آوازهای سیب زمینی

چه کسی دوست دارد به «آوازهای سیب زمینی» گوش بسپارد؟ بزرگترها گفته‌اند که سیب‌زمینی یک موجود ِبی‌مصرف و بی‌رگ است.

مهدی مرادی در این کتاب، این دیدگاه را نپذیرفته و آن را بَرهَم زده است. تازه فقط حرف ِسیب زمینی در میان نیست و پدیده‌های دیگری هم در کتاب حضور دارند و از زبان خود و مرادی رازهای زندگی را با خواننده درمیان می‌گذارند.  

 در این مجموعه شعر، شاعر به پدیده‌های پیرامون خود با دقت نگاه کرده و به رنگ‌های های کمتر دیده شده و صداهای کمتر شنیده شده پرداخته است. حس‌های مبهم و رازآلود دوران ِ نوجوانی  در کتاب می‌چرخند و همانند مه ما را در برمی‌گیرند، شاید خواندن این شعرها برای بزرگترها هم سودمند باشد.

کتاب «آوازهای سیب زمینی» برگزیده هجدهمین جشنواره کتاب کودک و نوجوان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و یازدهمین دوره جشنواره شعر فجر است.

 نام «آوازهای سیب زمینی» در فهرست لاک پشت پرنده هم آمده است. این کتاب همچنین در فهرست کتاب‌های مناسب دفتر انتشارات و تکنولوژی آموزشی وابسته به سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی وزارت آموزش و پرورش معرفی شده است.  

خوشبختانه کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان نسخه بریل «آوازهای سیب زمینی»را به همراه چند کتاب شعر دیگر برای نوجوانان نابینا و کم‌بینا فراهم آورده است.

درباره شاعر کتاب «آوازهای سیب زمینی»

مهدی مرادی دانش‌آموخته زبان انگلیسی است، در خوزستان زندگی می‌کند و در دبیرستان‌های اهواز درس می‌دهد. کتاب «نامی برای اره ماهی» اثر دیگر این شاعر است.

شعر «من و باران» را از مجموعه شعر «آوازهای سیب زمینی» با هم می‌خوانیم، شاعر، این شعر را به گلچین گیلانی تقدیم کرده است:

 

دست باران را گرفتم

در خیابانی بهاری

با هم از میدان گذشتیم

پابه پا، خوشحال و جاری

 

در عبور ما درختان

دلپذیر و شاد بودند

کوچه‌ها شفاف و تابان

خانه‌ها آباد بودند

 

شانه به شانه، من و او

ابرها را می‌چکیدیم

بام ها را می‌گذشتیم

ناودان را می‌شنیدیم

زیر لب تکرار می‌شد:

«باز باران، با ترانه»

بعد باران بند آمد

خیس برگشتم به خانه

برگردان
نرگس دلاوری
سال نشر
۱۳۹۴
شاعر
مهدی مرادی
نگارنده معرفی کتاب
Submitted by editor3 on