برای بیشتر خانوده های کودکان ناشنوا، فرزندشان نخستین فرد ناشنوایی است که تاکنون دیده اند و پرورش یک کودک ناشنوا گاه مسئولیتی بسیار توان فرساست، به ویژه در صورتی که انبوه اطلاعات و توصیه های گوناگون متخصصان، دوستان دلسوز واعضای خانواده را نیز در نظر داشته باشیم. (گلوور، ۲۰۰۳)
در سال های اخیر مقالات بسیاری در زمینه ی فشار روانی والدین کودکان ناشنوا، تعاملات، حمایت های اجتماعی و روابط آنان با فرزند خود نوشته شده است (راس و همکاران ۲۰۰۴). اما به ویژه در مورد پرورش درست فرزندان ناشنوا مقالات اندکی در دست است. بنابراین، والدین کودک ناشنوا ضروری است همه نوع آگاهی پیرامون وضعیت فرزند خود داشته باشند و تصمیماتی بگیرند که والدین کودکان شنوا مجبور به گرفتن آنها نیستند. (بیزلی و مور، ۱۹۹۵) به عنوان مثال، انتخاب روش ارتباطی مناسب برای فرزندشان، کار با سمعک، آشنایی با فرهنگ ناشنوایان و ... (مک کراکن و ساترلند، ۱۹۹۱).
چهار مشکل عمده والدین شنوای کودکان ناشنوا غالباً عبارت است از:
۱- آموزش دوری کردن از خطرات؛
۲- غلبه بر ناامیدی؛
۳- سرکردن با هیجانات منفی؛
۴- حمایت از فرزند خود جهت دستیابی به مهارت های زبانی و برقراری ارتباط.
در حقیقت می توان سه مورد نخست را هم به مورد چهارم نسبت داد که منشاء تمام مشکلات مربوط به فرزندان ناشنواست، به همین خاطر تربیت کودک ناشنوا به دلیل مشکلات ارتباطی، مشکل تر از کودک شنوا است. (نوتسن و همکاران، ۲۰۰۴)
غالباً به نیازهای هیجانی و رفتاری کودک ناشنوا توجه کمتری می شود و والدین در این رابطه با مشکلاتی روبرو هستند (ماهر، ۱۹۸۹). موفقیت کودک ناشنوا نیز مانند کودک شنوا با پذیرش او از سوی والدین و برقراری ارتباط در منزل آغاز می شود. کودک ناشنوا نیازهای ویژه ای دارد که او را از کودک شنوا متمایز می کند اما این تفاوت را نباید کاستی محسوب کرد. در عوض باید در نظر داشت کودکان ناشنوا نیز مانند کودکان شنوا با یکدیگر چه بسیار تفاوت دارند و باید به هر یک از آنها نگاهی خاص داشت. کودکان ناشنوا دقیقاً همان چیزهایی را از والدین خود می خواهند که کودکان شنوا می خواهند. گرچه ممکن است روش به دست آوردن آن متفاوت باشد. از این رو، پرورش کودکان ناشنوا شامل همه جنبههای پرورش کودک عادی نیز میشود (اگدن، ۱۹۸۴).
در حقیقت ارتباطات اجتماعی اولیه، رفتارهای اجتماعی آتی کودکان را رقم می زنند و کودک با کسب تجربیات و مهارتها، شخصیت سالهای آتی خود را شکل میدهد (هریس و موهای، ۱۹۹۷).
همچنین احساس والدین این است که با بزرگتر شدن فرزندشان کار آنان سادهتر می شود، این امر چندین دلیل دارد: نخست اینکه کسب نتایج مثبت فرزندشان در مراحل مختلف به آنها امید میدهد و زمانی که والدین میبینند فرزندشان مستقل شده و بسیاری از تلاشهای آنان به نتیجه رسیده احساس رضایت خاطر میکنند. دوم اینکه زمانی که فرزندان ناشنوا بزرگتر میشوند، وابستگیهای فیزیکی آنان به والدین کمتر میشود. دیگر اینکه والدین نسبت به سالهای پیش احساس اعتماد به نفس بیشتری در خود میکنند و احاطهی بیشتری بر مشکلات ومسائل مربوط به فرزند خود دارند (انجمن ملی کودکان ناشنوای انگلیس، ۲۰۰۳).
