کتابک برآن است که به مناسبت روز جهانی صلح و در آستانه روز جهانی معلم مجموعهای از روایتهایی را منتشر کند که بیانگر تلاش آموزگاران گمنام برای ترویج و آموزش صلح در جهان است. روایت هایی که در اینجا و در هفته های آینده می آیند پیش از این با نام The Quiet Peacemakers در یونسکو منتشر شده است. این توضیح لازم است که ممکن است شرایط سیاسی و حکومتی هریک از موارد عنوان شده در این داستانها، در زمان مطالعه تغییر یافته باشد. اکنون داستان نخست را می خوانید:
" کلاس ما مسایلی را حل می کند که سایر مناطق کشور هنوز به آن فکرهم نکرده اند."
داستانی از اولوین فراست، آموزگاری از ایرلند شمالی
بچه ها در اوک وود قانون وضع می کنند!
به طور کلی دو جامعه کاتولیک و پروتستان در ایرلند شمالی جدا از یکدیگر زندگی می کنند، محل زندگی؛ مدرسه و کلیسای جداگانه دارند. تنها دو درصد از دانش آموزان این کشور به طور منظم به مدرسههای مختلط می روند. مدرسههایی که هم دانش آموزان کاتولیک دارد و هم دانش آموزان پروتستان. یکی از این مدارس، به نام "اوک وود"، در شهر بلفاست قرار دارد. اولوین فراست، مدیر مدرسه اوک وود، می گوید: "منطقه ما درست بین دو منطقه پروتستانها و کاتولیکها قرار دارد، بنابراین از هر دو گروه، دانش آموز داریم. اولوین مانند پدر و مادرهای دانش آموزان براین باور است که آموزش همگانی میتواند بیاعتمادی و اختلاف فرقهایی سی ساله را که ۳۰۰۰ قربانی داشته است، در این منطقه از بین ببرد. راهپیمایی سالانه پروتستان ها و تلاش برای ورود به منطقه کاتولیک ها هنوز یکی از تنش های این جامعه است. با دید خوش بینانه باید گفت که در سال ۱۹۹۸ بیشتر از ۷۰ درصد از مردم در رای گیری با قطعنامه صلح و ایجاد مجلسی با حضور احزاب در ایرلند شمالی و توسعه آموزش همگانی موافقت کردند. اولوین اضافه می کند: "گاهی بچهها یکدیگر را با اصطلاحات تحقیرآمیز مانند Taig (کاتولیک)، Prod (پروتستان) صدا می کردند.
در این شرایط بود که معلمان و کودکان با تاکید بر درک و احترام به احساس دیگران مبارزهیی را در مخالفت با درگیریهای منطقه آغاز کردند.
اولوین می گوید: "در شرایط جدید، اگر بچه ها در گفتار یا رفتار مورد خشونت قرار بگیرند می گویند "دست نگه دار، این کار تو مرا آزار میدهد، یا احساس مرا جریحه دار میکند." آنها باید مسئولیت این برخوردها را برعهده بگیرند و اگر چنانچه رفتار یا گفتارشان عمدی بوده باید علتش را توضیح بدهند و عذر خواهی کنند."
اولوین می گوید: "کودکان در کلاس و زمین بازی نیز قانونهای خودشان را دارند. آنها موافقت و مخالفت خود را به زبان و روش خودشان ابراز میکنند. قانون کلاس "با هم مهربان و در کلاس، دوست یکدیگر باشید." است. بنابراین اگر از قوانین سرپیچی کنند، قانون خودشان را زیر پا گذاشته اند."
بنابر گفته خانوادهها، برخی دانش آموزان این روش را در خانه هم به کار میبرند، با بیان جملاتی مانند "تو نباید این واژه را به کار ببری، چرا که احساس دوست مرا جریحه دار می کند."
اختلاف بین کاتولیکها و پروتستانها برای غربیهها نیز بسیار قابل تشخیص و از دوران کودکی هم در گفتارشان مشخص است. برای نمونه کاتولیکها حرف "H" را هایچ و پروتستانها آن را "ایچ" تلفظ میکنند. کودک پروتستان به معلم کاتولیک خود می گوید "خانم شما حرف "H" را درست تلفظ نمی کنید. شما باید بگویید "ایچ" نه "هایچ"". معلم به او جواب میدهد : "ایچ یا هایچ هر دو درست و قابل قبول است."
اولوین اعتراف می کند در آغاز که در مدارس پروتستان تدریس می کرد، مجبور بوده بر طبق اعتقادات خودش آموزش دهد. او می گوید: " گمان میکردم خیلی آزادیخواه هستم. اما پدرم عضو جناح راست و ضد کاتولیک بود. گرچه مفهوم آن را نمی فهمیدم، اما آن را با خود داشتم." اما او درباره لحظه شادی خود در اولین مراسم مذهبی مشترک که تنها در بلفاست اتفاق افتاد می گوید: "پروتستانها موسیقی مینواختند و کاتولیک ها –و حتی خود من– آواز میخواندم. این اتفاق در این منطقه هرگز رخ نداده بود." این کار به شدت زمان بر بود. الوین می گوید: "تمام زندگیم را صرف این کار کردم. فرصتی برای دیدن دوستان یا فامیل نداشتم. در آن زمان احساس ناامیدی می کردم، اما من در حلقه مسئولیت خانوادهها شناور و در برابر آنها مسئول بودم." اما او از ارزش کار خود آگاه است، زیرا می گوید: "ما در اوک وود مسایلی را حل میکنیم که دیگر مناطق کشور هنوز به آن فکر هم نکرده اند."
ادامه دارد...