هنگامی که جبار عسکرزاده (باغچهبان) در بهار سال ۱۳۰۷ به فراخوان رئیس «اداره معارف ایالت فارس»، همراه با همسرش صفیه میربابایی و دو فرزند خردسالش ثمین و ثمینه به شیراز میرود، در «نوزدهم اسفند ۱۳۰۷» نخستین نمایشنامهی چاپ شده برای کودکان و خردسالان ایران را با نام «خانم خَزوک یا خود انتخابِ رفیق»، منتشر میسازد.
و این سرآغازی فرخنده، ارزشمند و گرانپایهای است که جبار باغچهبان را در تاریخ ادبیات نوین کودک و ادبیات نمایشی و تئاتر نوین کودکان و خردسالان ایران پیشگام و پدر این گونههای ادبی میشناساند.
کتابِ «خانم خَزوک یا خود انتخابِ رفیق» دارای ابعاد ۱۶۰ در ۹۰ میلیمتر با ضخامت ۴ میلیمتر و ۲۰ صفحه و ۶ تصویر سیاه و سفید است که نویسنده آنها را طراحی و به شیوه چاپ سنگی منتشر کرده. جلد کتاب، همجنس کاغذ متن آن است و متنِ نمایشنامه به خط نستعلیق و نگارندگی «کاردان» انجام شده، هر صفحهی کتاب یازده سطر دارد و شماره صفحهها میانهی بالاترین سطر هر صفحه آمدهاست. پنج تصویر طراحی شده در آغاز هر صحنه («مجلس») آمده و پشت جلد - صفحه ۲۰ - تصویری کامل از بازیگران و کاراکترهای صحنه پایانی نمایش را نشان میدهد.
بر روی جلد کتاب – صفحه یک – عنوان و عنوان برابر و شناسنامه کتاب چنین آمدهاست:
خانم خزوک
یا خود
انتخاب رفیق
اثر میرزاجبّار عسکرزاده
معلّم بچگان کر و گنگ
و مدیر کودکستان شیراز
یک پرده
باجازه ریاست جلیله معارف ایالتی فارس
حق طبع محفوظ
برای کودکستانها و اطفال کلاسهای
ابتدائی
نوزدهم اسفند
ایران ١٣٠٧ شیراز
جبار عسکرزاده (باغچهبان) در یادداشتهای خود گاه این نمایشنامه را «خاله خزوک و موشک پهلوان» نام بُردهاست.
نخستین نمایشنامهی چاپ شده کودکان و خردسالان ایران، منظوم و آهنگین است و در «یک پرده» و شش «مجلس» یا صحنه نوشته شدهاست. «خانم خَزوک»، «گاو»، «غوک»، «خر»، «زنبور»، «موشک پهلوان» و شماری موش، شخصیتهای این نمایشنامه هستند.
این نمایشنامه، صحنهای و از گونهی «تئاتر با کودکان و خردسالان» و «برای کودکان و خردسالان» است.
باغچهبان این نمایشنامه را «اُپرت یا نمایشنامه موزیکال که همراه با موسیقی و آواز است» مینامد.
جبار باغچهبان در کتاب خود از مرجع اقتباسیاش برای نوشتن نمایشنامه خانم خزوک نام نبرده و شاید نیازی ندیده است، اما آشکار است که نمایشنامه خانم خزوک بر پایهی افسانه - مَتَلِ شفاهی و پُرآوازهی «خاله سوسکه» نوشته شدهاست. او در بخشی از زندگینامهی خود مینویسد: «با استفاده از قصههای عامیانه که از بچگی به یاد داشتم برای بچهها نمایشنامه و شعر سرودم و چیستان ساختم.»
جبار عسکرزاده (باغچهبان) با دگرگونی در ساختار، پیرنگ و درونمایه افسانه – متلِ خاله سوسکه، توانسته است داستانی نو در قالبی تازه «بازآفرینی» کند. این دگرگونی از قالب توصیفیِ افسانه – متل خاله سوسکه به قالب نمایشنامه و نمایشی کردن آن، بیگمان نخستین و بنیادیترین دگرگونی و نوآوری باغچهبان است. همچنین او با هوشیاری و با برهم ریختن و به روز کردن درونمایه افسانه – متل خاله سوسکه - همسریابی و انتخاب آزادانه جفت - که بیرون از دنیای مخاطبِ کودک و خردسال است، درونمایهای را جایگزین آن کرده که به دنیای آموزشی و پرورشی کودکان و خردسالان ایرانی نزدیک است. این بازآفرینی سبب شدهاست تا کودکان با نمایشنامه خانم خزوک یا خود انتخاب رفیق همذاتپنداری کنند و با شخصیت اصلی آن همراه و همداستان شوند.
زنده یاد جبار باغچهبان با دانایی و هوشیاری در ترویج و رشد کتابخوانی در کودکان، در پایان نمایشنامه «خانم خزوک یا خود انتخاب رفیق» پیشنهادی ارزنده ارائه میدهد که پس از نزدیک به نود سال همچنان پابرجاست:
«همین کتابچه و قسمتهای دیگر که در پی هم منتشر میگردد، مخصوص کودکستانها و کلاسهای ابتدائی است. خوبست برای تشویق آنها بهعنوان عیدی و تقدیر در موقع امتحانات به هر بچه یک نسخه ببخشند.»