«اسبابکشی به خانهی نو» داستانی دربارهی اسبابکشی جانوران است. عجیب است! مگر جانوران هم اسبابکشی میکنند؟ بله، انواع خزندگان، آبزیان، چهارپایان، پرندگان و حشرات، اسبابهای خانه را به سر و دندان و کمرشان دارند و با هم به خانهی تازه میروند؛ یعنی قرار است تمساح با پرندگان در یک خانه زندگی کند؟! کتاب که همین را به ما میگوید و با تصاویرش به مخاطب نشان میدهد که تمام جانوران میخواهند از طبیعت به خانهای در شهر بروند!
«جانوران بار و بندیلهایشان را جمع کردهاند.» متن کوتاه است و در هر صفحه با نقطهچینهایی به صفحههای بعدی وصل شده است. این دنبالهها با تغییر زمینههای خطی و سادهی کتاب، شگفتی آن را دوچندان میکند. متن هر صفحه یک تا سه سطر است، اما وجود تصویرهاست که باقی ماندن در هر صفحه و دیدن آن را برای مخاطب طولانی میکند.
خرید کتاب برای آشنایی با حیوانات
مورچهای برگی را میبرد. او پشت دُم یک تمساح میآید. روی تابلویی که تمساح به دندان دارد و عکس خودش در آن است، مورچه دیگری برگی به دندان دارد. بعد ردیف جوجهغازها با مادرشان که جارویی را میبرند و پرندههایی در آسمان که یک قفس را به پنجههایشان گرفتهاند. زمینه کمکم از طبیعت که جنگل یا بیشه است به خانهها و ساختمانها میرسد. این زمینهی کمرنگ خطی سیاهوسفید جزئیات جالبی دارد که دیدن کتاب را هیجانانگیزتر میکند.
متن میگوید خوک با خودش تنگ ماهی را میبرد و در تصویر میبینیم که روی کمر خوک یک میز هم هست و دوباره ردیف مورچگانی که برگ میبرند. نهنگ تلویزیون را میبرد. اما نهنگ که پا ندارند؟ در تصویر اسبآبیهایی را میبینیم که نهنگ را روی کمرشان گذاشتهاند. روی کمر نهنگ هم دو خرچنگ است و میبینیم که تلویزیون روی بدن یکی از اسبآبیهاست و یک مرغماهیخوار هم روی دم نهنگ است که یک ماهی به نوکش دارد. متن از لاکپشتی که یک آپاژور را با خود میبرد یا دم بزرگ جانوری که در بالای تصویر است، چیزی نمیگوید. بله، در هر صفحه چیزهای زیادی برای کشف وجود دارد!
داستان ادامه پیدا میکند تا اینکه جانوران به خانهی جدیدشان میرسند. اما یک دایناسور دستوپاچلفتی خانه را خراب کرده است! کدام دایناسور؟ همان که قسمتهایی از بدنش را در صفحههای پیشین کتاب دیدیم!
طنز شیرین کتاب در تصویرهای آن است. از پاندایی که روی فیلی خوابیده تا فلامینگوهایی که جوراب به سرشان دارند یا پنگوئنهایی که یک یخچال را میبرند و البته راسویی که مسئول مراقبت از گاوصندوق است با بویی که دورتادور گاوصندوق را احاطه کرده است! راستی چکمههای زرافه را هم ببینید و خرتوپرتهای دردساز پشت پلنگ سیاه! جانورانی که در متن کتاب نامی از آنها نیست، اما در این راهپیمایی هستند، راه میروند، پرواز میکنند و میخزند.
رسیدن جانوران به خانهی خرابشده، پایان این سفر و راهپیمایی نیست. این بار باید پشت صفحههای کتاب را ببینید. انگار جانوران مسیر رفته را دوباره باز میگردند و سپس همگی به طبیعت میرسند. انگار بهترین جا برای زندگی و خانه ساختن، همان طبیعت و بیشه و جنگل خودشان است.
این کتاب را میتوانید صفحه به صفحه ببینید یا تمامی صفحات کتاب را باز کنید و این کتاب بههمپیوستهی چهارمتری را روی زمین پهن کنید! شگفتانگیز است! این کتاب شما را فرا میخواند که تجربهای جمعی داشته باشید. و محال است دلتان نخواهد خواندن این کتاب را با دیگران شریک شوید. از کودک یا کودکان بخواهید همراه با شما کتاب را بخوانند و ببینند. آموزگاران و مربیان میتوانند یک جلسهی کلاس خود را به این کتاب اختصاص دهند؛ زیرا چیزهای زیادی برای کشف در این کتاب وجود دارد!
بیشک مطالعهی کتاب «اسبابکشی به خانهی نو» تجربهای ناب، بهیادماندنی و شگفت است که از دیدن و خواندن آن هرگز سیر نخواهید شد! این کتاب کشف دنیایی تازه برای کودکان است. طنزی که در واژهها و تصویرهای زیبا و کمنظیر کتاب وجود دارد، کودکان را فرا میخواند که کتاب را بارها و بارها بخوانند و چیزهای جدیدی در آن بیابند.