پریان بیش‌تر سنتی هستند. بسیاری از این افسانه‌ها پیش از آن که در کتاب‌ها ثبت شوند، سینه‌به‌سینه از یک داستان‌گو به داستان‌گوی دیگر منتقل می‌شده‌ است.

یافتن نمونه‌هایی از افسانه‌های پریان در منابع ادبی، آسان است. کافی است به مجموعه ویدئوها یا لوح‌های فشرده‌ی فیلم یا انیمیشن دوران کودکی خود نگاهی بیندازید تا دریابید داستان بسیاری از آن‌ها، برداشت‌ها و بازآفرینی‌هایی از روایت‌های افسانه‌های پریان هستند. همچنین اگر کتاب‌های دوران کودکی‌تان را جست‌وجو کنید، شاید این عنوان‌ها را ببینید: «ماه‌پیشانی»، «سفیدبرفی و هفت کوتوله»، «سیندرلا»، «راپونزل»، و ... که این‌بار نیز مانند دوران کودکی، شما را همچون «آلیس» به سرزمین جادویی افسانه‌های پریان می‌برند، زیرا همه‌ی آن‌ها برداشت‌هایی از روایت‌های افسانه‌های پریان هستند.

همه این‌ها افسانه‌اند و به هیچ‌کس تعلق ندارند و بارها اقتباس شده‌اند. حقیقت این است که لازم نیست افسانه‌ای نوشته شود تا رسمیت یابد. شاید بسیاری از داستان‌هایی که پدر، مادر یا پدربزرگ و مادربزرگِ شما برای‌تان بازگو کرده‌اند، افسانه‌های پریان باشد، مانند داستان «نمکی» که شش در را بست و در هفتم را نبست، و ماجرا آغاز شد... !

پس چنان‌چه داستانی در سرزمینی جادویی با موجودهایی خارق‌العاده‌ای رخ دهد که کارهای شگفت‌انگیزی انجام می‌دهند، به احتمال بسیار، آن داستان یک افسانه‌ی پریان است. از این‌رو هیچ قانونی وجود ندارد که افسانه‌ها را به‌طور کلی تعریف کند. بنابراین افسانه‌ها بر پایه عناصر، انواع یا موضوع‌شان طبقه‌بندی می‌شوند.

در ادامه به برخی از انواع افسانه‌های پریان و نمونه‌های داستانی متناسب با آن‌ها، اشاره می‌کنیم:

مخالفان ماورایی: مانند افسانه‌ی «هانسل و گرتل» که در آن پیرزنی جادوگر و آدم‌خوار، دو کودکِ خواهر و برادر را که در جنگل گم شده‌اند، اسیر می‌کند و تصمیم می‌گیرد یکی از آن‌ها را با خوراندن غذاهای لذیذ، چاق کند تا آماده‌ی خوردن شود... .

یاران فوق طبیعی: مانند افسانه‌ی «سیندرلا» که در آن موجودات گوناگون، مانند موش‌ها، پرندگان و البته فرشته‌ای مهربان، با دیدن وضعیت فلاکت‌بار سیندرلا - دخترک زیبارو ولی بیچاره و سیاه‌بخت قصه - به یاری او می‌شتابند و او را به جشنی می‌رسانند که در آن سرنوشت سیندرلا برای همیشه تغییر می‌کند... .

اشیاء جادویی: مانند افسانه‌ی «علاءالدین و چراغ جادو» که در آن، چراغ جادو نماد نیروی خارق‌العاده‌ای است که ناشدنی‌ها را شدنی می‌سازد و رؤیاهای از دست رفته را محقَق می‌کند.

قدرت یا دانش ماورایی: مانند افسانه‌ی «علی‌بابا و چهل دزد بغداد» که در آن علی‌بابا با پی بردن به افسونِ گشایش یک غار، به گنج پنهان دزدان دست می‌یابد... .

و...

در بیان اهمیت بهره‌مندی از افسانه‌های پریان همین بس که باعث پدید آمدن تخیل می‌شوند. افسانه‌های پریان این امکان را به ما می‌دهند که پیش از تجربه‌ی آن‌ها در دنیای واقعی، چیزهایی را در ذهن‌مان تجربه کنیم. این‌جاست که دردسرهای دنیای واقعی با ماورای طبیعی می‌توانند روبه‌رو شوند و مسائل باهم آمیخته شوند. در یک افسانه، هر اتفاقی می‌تواند رخ دهد و هر موجودی نیز می‌تواند وجود داشته باشد، و هنگامی که هر اتفاقی رخ می‌دهد، در زندگی واقعی برای آن راه حل‌هایی می‌توانیم پیدا کنیم. ما به کمک تخیل درباره‌ی دنیای خود می‌آموزیم و نتایج و امکانات را می‌توانیم کشف کنیم.

در جهان، افسانه‌های پریان در هر فرهنگی وجود دارند و پیشینه‌ی عناصر آن‌ها به اندازه‌ی روزگار داستان‌گویی مردم است، ولی بی‌گمان «شارل پرو»[4]، شاعر و داستان‌نویس فرانسوی، کسی بود که روش جدیدِ قصه‌ها و افسانه‌های پریان را در ادبیات بنیاد نهاد. او از نخستین کسانی است که به گردآوری و بازنویسی افسانه‌های پریان پرداخت. از بهترین افسانه‌های گردآوری شده‌ی پرو، به «سیندرلا»، «زیبای خفته»، «شنل قرمزی»، «بند انگشتی»، «گربه‌ی چکمه‌پوش» و «ریش آبی» می‌توان اشاره کرد، که بیش‌تر آن‌ها با قصه‌های «برادران گریم»[5] اشتباه گرفته می‌‌شوند و یا با آن‌ها آمیخته شده‌اند.