با توجه به نبود آموزشهای ویژه در زمینهی پرورش کودکان ناشنوا این مقاله برآن است، تا شیوهی درست رفتار با کودکان ناشنوا را از تولد تا سه سالگی درسه حیطهی برقراری ارتباط، گفتار و بازی به زبانی ساده بیان کند. البته والدین با تحمل سختیها و فشارهای بسیار، در سالهای بعد (سه سالگی و پس از آن) راحتتر با مسائل روبرو میشوند و توان بیشتری برای مقابله با مشکلات پیش روی خود دارند، اما لازم است تا شیوهی رفتار درست با کودکانشان را در سه حیطهی برقراری ارتباط، گفتار و بازی دنبال کنند.
-
برقراری ارتباط با کودک ناشنوا
«۰ تا ۲ ماهگی»
مهم است بتوانید همراه با کودکتان لحظاتی را در سکوت و آرامش بگذرانید. کودکان خیلی دوست دارند صمیمیت نزدیکی با کسی را تجربه کنند و فقط به هم نگاه کنند. کودکان با این کار در مورد خود و دیگران چیزهای زیادی میآموزند. بهتر است زمانی که کودک حرکت میکند و یا صدایی تولید می کند، آن را برای او توضیح دهیم. به عنوان مثال، زمانی که کودک آروغ می زند به او بگوییم «آروغ زدی؟»، «حالا احساس بهتری داری؟» لمس کردن، بخش مهمی از ارتباطات اولیه است. به پشت کودک ضربه زدن، قلقلک دادن و با مهربانی وی را در آغوش گرفتن همه و همه باعث میشوند کودک از وجود شما آگاه شود و از بودن در کنار شما و گوش دادن به شما لذت ببرد. از گفتار، لمس و بیان چهره ای (ایماهای کلامی) برای ارتباط با کودکتان استفاده کنید. کلمات و عبارات آشنا را تکرار کنید. مثلاً به کودکتان بگویید: «شیر تو اینجاست» یا «مامان اینجاست». درگفت و گو با کودک، آهنگ کلامتان را تغییر دهید و از ایماهای کلامی مثل تنگ و گشاد کردن چشمها، لبخندزدن و..استفاده کنید.
در مورد این که در طول روز قصد انجام چه کارهایی را دارید با کودکتان صحبت کنید. به عنوان مثال: اگر می خواهید به حمام بروید، با کودکتان اینگونه صحبت کنید: «اجازه بده لباس زیرت (زیرپوشت) را درآورم، اوه، پوشکت را نگاه کن و ....»
«۲ تا ۴ ماهگی»
زمانی را برای تعاملات رودر رو با کودک صرف کنید، از این فرصت برای صحبت در مورد اینکه کودکتان در حال انجام چه کاری است و یا چه حس و حالی دارد، استفاده کنید. مثلاً وقتی کودک خمیازه میکشد. به او بگویید: «خمیازه کشیدی؟»، «خسته ای عزیزم!». صداها، حرکات دهان و ایماهای چهره کودکتان را تقلید کنید. مثلا، با لب و لوچه آویزان با او صحبت کنید. گاهی اوقات کودکتان نیز به تقلید رفتار شما میپردازد.
به استفاده از گفتار، لمس و بیان چهرهای با کودکتان ادامه دهید. این کار را در زمان تعویض پوشک و یا غذا دادن به کودک انجام دهید. به او بگویید: «تو شیطونی و او را قلقلک دهید» و بعد ادامه دهید. «می خندی!». به یاد داشته باشید هنگام گفت و گو با کودکتان طوری قرار گیرید که او بتواند بچرخد و سرش را جابجا کند.
«۴ تا ۶ ماهگی»
جهت ارتباط با کودکتان زمانی را به تعاملات رو در رو بگذرانید. چیزهایی را که کودکتان به آن نگاه می کند برایش توضیح دهید. مثلاً به کودکتان بگویید: «بابا اینجاست».
