گروه ترویج فرهنگنامه شورای کتاب کودک، کودکان و نوجوانان در سال های پیشین برای گسترش فرهنگ پژوهش در میان دانش آموزان بسیار فعال بوده است. این گروه، ترویج تنها کتاب مرجع تالیفی به زبان فارسی یعنی فرهنگنامه کودکان و نوجوانان را بر عهده دارد و کارگاه هایی را برای آشنایی آموزگاران و دانش آموزان با آن و روش کاربرد آن در مدرسه ها برگزار می کنند. کتابک به مناسبت روز پژوهش و آَشنایی با فعالیت های این گروه در زمینه پژوهش دانش آموزی با پروین فخاری نیا، بنیان گزار گروه ترویج فرهنگنامه کودکان و نوجوانان و عضو شورای اجرایی و هیأت مدیره فرهنگنامه گفت و گو کرده است که در زیر می خوانید:
فرهنگنامه از چه زمانی و چگونه وارد فعالیت پژوهش دانش آموزی شد؟
گروه ترویج فرهنگنامه یکی از گروه های فعال فرهنگنامه و وظیفه اصلی آن، معرفی فرهنگنامه در میان دانش آموزان است. یک بخش از گروه در زمینه پژوهش دانش آموزی فعالیت می کند. پژوهش دانش آموزی هنگامی در گروه مطرح شد که به مدخل پژوهش در جلد هشتم فرهنگنامه که با "پ" شروع می شد، رسیدیم. پس از پرس وجو فهمیدیم که آموزش و پرورش برای ورود مقوله پژوهش به مدرسه ها تلاش می کند و برای آموزشگران دوره های آموزشی پژوهش دانش آموزی می گذارد.
پژوهش دانش آموزی یعنی چه؟ تعریف شما از پژوهش دانش آموزی چیست؟
هنگامی که گروه ترویج فرهنگنامه فعالیت خود را در این زمینه آغاز کرد به این نتیجه رسید که آموزشگران و دانش آموزان پژوهش را درست معنا نمی کنند و آن را همان پژوهش بزرگسالان می بینند که دانش آموزان نه دانش و نه توانش را دارند و نه امکان دسترسی به امکانات لازم. گروه پژوهش دانش آموزی را تمرینی می داند برای اینکه کودکان تفکر پژوهشی پیدا کنند و جست و جوگری و مراحل درست پژوهش را از ساختن فرضیه و انتخاب یک پرسش مناسب تا جست وجو در منابع اولیه و جست و جوهای بعدی در منابع مکتوب تا جست وجوهای میدانی، یادداشت کردن و تهیه مستندات همچون فیلم و ضبط صدا و مصاحبه و به کارگیری ابزار و شیوه های مختلف را یاد بگیرند.
به نظر ما نباید از دانش آموزان انتظار داشت که مثل دانشمند دنبال پرسشی بروند که تا حالا پاسخی به آن داده نشده است. ما می دانستیم که آن ها باید پاسخ پرسش های از پیش داده شده را پیدا بکنند. پژوهش یکی از روش های تدریس و آموزش است که در آن کودکان تجربه می کنند.
لطفا درباره شیوه کار و ویژگی های کار گروه ترویج فرهنگنامه در این زمینه توضیح بدهید.
دشواری کار هم برای آموزشگران و هم برای دانش آموزان، ساختن فرضیه است. ما ازانتخاب پرسش کوچک و مناسب برای آموزگاران شروع کردیم و خودمان با دانش آموزان تمرین کردیم. از آن ها پرسش های مختلف می گرفتیم و پرسش ها را ارزیابی می کردیم که کدام قابلیت آن را دارد که به دنبالش بروند و جست وجو کنند یا بخوانند و به پاسخ برسند. بعد روش پژوهش را تنظیم کردیم و از روی مقاله پژوهش فرهنگنامه که دیگرشکل گرفته بود و مراحل مختلف پژوهش را مطرح می کرد، همه پرسش ها را برای دوره های دبستان و راهنمایی و دبیرستان مناسب سازی کردیم.
