صنعتی شدن به افزایش چشمگیر کار کودکان انجامید. پروفسور «اِما گریفین»* [در این مقاله] کار خطرناک و توانفرسای کودکان در کارخانهها و معدنها و واکنشهای ادبی نویسندگانی مانند «چارلز دیکنز»[1] و «الیزابت بارت براونینگ»[2] را بررسی میکند.
کارِ کودکان دستاورد انقلاب صنعتی نبود. کودکان تهیدست همواره بهمحض این که پدران و مادرانشان کاری برایشان پیدا میکردند، کار کردن را آغاز میکردند؛ اما پیش از صنعتی شدن، در بیشتر منطقههای انگلستان کار بسیاری در دسترس کودکان نبود. این همان چیزی بود که با صنعتی شدن تغییر کرد. کارخانههای نو و معدنها بهشدت به کارگر و انجام شدن کارهای سادهای نیاز داشتند که کودکان بهآسانی میتوانستند انجام دهند. پیامد آن، افزایش کار کودکان بود. پدیدار شدن مشکلی تازه که جامعهی انگلستان در دوران سلطنت ملکه ویکتوریا ناچار به حل آن شد.
نقشهی زمینشناسی انگلستان که منطقههای استخراج زغالسنگ را نشان میدهد. نقشهای که گسترهی وسیعی از منطقههای زغالسنگ و منطقههای صنعتی را در سالهای نخست سده نوزدهم بهویژه در شمال انگلستان، نشان میدهد. |
پژوهشها نشان داده است که در سالهای نخست سده نوزدهم میلادی در انگلستان، میانگین سِنی که کودکان کار کردن را آغاز میکردند، ده سالگی بوده است؛ اما این سن در مناطق مختلف، بسیار متفاوت بوده است. کودکان در منطقههای صنعتی، میانگین از هشتونیم سالگی کار کردن را آغاز میکردند. کار بسیاری از این کارگران کوچک، بههم پیوند زدن نخهای از هم گسیخته در کارگاههای نخریسی بود. آنها پشت دستگاه نخریسی میایستادند و نخهای پاره شدن را درست میکردند.
برخی از کودکان با جاروکشی آغاز بهکار میکردند. زیر دستگاهها میخزیدند تا آلودگی، گردوغبار یا هر چیزی را که ممکن بود به کارکرد دستگاه آسیب بزند، پاک کنند. بیشتر کودکان، کار در معدنها را با مراقبت از ورودیها، بیرون بردن زغالسنگ از معدن، یا حمل کلنگ برای معدنچیها، آغاز میکردند. چون همواره کار در روستاها کمتر است، کودکان روستایی کار کردن را دیرتر و از دهونیم سالگی، آغاز میکردند. آنها کارهایی را مانند دور کردن پرندگان از کشتزارها [برای خورده نشدن فراوردههای کشاورزی]، کاشت فراوردههای کشاورزی و هدایت اسبها، انجام میدادند. با این که بیشتر پسربچهها در شهرها به کارهایی مانند پادویی و تمیز کردن دودکشها میپرداختند، بازهم یافتن کارفرمایی که کودکان را استخدام کند، دشوار بود. میانگین سنی برای آغاز به کار، یازدهونیم سال بود، اما بین این میانگین سنی با آنهایی که در منطقههای صنعتی در کمترین سن کار کردن را آغاز میکردند، تفاوت چشمگیری بود. با این همه، همهی کودکان در وضعیت نامساعد یکسانی کار میکردند. کار با دستمزد بسیار اندک، انجام دادن کارهای کثیف و خطرناک و ساعتها کار طولانی.