از کلمات ساده، تکراری و کوتاه در گفت و گو با کودکتان استفاده کنید. آهنگ کلامتان را تغییر دهید، از ایماهای کلامی مثل لبخند زدن و حرکات سر مثل تکان دادن سر در هنگام صحبت استفاده کنید. زمانی که کودکتان در حال نگاه کردن به شماست، صداها و حالات چهره ای را تقلید کنید. با کودکتان بازیهای «ردگیری بینایی» را انجام دهید. مثلاً، قاشق مثل هواپیما به دهان کودک وارد میشود. یا یک اسباب بازی را در جلو چشمان کودکتان حرکت دهید تا مجبور شود حرکت شیء را دنبال کند. بازی قلقلک و یا سایر بازیهای پیش بینی را با کودکتان انجام دهید. مثلاً، زمانی که کودکتان را قلقلک می دهید، وقتی دوباره دوستانتان به کودک نزدیک میشود، چهرهی وی نیز خندان میشود.
«۶ تا ۹ ماهگی»
به تلاش کودکتان برای برقراری ارتباط توجه کنید و با استفاده از گفتار و ایماهای کلامی به وی پاسخ دهید. کلماتی را که فکر می کنید کودکتان سعی در بیان آنها دارد تکرار کنید. صداها، حرکات و ایماهای کلامی کودکتان را تقلید کنید. بازی با کودکان را همراه با وزن و آهنگ انجام دهید، زیرا کودکان در این مرحله از زندگی به این مسئله بسیار پاسخگو هستند. بازیهایی مثل لی لی حوضک، تاپ تاپ خمیر، دالی موشه و ... زمانی که اشیاء و یا اسباب بازیهای قابل مبادله هستند، بازی «اینو بده، اینو بگیر» را با کودکتان انجام دهید. مثلاً به او بگویید: «عروسک را بگیر» و «ماشین را بده».
«۹ تا ۱۲ ماهگی»
کودکان در این برهه از زندگی بیشتر از هر زمان دیگر فعال و پر انرژی هستند، بنابراین صحبت کردن در مورد این که آنها در حال انجام چه کاری هستند، فرصت شنیدن دستور زبان را برای آنها فراهم می کند. در این مرحله، کودکتان علاقه مند به دانستن اسم اشیاء است، به همین خاطر باید نام اشیا، انسانها و تصاویر موجود در کتاب را به او بگویید. مثلا به او بگویید «اوه، نگاه کن، اون یک ماشیه. بابا هم یک ماشین خریده، به نظر تو این ماشین بابا نیست؟»
با کودکتان در مورد اینکه انسانهای دیگر در حال انجام چه کاری هستند، صحبت کنید. از ایماها و اداهای کلامی برای گفتگوهای روزانهی خود با کودک استفاه کنید. مثلاً، در احوالپرسی ها، سلام و تعارف ها. با استفاده از عبارات و کلمات کوتاه، گفتار کودکتان را گسترش دهید. به طور مثال، اگر کودکتان چیزی را عقب هل میدهد می توانید به وی بگویید: «دوست نداری با آن بازی کنی». زمانی که کودکتان کلمهای را به صورت ناقص بیان میکند، شما شکل درست کلمه را برایش تکرار کنید. مثلاً، با کودکتان به بازیهای پیش بینی بپردازید و پیش از شروع بازی با گفتن کلمهای، نوع بازی را به وی اعلام کنید.
«۱۲ تا ۱۵ ماهگی»
زمانی که از کودکتان می خواهید رفتاری را انجام دهد، از گفتار و ایماهای کلامی همراه با هم استفاده کنید، تا کودکتان متوجه منظور شما شود مثلاً، وقتی به کودکتان میگویید: «بیا اینجا» در عین حال آغوشتان را نیز باز کنید. در مورد اینکه کودکتان در حال انجام چه کاری است، با وی صحبت کنید.