شمار اندکی از نویسندگان در فرهنگ غربی هستند که به ضبط رسمی افسانه‌ها اهمیت ویژه‌ای می‌دادند. از این میان پس از شارل پرو، به برادران گریم می‌‍‌توان اشاره داشت که به بازنویسی افسانه‌های پریان پرداختند، و در واقع این افسانه‌ها، بخش مهمی از فرهنگ مردم اروپا را می‌سازند. «یاکوب لودویگ کارل گریم» و «ویلهلم کارل گریم»[6] دو برادر آلمانی بودند که بازنویسی افسانه‌های مردمی اروپا را در سال‌های نخست دهه 1800 منتشر کردند. نام چند افسانه که برادران گریم بازنویسی کرده‌اند: «راپونزل»، «هانسل و گرتل»، «سیندرلا»، «شنل‌قرمزیِ کوچک»، «موسیقی‌دانان شهر برمن»، «سفیدبرفی» و ... .

«هانس کریستین آندرسن»[7]، نویسنده، شاعر و نمایش‌نامه‌نویس دانمارکی نیز جزو کسانی بود که به سبب بازنویسی و اقتباس از افسانه‌های پریان در آثارش، به‌عنوان «پدر افسانه‌های نو» شناخته می‌شود. آندرسن بازنویسی افسانه‌های پریان را در سال‌های پایانی دهه 1800 منتشر کرد. مانند: «لباس جدید امپراتور»، «پری دریایی کوچک»، «ملکه‌ی برفی»، «جوجه اردک زشت» و ... .

بنابر آن‌چه گفته شد، می‌توانیم افسانه‌ها را در هر عنصر از فرهنگ خود بیابیم. آن‌ها از جهات مختلف و از راه فرهنگ عامه جان می‌گیرند، و در کتاب‌ها، فیلم‌ها، موسیقی و هنر ظاهر می‌شوند. چون افسانه‌ها‌ی پریان شکل هنری خلاقانه‌ای دارد، درک می‌شود و در همه‌ی رسانه‌های خلاق، ظاهر می‌شود. با هر تفسیر نو یا بازگو شدن یک افسانه، درباره‌ی داستان‌گو، مخاطب، فرهنگ و زمانی که افسانه در آن گفته می‌شود، اندکی می‌آموزیم.

شاید سرشناس‌ترین تولید کننده‌ی افسانه‌ها، «والت دیزنی» است. دیزنی، افسانه‌های پریان را به یک صنعت تبدیل کرد و شخصیت‌های افسانه‌ای را در قالب فیلم، کتاب، اسباب‌بازی، پوشاک و هر چیز دیگری که درباره‌ی آن فکر کنید، تولید کرد.

به‌طور کلی می‌توان گفت که در هنر نیز تصویرهایی از شخصیت‌های پریان می‌توانیم پیدا کنیم. کتاب‌های تصویری کودکان منبع سرشاری برای این آثار هستند. کتاب‌های تصویری باعث می‌شوند افسانه‌ها با تصویرهای‌شان زنده شوند و راهِ افسانه‌های پریان - که از قلب مخاطب، به‌ویژه کودکان می‌گذرد - همچنان ادامه یابد.

منابع

افشاری، مهران. (1387). «تازه به تازه، نو به نو». چاپ دوم. تهران: چشمه.
حافظ، شمس‌الدین محمد: «دیوان حافظ»، با تصحیح و توضیح پرویز ناتل خانلری، تهران: خوارزمی، 1362، ج 1: غزلیات، 210: 1.
خدیش، پگاه. (1387). «ریخت‌شناسی افسانه‌های جادویی». تهران: انتشارات علمی و فرهنگی.
سفیدگر، حمید. (1381). «عناصر افسانه‌های عامیانه‌ آذربایجان». نشریه «کتاب ماه هنر». شماره 43 و 44. صفحه 115-119.
مرادپور دزفولی، ندا. (1391). «شگردهای تمرکززدایی در قصه‌های ایرانی». (پایان‌نامه کارشناسی ارشد). دانشگاه شیراز.

https://literaryterms.net/fairy-tale/
www.ketabak.org


[1] .Fairy tale

[2] . این تعریف برگفته از پایان‌نامه‌ «ندا مرادپور» و به‌نقل از کتاب منتشر نشده «دانش‌واژه‌ی ادبیات کودک» است.

[3] .Hartland

[4] Charles Perrault (۱۲ ژانویه ۱۶۲۸ –۱۶ مه ۱۷۰۳).

[5] . Brothers Grimm

[6] Jacob Ludwig Carl Grimm and Wilhelm Carl Grimm یاکوب (۴ ژانویه ۱۷۸۵ – ۲۰ سپتامبر ۱۸۶۳) و ویلهلم گریم (۲۴ فوریه ۱۷۸۶ – ۱۶ دسامبر ۱۸۵۹)

[7] Hans Christian Anderson (دوم آوریل ۱۸۰۵ – چهارم اوت ۱۸۷۵).

نویسنده
سارا حسین‌پور
Submitted by admin on