«جودی دمدمی» ملکهی خلقوخوها و احوال جورواجور است. روزهایی سرحال و خوشاخلاق است و اوضاع را با گشادهرویی اداره میکند. روزهایی هم با خلق تنگ و اوقاتتلخی رفتار میکند. در واقع حال و هوای جودی هم مثل هر آدم معمولی دیگری وقتهایی خوش است و وقتهایی ناخوش. او چه در خوشی و چه در ناخوشی کنار خانواده و دوستانش به دنبال تجربههای جدید است و با خلاقیت راههای تازه برای نزدیک شدن به خواستههایش پیدا میکند؛ یک روز دوست دارد مشهور باشد، یک روز انجمن تشکیل بدهد. یک روز میخواهد دنیا را نجات بدهد، یک روز ملکه شود و خیلی تجربیات دیگر. تجربههایی که داستانها و ماجراهایی مفرح و سرگرم کننده را رقم میزند و خیلی وقتها خواننده را میخنداند.
اما جودی دمدمی کی و چطور به دنیای ادبیات کودکان معرفی شد؟ روز اول آوریل 1992 با کتاب یک خانم نویسندهی امریکایی به نام مگان مکدونالد و تصویرگری امریکایی به نام پیتر اچ رینولدز. اسم اولین کتاب دربارهی جودی، جودی دمدمی بود؛ بدون هیچ پیشوند و پسوندی. بعد از آن کتاب پشت کتاب بود که از روزها، ماجراها، اخلاق و احساسات، رفتارها، خانواده، مدرسه و ... جودی نوشته شد و بسیاری از بچهها و بزرگترها را جذب میکرد. شاید بپرسید کتابها دربارهی چیست و توی هر کدام بیشتر کدام علاقه یا وجه شخصیتی جودی بیشتر روشن میشود.
بیایید بعضی از کتابهایش را با هم ورق بزنیم و موضوعهایشان را بررسی کنیم.
محیط زیست
در کتاب «جودی دنیا را نجات میدهد» خانم معلم دربارهی جنگلهای استوایی، صدمههایی که زندگیشان را تهدید میکند و راههای کمک به حفظ جنگلها و حیوانات صحبت میکند و جودی را به تکاپو میاندازد. جودی دوست دارد هر طور شده در این رابطه قدمی بردارد. فکرش درگیر شده و خوشبختانه قدمهای خوبی هم برمیدارد. از استفاده نکردن از مواد آسیبزا گرفته تا پیوستن به انجمنی مرتبط، پژوهش دربارهی یکی از حیوانات در حال انقراض، جمعکردن قوطیهای بازیافتی و بالاخره همکاری با دیگران و کمک به کاشتن درخت. در هر حال وقتی دغدغهای برای جودی پیش میآید، او دستبردار نیست و راههای مختلفی برای حل مسئله امتحان میکند. شاید در این کتاب بیشتر با ویژگی «جستوجوگری» جودی آشنا میشویم.
سفر، تاریخ، مسئولیتپذیری
در کتاب «تلاش برای آزادی» جودی در حال و هوای مستقل بودن و خلاصی از قانونهای مامان و بابا و برادر کوچولوی شیطانتش یعنی «استینک» است. اینطور میشود که برای یک دوست در شهری دیگر نامه مینویسد و به سفر میرود. سفری که طی آن با شخصیتهای مختلف تاریخی آشنا میشود و دوست دارد مانند یکی از آنها مسئولیتپذیر باشد و نشان دهد از عهدهی انجام کارهایش برمیآید. بنابراین همانطور که پیداست در این کتاب با «شجاعت» و «مسئولیتپذیری» جودی آشنا میشویم.