برای کودکتان نامهای اشیاء، انسانها، تصاویر موجود در کتاب داستان و ... را بگویید. با کودکتان در مورد اینکه انسانهای دیگر در حال انجام چه کاری هستند، صحبت کنید. به اداها و ایماهای کلامی کودکتان پاسخ دهید. دایرهی کلمات کودکتان را با عبارات کوتاه گسترش دهید. از اینکه کودکتان، ارتباط و تعامل انسانهای دیگر را میبیند، مطمئن شوید.
«۱۵ تا ۱۸ ماهگی»
از گفتار و ایماهای کلامی برای توضیح رفتار کودکتان استفاده کنید. با کودکتان در مورد اینکه در حال انجام چه کاری است، چه کاری را انجام داده است و چه کاری را انجام خواهد داد، صحبت کنید. اسم اشیاء، انسانها و تصاویر موجود در کتابها و ... را برای کودکتان بگویید و البته این نامها را با تجربیات و اسباب بازیهای شخصی کودکتان مرتبط کنید. مثلاً به کودکتان بگویید: «این یک کتاب است» و بعد ادامه دهید «این کتاب، مثل مال توست. اینطور نیست؟»
همراه کودکتان به آلبوم عکسش نگاه کنید، در عکسها به وجود انسانهای دیگر، اشیاء و ... اشاره کنید. در هنگام دیدن آلبوم عکس، به اینکه چه کسی در حال انجام چه کاری است و یا در مورد این که چه کسی در این عکس وجود ندارد، با کودکتان صحبت کنید. مثلا، به او بگویید: «خواهرت اینجا نیست، مدرسه است». کلمات و عبارات کوتاه کودکتان را با عبارات طولانیتر تکرار کنید و به آن کلمات، اطلاعات جدید بیفزایید.
به ایماها و اداهای کلامی کودکتان پاسخ دهید. توجه کنید پاسخ به ایماهای کلامی به اندازهی ارتباط کلامی مهم است. با کودکتان بازیهایی کنید که به آنها علاقه دارد. مطمئن شوید کودکتان فرصتهایی برای دیدن انسانها در حالت ارتباط دارد.
«۱۸ تا ۲۱ ماهگی»
از گفتار و ایماهای کلامی برای توصیف فعالیت یا رفتارهای کودکتان و اینکه چه بکند و یا چه نکند استفاده کنید. مثلا، به کودکتان بگویید: «دختر خوبم یا پسر خوبم! قابلمه داغ است، به آن دست نزن». بر اساس فعالیتهای روزانهی کودکتان با وی بازی کنید (مثلا، موقع غذا دادن یا پوشاندن لباس به او). نام وسایل منزل، غذاها، ماشینها، مکانها و یا برخی تصاویر کتابها را به کودکتان بگویید. در مورد خانواده و حوادث روزمره داستانهای کوتاهی برای کودکتان تعریف کنید.
در مورد اینکه قصد انجام چه کاری را دارید و یا چه کاری را انجام دادهاید با کودکتان صحبت کنید. می توانید برای انجام این کار از عکسها و تصاویر کمک بگیرید. به ایماهای کلامی کودکتان همچنان پاسخ دهید. در بازیهایی که کودکتان علاقه مند به انجام آنهاست، شرکت کنید. مطمئن شوید کودکتان فرصتهایی برای دیدن انسانها در حالت ارتباط دارد.
«۲۱ تا ۲۴ ماهگی»
جملات و کلمات کودکتان را با عبارات کوتاهتری تکرار کنید، در عین حال به آن عبارات، اطلاعات تازهای بیفزایید. با این کار کودک میبیند که چطور با همان جمله ی خودش، جملات طولانیتری ساخته میشود. البته این کار وضوح گفتار کودک را نیز بهبود میبخشد. به عنوان مثال، کودک شما میگوید: «مادر بزرگ طبقهی بالاست» و شما می توانید در عین تکرار جمله ی او، به جمله اش اطلاعات جدیدی را اضافه کنید و به او بگویید: «بله، مادر بزرگ میره طبقه ی بالا تا به دستش که درد می کنه، پماد بماله».
