چند ماه از زیرآب رفتن مناطق گستردهای از پاکستان در اثر سیل می گذرد. هنوز بسیاری از مردم در کمپها زندگی میکنند و شب را در چادرها سر میکنند. اما، در میان همه بدبختیها و ناکامیها، این سیل برای برخی از کودکان پاکستانی یک فرصت طلایی به وجود آورد.
رشما، دختر ۸ سالهای است که همراه ۴ خواهر و برادر و پدر و مادرش با سرازیر شدن سیل، خانه اش را که در منطقه جعفرآباد پاکستان بود ترک کرد و به کمپی در سه کیلومتری روستایشان پناه آورد. برای او زندگی در این کمپ شاید خوشایندتر از خانه اش باشد، رشما در کمپ، برای نخستین بار توانست به مدرسه برود و کتاب و دفتری داشته باشد. کودکان بسیاری در این کمپ در منطقه جفعرآباد و در بخشهای سیل زده دیگر پاکستان وضعیتی مانند رشما دارند.
یونیسف و سازمانهای بینالمللی و غیردولتی همکار آن، ۱۴۰ مدرسه صحرایی در کمپهای محل اسکان سیل زدگان راه اندازی کرده اند. چادرهایی که هزاران کودک و نوجوان بازمانده از مدرسه، یا کودکانی که پیش از این مدرسه نمی رفته اند را هر روز به شوق آموختن راهی آنها میشوند.
در این مدرسه ها، جعبههای آموزشی که برای کودکان در بحران طراحی شده در اختیار کودکان قرار میگیرد. جعبههایی با ابزار نوشتن و کتاب و دفتر و اسباب بازی که برای این کودکان خانه و دارایی از دست داده، بیشتر به جعبه جادو می ماند. در این کمپها کودکان، درس میخوانند، باز میکنند، نقاشی میکشند و میکوشند تا لذت زندگی را باز در زیر پوستشان احساس کنند.
سیل، شاید همه چیز این کودکان را از آن ها گرفته باشد، اما، دریچهای به روی بسیاری از آنها گشوده تا با جادوی آموختن آشنا شوند و آینده بهتری برای خود بسازند.