«زندگی و ماجراهای مایکل آرمسترانگ، پسر کارخانه»، در سال 1840 منتشر شد. «مایکل آرمسترانگ پسر کارخانه» زندگی وحشتناک و غیرعادی کودکان در کارخانهای در منچستر را روایت میکند. |
واکنشهای آثار ادبی به کار کردن کودکان
کار گستردهی بچههای کوچک در کارخانهها و معادن، موجب گسست از روال سنتی شده بود، و این چیزی بود که بسیاری از همعصران ناپسند میدانستند و به ارائهی درخواستهایی به مجلس نمایندگان برای رسیدگی به وضعیت کاری کودکان در معدنها و کارخانهها انجامید. گزارشهای آنان کسانی همچون «الیزابت بارت براونینگ» و «چارلز دیکنز» را بسیار بهتزده کرد و الهامبخش نگارش کتابهای «فریاد کودکان»[3] و «سرود کریسمس»[4] شد. کودکان کارگر در بسیاری از رمانهای دیکنز پدیدار شدند. بهیاد ماندنیترین آنها «الیور توئیست»[5] که از تمیز کردن دودکش بهعنوان شاگرد «آقای گامفیلد» جان سالم بهدر برد، و «دیوید کاپرفیلد»[6] بودند. «دیوید کاپرفیلد» بر پایه تجربهی خود دیکنز از آغاز به کار در «کارخانهی وارن بلکینگ»[7] در دوازده سالگی، بهدنبال زندانی شدن پدرش به دلیل بدهی، نوشته شد. رمان «بچههای آب»[8] نوشته «چارلز کینگزلی»[9] وضعیت کودکانی که دودکشهای مردم را جارو میکردند، و شماری از رمانهای دیگری همچون «زندگی و ماجراهای مایکل آرمسترانگ، پسر کارخانه»[10] نوشته «فرانسیس ترولوپ»[11] و کتاب «هلن فلیت وود»[12] نوشته «شارلوت الیزابت»[13]، رنج کودکان کارگر را برای خوانندگان قشر میانه آشکار کردند. همچنین، بسیاری از مفسران پرآوازه و پرکار آن دوره، توجهشان را به موضوع کودکان کار معطوف کردند و البته هنگامی که اصلاحطلبانی همچون «جان فیلدن»[14] و «لُرد اَشلی»[15] کُنت هفتم شفتسبری، هدف خود را در مجلس مطرح کردند، وضعیت کودکان کار، وارد باورهای سیاسی[F1] مردم شد.
تصویر «نادیده گرفتن و خواستن»[16] اثر «جان لیچ»[17]
با پسزمینهی دودکشهای صنعتی از نخستین نسخه «سرود کریسمس»
گزارش کار کودکان، سال 1842. تصویرهایی غمانگیز از وضعیت کار کردن کودکان از نسخه بازبینی شدهی گزارش کمیتهی سلطنتی انگلستان دربارهی استخدام کودکان و نوجوانان در معدنها و کارخانهها، سال 1842 میلادی |
قانونگذاری
پویش مبارزه با کار کودکان با دو قانون مهم به اوج خود رسید، «قانون کارخانه»[18] (1833) و «قانون معادن»[19] (1842). «قانون کارخانه» بهکار گرفتن کودکان زیر نُه سال را ممنوع و ساعتِ کاری کودکان نُه تا سیزده سال را محدود کرد. «قانون معادن» سن آغاز به کار کارگران معادن زغالسنگ را به ده سال افزایش داد. در نتیجه، این دو قانون منطقههای صنعتی با دیگر بخشهای کشور را در یک سطح قرار دادند و به استخدام سازماندهیشدهی کودکان، پایان دادند.
«اطلاعاتی دربارهی وضعیت کودکانی که در کارخانههای نخریسی به کار گرفته میشوند»[20] (1818)
نوشته «ناتان گولد»[21]
مدارک و اطلاعات آماری دربارهی استخدام کودکان در کارخانههای نخریسی ارائه میدهد.
سوء استفاده از کودکان
افزایش سن آغاز به کار کودکان، گامی مهم بهسوی رفاه کودکان بود، اما برای بهبود وضعیت بسیاری از کودکان که سر کار مانده بودند، کار چندانی نکرد. کودکان همچنان از بدرفتاری کارفرمایان و همکارانشان در امان نبودند. «جورج ادواردز»[22]، که بعدها نماینده «مجلس لیبرال» بود، در دههی 1850 میلادی، کارگر مزرعه بود و زیردست مردی کار میکرد که به گفتهی ادواردز، «هیچ فرصتی را برای تحقیر من از دست نمیداد» و در پایان نتیجه میگرفت که «با این همه، در قانون هیچ استثنایی در کار نبود و با همهی پسران تهیدست در آن زمان بدرفتاری میشد». حتی هنگامیکه پدران و مادران از سوءاستفاده از فرزندانشان آگاه بودند، بیشتر اوقات تهیدستی باعث میشد که کار مؤثری نتوانند انجام دهند. برای نمونه، «راجر لَنگدون»[23] تعریف میکند که چگونه نزدیک بود کشاورز مستی که راجر برایش کار میکرد، او را بکُشد. او در اینباره به خانوادهاش میگوید، «اما چون همهی جاهای دیگر شهر برای کار کردن پُر شده بود و خانوادهام بدون این که کار کنم از پس نگهداریام نمیتوانستند بربیایند»، به کار کردن برای آن مرد ادامه داد.*** رویارویی با سوءاستفادهی همیشگی از کارگران کوچک و آسیبپذیر، مشکلی سختتر از حذف کودکان از کارخانهها بود.