برای انجام بعضی کارها از کودکتان کمک بگیرید و در حین انجام کار با وی صحبت کنید. مثلا، وقتی در حال آماده کردن غذا هستید، از کودکتان در مورد بازیها و وسایل مورد علاقهاش سوال کنید. در عین حال نام غذاها، و وسایل پخت و پز را به وی آموزش داده و بگویید.
به کودکتان اجازه بدهید در شستشوی سبزیجات، مالیدن کره روی نان، چشیدن مزه ی غذاها و ... به شما کمک کند. در طول بازی در مورد اسباب بازیها به کودک توضیح دهید. عقیدهی کودکتان را جویا شوید. مثلا،وقتی کودکتان غذایی را خورد از وی بپرسید: «خوشمزه بود؟». مطمئن شوید، کودکتان فرصت هایی برای دیدن انسانها در حالت ارتباط دارد.
زمانی را برای صحبت در مورد کتابهای داستان و تصاویرشان بگذارید. مثلاً، از کودکتان در مورد جزئیات موجود در تصاویر سوال کنید. یا از کودکتان بخواهید به شما بگوید: «در تصویر چه اتفاقی در حال وقوع است؟».
«۲۴ تا ۳۰ ماهگی»
درباره ی اینکه قصد انجام چه کاری را دارید، کجا می خواهید بروید یا کارهایی که بیشتر انجام داده اید، با کودکتان صحبت کنید. به کودکتان فرصت دهید انتخابهایش را بیان کند. مثلا، از او بخواهید بگوید، چه بازی را دوست دارد انجام دهد. در پایان روز، با کودکتان در مورد اتفاقات آن روز صحبت کنید. مثلاً از وی بپرسید: «بهترین کاری را که انجام دادی چه بود؟» داستانهای تخیلی مثل داستان پریان، جک و لوبیای سحرآمیز را برای کودکتان بخوانید. البته توجه داشته باشید که برای کمک به درک فهم کودکتان از تصاویر هر صفحه کمک بگیرید.
کودکان از شنیدن داستانهای تکراری لذت میبرند. توجه داشته باشید کودک شما می تواند از تصاویر موجود در کتاب برای گفتن همان داستان تکراری استفاده کند. با کودکتان در مورد برنامههای تلویزیونی، نوارهای ویدئویی و یا لوحهای فشرده ای که تماشا کردهاید، صحبت کنید زیرا ممکن است کودک شما متوجه برخی از رویدادهای موجود در برنامهی تلویزیونی نشده باشد.
به کودکتان صحبت با سایر کودکان را بیاموزید. به عنوان مثال، اگر کودکتان می خواهد در بازیای شرکت کند یا اگر کودکان دیگر اسباب بازی دارند و کودک شما می خواهد آن اسباب بازی را بگیرد و بازی کند به او بیاموزید چه بگوید و یا چگونه بگوید.
«۳۰ تا ۳۶ ماهگی»
به سوالات کودکتان پاسخ دهید. با استفاده از توضیح و مثال مطمئن شوید که او فهیمده است. در ابتدای روز، با کودکتان در مورد آنچه که قصد انجام آن را دارید، جاهایی که میخواهید بروید و کسانی که ملاقات خواهید کرد صحبت کنید. مطمئن شوید کودکتان فرصت هایی برای بازی و ارتباط با کودکان دیگر دارد.
کودکتان را به توصیف نقاشیهایش، تشویق کنید. در مورد چیزی که کودکتان با استفاده از خمیر یا گل میسازد صحبت کنید. به خواندن داستان برای کودکتان ادامه دهید. اما در مورد شخصیتها و حوادث داستان با وی صحبت کنید. کودکتان را به گفتن داستانهایی که او با آن داستانها آشناست، و برایش تکراری هستند تشویق کنید. چیزهایی مانند عکس، نقاشی، برگ، تمبر که کودکتان به آنها علاقمند است را درآلبوم های مخصوص جمع کنید تا بتوانید آنها را با او تماشا کنید و در مورد آنها با هم صحبت کنید.