ویژگی این پژوهش دانش آموزی این بود که ما آن را یک کار جمعی و مشارکتی می دیدیم و پژوهش را هم با کودکان و هم با مدیران مدرسه و بخش، هم آموزشگران و هم گروهی از مربیان مدرسه که تکنولوژی آموزشی درس می دادند، یا مربیان پرورشی و آموزشی، کار کردیم. گزارش شفاهی و کتبی همه این مرحله هارا هم دادیم. در همه مراحل هم از کودکان نظر خواهی می کردیم. پرسش اصلی و فرضیه را با همدیگر در می آوردیم، یعنی دانش آموزان در می آوردند و با همدیگر مرحله های پژوهش را تنظیم می کردیم . تقسیم کار می کردیم که آن ها در طول یک هفته خواندنی ها را بخوانند و جایی که باید مراجعه کنند، بروند. اصول طرح پرسش برای مصاحبه و مصاحبه را آموزش می دادیم، ضبط اسناد یا اطلاعات مختلف را تمرین می کردند و درباره اش به گرد آوری اطلاعات می پرداختند. سپس همه اطلاعات را جمع بندی کنند. بعد ببینند که مجموعه این ها پاسخ پیش تر داده شده ی آن ها را تأیید می کند یا نه. ما فرضیه های نادرست را تصحیح نمی کردیم بنابراین گاهی فرضیه ها تأیید نمی شد که این خودش درس دیگری بود برای دانش آموزان که پاسخ بدون مطالعه و استناد کافی، ممکن است درست نباشد و این تجربه ارزشش کمتر از آن فرضیه ی اثبات شده نبود. آن ها به این نتیجه می رسیدند که بعضی وقت ها فرض های ما نادرست اند و نباید فکر کنند که همه پاسخ ها را می دانند یا از اولین مطالعه می توانند بگیرند. ممکن بود ساده پسندی و سطحی نگری در آن ها رشد بکند. به هر حال، این کار خیلی جدی شد به طوری که آموزش و پرورش متوجه شد که این کار با آن دوره های پژوهش که خودش می گذارد متفاوت است و شاید برای دانش آموز کاراتر باشد. چون برنامه آن ها در توان دانش آموز نبود و تبدیل می شد به کار پدر و مادرها و بزرگ ترها و نمی توانست کودکان را برای آینده پرورش بدهد که پژوهشگر بشوند.
آیا آموزش وپروش از فعالیت های شما پشتیبانی کرد؟
در تهران آموزش و پرورش ما را چند بار برای مناطق بیست گانه دعوت کرد که به دانش آموزان و مربیان آموزش بدهیم. منطقه ٢، منطقه آزمایشی بود که خودشان استقبال کردند و سراغ ما آمدند. بعد، از طرف آموزش و پرورش تهران هم از ما دعوت شد که برای آن ها هم این دوره را گذاشتیم. هشت دوره در شورای کتاب کودک گذاشتیم و در آن دوره ها روش تدریس را با نگاه پژوهشی و پویا و مشارکتی و جست وجوگر و مراجعه کننده به منابع و مراجع و همراه با مشاهده و مصاحبه و همه این ها یعنی روند آموزشی و پژوهشی را به آن ها توضیح دادیم. از هر منطقه، چهار یا پنج نفر معرفی شده بودند که در میان آن ها مدیر بود، تکنولوژیست آموزشی بود، مربی و آموزگار و مربی پرورشی هم بود. آن ها در عین حال با ادبیات کودک، خواندن، کتاب مرجع و جایگاه کتاب مرجع، به ویژه در پژوهش و کتاب مرجع به طور کلی و فرهنگنامه به طور ویژه برای دانش آموزان، آشنا شدند. در تمام فعالیت ها ما یک هدف داشتیم، آن هم این که دانش آموزان با تنها کتاب مرجع به زبان فارسی برای دانش آموزان یعنی فرهنگنامه کودکان ونوجوانان آشنا شوند.
این حرکت سبب شد که آموزش و پرورش با ابعاد مختلف فعالیت های شورای کتاب کودک آشنا بشود و بخش پژوهش دانش آموزی آن چند سال ادامه داشت. هنوز برخی از دوستان ما با مدرسه های مختلف کار می کنند و یک درصدی از نمره ی سالانه ی دانش آموزان هم مربوط می شود به پژوهشی که ارائه می دهند که البته ما موافق چنین چیزی نیستیم بلکه معتقدیم که پژوهش باید به عنوان شیوه تدریس و آموزش در نظر گرفته شود و دست کم چند درس به این شیوه درس داده شود. تعداد ما انگشت شمار است و نمی توانیم این وظیفه ی بزرگ آموزش و پرورش را برای میلیون ها دانش آموز انجام بدهیم. این وظیفه ی ما نیست و توانش را نداریم. ما می توانیم کار ستادی بکنیم که وسیع تر و همگانی تر باشد.
آیا فرهنگنامه در زمینه پژوهش برای کودکان پیش دبستانی هم فعالیت می کند؟
بله. با توجه به تجربه مدرسه فرهاد و با کمک یکی از اعضای گروه ترویج فرهنگنامه که کارشناس پیش دبستان است و در پیش دبستان کار می کند گروه دراین زمینه نیز فعالیت هایی داشته است. ما به کمک فرهنگنامه و با تصویرهای فرهنگنامه این کار را می کنیم.
