«اسباببازی عزیزم!» یکی از کتابهای مجموعه داستانهای «فیلی و فیگی» است. در این قسمت فیلی پیشنهاد میدهد اسباببازی جدید فیگی را به هوا پرت کنند! ولی اگر اسباب بازی جدید فیگی شکست چی؟ با هم قهر میکنند؟
1- گفتوگو کنید.
بعد از خواندن کتاب میتوانید از سوالات زیر به عنوان نمونه برای آغاز گفتوگو استفاده کنید:
- چه بازیهایی را بیشتر از همه دوستدارید؟
- چه چیزی در هر کدام از این بازیها برایتان جالب است؟
- بازیهای دو نفره یا چند نفره چه تفاوتهایی با بازیهای که آدم میتواند تنهایی انجام دهد، دارند؟
- بازیهای مجازی و کامپیوتری چه تفاوتی با بازیهای دیگر دارند؟
- مقصر اینکه اسباببازی فیگی روی زمین افتاد و از هم جدا شد چه کسی بود، چرا؟
- در یک بازی دونفره یا گروهی ممکن است چه مشکلاتی به وجود بیاید؟
- اگر یک مشکلی پیش بیاید چهطور میتوانی بفهمی مقصر آن اتفاق چه کسانی بودهاند؟
- تا به حال شده به خاطر یک اسباببازی بین تو و دوستانت مشکلی به وجود بیاید؟
(در ادامه میتوانید بپرسید: در هر کدام از آن موقعیتها تو به جای فیلی بودی یا فیگی؟ )
- به نظرت اگر یک نفر باعث دردسر و ناراحتی دیگران شود، باید چه کارهایی انجام دهد تا عذرخواهیاش پذیرفته شود؟
- چرا آدمها از همدیگر عذرخواهی میکنند؟
- فکر میکنی گفتن کلمات «متاسفم» و «ببخشید» بعد از یک کار اشتباه چه فایدهای دارد؟
- آیا باید عذرخواهی هر کسی را در هر موقعیتی قبول کرد؟
- اگر دوستت کار اشتباهی انجام دهد، چه طور تصمیم میگیری او را ببخشی یا نه؟
- با این جمله فیلی که گفت: «دوستها باحالتر از اسباببازیها هستند» موافقی؟ چرا؟
- به نظرت قدرت پرتاب کردن چیزها مهمتر است یا قدرت بخشیدن آدمها؟ چرا؟
- خراب شدن یعنی چه؟
- خراب شدن یک اسباببازی چه فرقی با خراب شدن یک دوستی دارد؟
- از کجا میشود فهمید که یک اسباببازی خراب شده و دیگر نمیشود با آن بازی کرد.؟
(برای بچهها چند مثال بزنید: عروسکی که یک دستاش کنده شده است، ماشینی که یک چرخاش درآمده، موتور کنترلی که دیگر کنترلاش کار نمیکند، پازلی که یک تکهاش گم شده است، لگویی که فقط پنج تکه از آن برایت باقی مانده است و... بعد بخواهید نظرشان را درباره اینکه هنوز میشود با این وسایل بازی کرد یا نه بگویید و دلایلشان را با هم در میان بگذارند.)
2- تمرین تشخیص احساسات
بعد از خوانش اولیه کتاب، یک دور از ابتدا آن را ورق بزنید. و از کودکان بخواهید در هر صفحه از روی حالت چهره و بدن فیلی و فیگی بگویند به نظرشان هر کدام از آنها چه احساسی دارند؟
میتوانید روی تابلو دو ستون بکشید یکی برای فیلی و یکی برای فیگی و بعد نام احساس آنها را در هر صفحه روبروی هم بنویسید. میتوانید درباره نامگذاری این احساسات موافقت و مخالفت بقیه گروه را هم بگیرید. همچنین به شدت احساسات هم توجه کنید، میتوانید برای شدت احساسات کد عددی بگذارید و عدد هر احساس را هم کنار آن بنویسید.
این تمرین کمک میکند، دایره واژگان کودکان برای شناسایی و نامگذاری احساسات و همچنین توجه به احساسات مختلف در خودشان و دیگران بیشتر شود.
3- اسباببازی بسازید.
از کودکان بخواهید در گروههای کوچک یک اسباببازی طراحی کنند و بسازند. میتوانند برای ساخت آن از مواد بازیافتی یابخش هایی از اسباببازیهایی که به نظرشان خراب شده و دیگر با آنها بازی نمیکنند استفاده کنند.
4- فهرست تهیه کنید.
در کلاس با همفکری هم فهرستی از بازیهایی که میتوان بدون هیچ ابزاری بازی کرد تهیه کنید. و یکی دو تا از آن بازیها را انتخاب و امتحان کنید. برای نمونه، دنبالبازی، گرگم به هوا، پانتومیم، بیست سوالی، کلمههای سَروتَه و...
5- نمایش دهید.
کودکان در گروههای دو نفره به این فکر کنند که بدون آمادن سنجاب و توضیح اینکه آن وسیله یک اسباببازی جدا کن و بساز است، داستان چگونه میتوانست تمام شود؟ از آنها بخواهید راه حل دیگری برای پایان داستان پیدا کنند. و بعد هر گروه در نقش فیلی و فیگی داستان را از ابتدا و با یک پایان جدید برای کلاس نمایش دهند.
نکتهای که خوب است از آنها بخواهید در هنگام اجرای نمایششان به آن توجه کنند ابراز احساسات متناسب با هر موقعیت به کمک چهره، بدن و بیانشان است.