آشنایی با بدن انسان
در کتاب «جودی دکتر میشود» اول، حال جودی هم مثل هوا گرفته و ابریست. خودش را به مریضی زده و دوست ندارد به مدرسه برود. از آن روزهایی است که بیشتر دلش میخواهد بگوید: «غرررر» اما هر چه میکند مامان زیر بار نمیرود و سرآخر مجبور میشود به مدرسه برود. توی مدرسه متوجه میشود قرار است تحقیقی دربارهی بدن انسان انجام بدهند. بدن انسان یعنی استخوانها و اسکلت، جمجمه، اردوی بیمارستانی؛ همین موضوع در ادامهی ماجرا او را به وجد میآورد. جریانهای دیگری که در کتاب مطرح میشود، دربارهی ارتباط با دوستان و نشان دادن احساسات مختلف است. جودی اول خیال میکند از فرانک بدش میآید به خصوص که در ماجرایی او و دوستهای دیگر به قصد شوخی سربهسرش میگذارند و حسابی جودی را دلخور میکنند اما در نهایت با کمک دوستان و نسخهپیچی جودی برای خودش دوباره به حال خوب برمیگردد. بنابراین در این کتاب میبینیم چطور جودی از «بیحوصلگی» در میآید و مثل همیشه وارد ماجراهای خندهدار میشود.
بخشی از یک مصاحبهای خواندنی با جودی دمدمی
- رنگ محبوب شما؟ سلاااام! شما الان روی چه مودی هستید؟ راستش، بنفش ارغوانی
- غذای محبوب شما؟ بعد از رب گوجه؟
- تفریح و سرگرمیهایتان چیست؟ خیلی چیزها، جمع کردن پوست زخمهای خشکشده و عروسکهای باربی، خواندن هر پنجاه و شش جلد داستانهای نانسی درو، درست کردن عروسکهای بچههایی که در بیمارستاناند، زیرنظر داشتن استینک، زیاد کردن خوکچههای هندی، کارهای مربوط به بازیافت و نجات دادن دنیا در اوقات فراغت.
- چرا برای برادرتان استینک، اینقدر رئیسبازی در میآورید؟ چون برادر کوچکترم است. قانون شمارهی یک خواهر بزرگتر بودن این است که مسئول و رئیس تویی!
- خواهر بزرگتر بودن را دوست دارید؟ گاهی وقتها مسئولیتش زیاد است. مثل وقتی که استینک در اتوبوس خوابش رفت و من باید نجاتش میدادم.
- شما کلکسیون پوست زخم دارید. چرا آنها را جمع میکنید؟ من دلم میخواهد وقتی بزرگ شدم، دکتر بشوم. از دیدن زخمها زیر میکروسکوب خوشم میآید
- بسیاری از هواداران شما دوست دارند بدانند چرا بیشتر اوقات موهایتان به هم ریخته است؟ کی دوست دارد موهای من را شانه کند؟ خودم که خوشم نمیآید. ترجیح میدهم وقتم را برای پیشبینی آینده، جمع کردن انواع آدامس بگذارم.
- نظرتان دربارهی مگان مکدونالد چیست؟ مگان مک دونالد؟ نمیشناسم. مگان مکدونالد کیه؟
- اگر مخاطبها بخواهند بیشتر دربارهی شما بدانند، سایتی معرفی میکنید؟ خب، بهتر است کتابها را بخوانند. برای اطلاعات بیشتر دربارهی من و کتابها میتوانند به سایت https://judymoody.com سر بزنند.
جودی دمدمی مجموعه کتابی پانزده جلدی است و منبع الهام دو مجموعهی دیگر به نامهای «استینک» و «جودی و دوستان» هم شده است. مجموعه کتابهای جودی به بیش از بیست زبان ترجمه شده و افتخارات و جوایز فراوانی کسب کرده است. در سال 2011 نیز فیلمی با اقتباس از این مجموعه ساخته شده است.
- جودی دمدمی
- جودی مشهور میشود
- جودی دنیا را نجات میدهد
- جودی آینده را پیشبینی میکند
- جودی دکتر میشود
- تلاش برای آزادی
- جودی و دور دنیا در هشت روز و نصفی
- جودی به کالج میرود
- جودی کاراگاه میشود
- جودی و تابستان پر ماجرا
- جودی و طلسم بدشانسی
- جودی مریخی میشود
- جودی و فهرست آرزوها
- جودی ملکه میشود
- جودی کتابخوان میشود
فیلمی که در آن نویسنده دربارهی جودی و نوشتن آن بیشتر توضیح میدهد:
https://www.object.live/workshops/megan