خانم فخاری نیا، بازخورد کار شما با دانش آموزان در زمینه کار پژوهش دانش آموزی چگونه بود؟
آن ها لذت می بردند، چون کار مشارکتی و تجربی بود. چون خودشان اطلاعات را به دست آورده وبه آن ها رسیده بودند، با شوق و شور کار می کردند و ارائه می دادند. شاید ما چهار فصل مختلف پژوهش دانش آموزی داشتیم و همیشه فوق العاده بوده است، هم برای ما که با آن ها کار می کردیم. دانش آموزان هم تابستان خیلی خوبی را با هم می گذراندند و هم دستاوردی عالی از مقول های که دنبالش بودند، داشتند.
آیا این خدمات را به شهرهای دیگر ایران هم ارائه کرده اید؟
نه. همکاران ما داوطلبانی هستند که برای تألیف مقاله های فرهنگنامه در بخش تألیف به ما می پیوندند و ما بیشتر برای ترویج دعوت شان می کنیم. بخش ترویج فعال است. در همه هفته ها در مدرسه ها چند گروه متمرکز حضور دارند و کتاب مرجع را برای کار پژوهش دانش آموزی و آموزش جست وجو در مرجع برای پیدا کردن پاسخ پرسش ها را آموزش می دهند. پژوهش دانش آموزی باید به عنوان آموزش ضمن خدمت شمرده شود. گروه ترویج فرهنگنامه دو دوره برای آموزش و پرورش کارگاه هایی را برگزار کرده است. بقیه کار، وظیفه آموزش و پرورش است . ما حرف های مان را زدیم و پیام مان را دادیم وشیوه ها را هم ارائه کردیم.
آیا این تجربه ها و شیوه ها را مکتوب کرده اید تا در دسترس همه باشد؟
جزوه های مختلفی را ما تهیه کردیم و به آن ها دادیم یا خودشان تهیه کردند. اما مجموعه کار و انواع تجربه های مان را در این زمینه مکتوب نکردیم، چون یک کار فرعی بود. کار اصلی ما تألیف فرهنگنامه است و آن قدر کار و انرژی می برد که از این کار غفلت کردیم . در هر صورت، اگر مکتوب نکنیم، به فراموشی سپرده می شود.
نقش کتابخانه های آموزشگاهی را در ترویج پژوهش دانش آموزی چگونه می بینید؟
کتابخانه ابزار اصلی پژوهش است. ابزار اصلی پژوهش، کتاب های مرجع و دانستنی های تخصصی کودکان هستند. آن ها باید حتماً دستاوردهای علم و دانش را در کتاب ها ببینند. عادت پیدا کردن به مطالعه منابع، یکی از ضرورت های هر مدرسه، هر آموزش و هر دانش آموز و هر مربی است. بدون این می شود همان شیوه سنتی که آموزگار بگوید و دانش آموز بشنود و حفظ کند و اطلاعات تنها از آموزگار و از کتاب درسی به دست بیاید. این روشی است که سال های سال است در کشورهای پیشرفته تر منسوخ شده و اینجا هم سال هاست که دارند درباره آموزش و پژوهش مشارکتی حرف می زنند. همه می دانند و می شناسند، ولی اجرا نمی کنند.
می دانید که به تازگی پست کتابداری مدرسه حذف شده است. ممکن است که خود کتابخانه هم حذف شود. با توجه به این که شما در مدرسه فرهاد به عنوان کتابدار کار می کردید و در مسئله پژوهش دانش آموزی هم درگیر بوده اید، نتیجه این تصمیم را چطور می بینید؟
در حقیقت وضع تنها کمی از قبل بدتر شده است. واقعیت این است که کار کتابداری در مدرسه ها برای استراحت آموزگاران خسته، بیمار یا در حال نقاهت بود. یعنی پست کتابداری به معنای واقعی نداشته ایم. کتابداری که کتابخانه مدرسه به آن نیاز دارد، باید پویا و فعال باشد و کودکان را به شوق بیاورد و تشویق کند و انگیزه بدهد. باید کتابخانه را به مکانی تبدیل کند که برای کودک شادی و نشاط به بار بیاورد.
آیا کتاب هایی که در زمینه پژوهش برای کودکان منتشر می شوند، از کیفیت مناسب برخوردارند؟
هم اکنون کتاب هایی منتشر شده اند که رویکردی همانند رویکرد ما به مسئله پژوهش دانش آموزی دارند. تعدادی از آن ها کاملا پاسخگوی نیاز کودکان هستند. ما آن ها را به مدرسه ها و آموزگاران و مدیران و دانش آموزان معرفی می کنیم. هرکدام از این کتاب ها از یک دید مناسب اند و کم تر کتابی کامل است.