در سالهای پایانی دورهی سلطنت ملکه ویکتوریا، پیشرفت بیشتری در این زمینه بهدست آمد. در سال 1878، «قانون کارخانه» کار کردن پیش از ده سالگی را ممنوع و آن را در همهی شغلها اجرا کرد. در سال 1880، این قانون با «قانون تحصیل» و اجباری کردن تحصیلات تا ده سالگی پشتیبانی شد. اصلاحات بعدی، سن ترک تحصیل را به دوازده سالگی افزایش داد و دانشآموزان هنگامی اجازهی ترک تحصیل داشتند که در خواندن و نوشتن و حساب، به استانداردهای لازم رسیده باشند. با پایان سلطنت ملکه ویکتوریا، کموبیش همهی کودکان تا دوازده سالگی در مدرسه بودند. این کار به اطمینان از بهبود چشمگیر رفاه کودکان در پایان سلطنت ملکه ویکتوریا نسبت به زمان آغاز سلطنت او، کمک کرد.
* خانم اِما گریفین، پروفسور تاریخ در «دانشگاه آنجلینای شرقی» و کارآزمودهی تاریخ اجتماعی و فرهنگی انگلستان در دورهی «ملکه ویکتوریا» (1837 – 1901 م.) است. او در زمینهی تاریخچهی تفریحات مردم، شکار و انقلاب صنعتی مقاله منتشر کرده است. آخرین کتاب او «طلوع آزادی»[24] (انتشارات «دانشگاه ییل») است که تأثیر انقلاب صنعتی را بر مردان، زنان و کودکانی که بیشترین کوشش را برای انجام شدن آن داشتهاند، بررسی کرده. او اکنون بر روی زندگی روزمره در دورهی ملکه ویکتوریا در انگلستان کار میکند.
** جورج ادوارد، )«از فراری دادن کلاغها تا مجلس انگلیس: خودنوشت با پیشگفتاری از «آر تی. لرد ایلوین» از هانینگام، معرفی شده از سوی «دبلیو آر اسمیت»([25]، لندن، انتشارات لیبر، 1922، صفحه 18 و 19.
*** راجر لنگدون، «زندگینامهی راجر لنگدون از زبان خودش»[26]، لندن: انتشارات الیوت، 1909، صفحه 31-3.
متن انگلیسی این مقاله را در نشانی زیر میتوانید بخوانید:
https://www.bl.uk/romantics-and-victorians/articles/child-labour
[1] Charles Dickens
[2] Elizabeth Barrett Browning
[3] The Cry of the Children
[4] A Christmas Carol
[5] Oliver Twist
[6] David Copperfield
[7] Warren’s Blacking Factory
[8] Water babies
[9] Charles Kingsley
[10] The Life and Adventure of Michael Armstrong, the Factory Boy
[11] Frances Trollope
[12] Helen Fleetwood
[13] Charlotte Elizabeth
[14] John Fielden
[15] Lord Ashley
[16] Ignorance and Want
[17] John Leech
[18] Factory Act
[19] Mines Act
[20] Information Concerning State of Children Employed in Cotton Factories
[21] Nathan Gould
[22] George Edwards
[23] Roger Langdon
[24] Liberty Dawn
[25] From Crow-Scaring to Westminster: an Autobiography with a foreword by the Rt. Hon. Lord Ailwyn of Honingham Introduced by W R Smith
[26] The Life of Roger Langdon, Told by Himself