توراندخت اشتیاقی سال ۱۳۰۹ در تهران متولد شد. او تحصیلات دانشگاهی خود را در ایران تا مقطع دکترای ادبیات و سپس در امریکا در رشتهی تعلیم و تربیت و مدیریت آموزشی ادامه داد. توران اشتیاقی از سال ۱۳۳۲ تدریس در مدرسهها را آغاز کرد. با تاسیس آموزشگاه تربیتمعلم یکساله، در سال ۱۳۳۹، مسئولیت ادارهی آن را به مدت دو سال به عهده گرفت.
پس از آن مدرسهای شامل کودکستان و دبستان به نام «آینده» را بنیان گذاشت. در کودکستان و دبستان «آینده» افزون بر مواد درسی، به جنبههای دیگر رشد کودکان هم توجه خاص میشد. از جمله در پرورش استعدادهای هنری مثل اجرای نمایش، آموزش موسیقی و کارهای دستی و نقاشی. کارهای جانبی کلاسها مثل اداره کتابخانه مدرسه، ناهارخوری، تزیین کلاسها، راهروها با کارهای دستی بچهها، تشکیل جلسههای داوری در زمینه مسایل انضباطی و ... با کمک دانش آموزان خردسال و با انتخاب خود آنها بهصورت گروهی انجام میشد. او هفت سال مدیریت مدرسه را به عهده داشت و بعد مدرسه را واگذار کرد.
همچنین او یکی از نخستین افرادی بود که برگزاری نمایشگاه کتاب را در ایران پایهگذاری کرد. توران اشتیاقی در گفتوگو با موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان درباره تجربهی خود از برگزاری نمایشگاه کتاب در تهران گفته بود:
«در اولین سالی که به مناسبت هفته کتاب دستبهکار تشکیل نمایشگاه کتاب شدم، سال ۱۳۴۳، کار بسیار سخت بود برای شروع کار کورمالکورمال به دنبال مواد خواندنی گشتم. به مدت یک ماه تمام کتابفروشیهای خیابان شاهآباد را سر زدم. توضیح دادم. پرسیدم... و پافشاری کردم تا از هر یک، ۲-۳ نمونه به دست آوردم. مهم این بود که نخست میباید برای کتابفروشیها توضیحات روشنکنندهای میدادم تا متوجه شوند. اغلب برای از سر باز کردن من یکدو کتاب داستان به من میدادند - درواقع مثل صدقه - که من شَرم را کم کنم. بعضیها با نخستین کتابی که میدادند، میخواستند نام و نشانی کتابفروشی را در نمایشگاه اعلام کنم! بعضی کمحوصلگی میکردند و من را به قسمت انبار میفرستادند که خودم هرچه پیدا کردم بردارم. این کار از همه بهتر بود. و از همان جاها بود که کتابهای پلیسی، جنایی، ترجمههای مختلف و چند موضوع علمی و سرگرمی را یافتم. دسترسی به مجلههای کودکان راحتتر و تعداد آنها بیشتر بود. کتابهای کهنه داستانی، کتابهای کمکدرسی را هم انتخاب میکردم. که بیشتر جنبه سرگرمی داشتند.
در آن سال فکر میکنم در چهار یا پنج منطقه تهران: تجریش، میدان خراسان، مولوی با مدیران مدرسههای دولتی مذاکره کردم و بالاخره محل نمایشگاهها را در اختیار گرفتیم. سعی کردم از هر کتاب به تعداد نمایشگاهها از کتابفروشها امانت بگیرم... کتابها را به محل نمایشگاه میبردیم و در سالن یا راهروی مدرسه به نمایش میگذاشتیم...
در تمام ساعات بازدید که از پیش اعلام کرده بودیم یکی از اعضای شورا در هر محل حاضر بود و برای بازدیدکنندگان که برای اولین بار با چنین کاری روبهرو میشدند توضیحات لازم را میداد و در واقع درباره کتاب و کودک و ضرورت مطالعه کودک روشنگری میکرد. خود من اغلب در یک روز در چند محل حاضر میشدم و از تعداد بازدیدکنندگان، واکنش آنها، میزان استقبال مربیان و فرهنگیان و حتی کودکان آگاهی پیدا میکردم و برای ارزشیابی کار یادداشت برمیداشتم.
این نمایشگاهها سالبهسال شناختهتر شد. کتابها را کمکم خود ناشران به ما میدادند. کتاب دیگر از حالت یک چیز بیروح فراموششده بیرون میآمد و جابهجا چند کتاب تروتازه برای بچهها خودنمایی میکرد. اما تازه کار ما و بهرهبرداری از این نمایش حساستر و جدیتر میشد تا آنجا که در سالهای اول دهه ۵۰ چند نمایشگاه را در دبیرستان (نوربخش) رضاشاه برگزار کردیم که گویا به مناسبت روز کودک بود. از این نمایشگاه در روز گشایش عده زیادی از مسئولان آموزشوپرورش، انجمن حمایت کودکان، ناشران و نویسندگان بازدید کردند. رشد تعداد کتابها چشمگیر بود. کمبودها و نارساییهایی که در کار تالیف و به ویژه تدوین کتابهای علمی وجود داشت، با آمار و ارقام و به صورت تابلوهای مخصوص مشخص شده بود. از طرف مقامات مسئول به توضیحهای من به عنوان نماینده شورای کتاب توجه ویژه نشان میدادند.» (تاریخ ادبیات کودکان ایران، جلد هشتم)
از سال ۱۳۵۲ که درس ادبیات کودکان در برنامه دانشکدهها قرار گرفت، توران اشتیاقی تدریس آن در دانشسرای عالی سپاه دانش واحد مکاتبهای را به عهده گرفت.
توران اشتیاقی در سال ۱۳۹۴ درگذشت.
از دیگر فعالیتهای توران اشتیاقی:
- یکی از بنیانگذاران شورای کتاب کودک و عضو اولین هیئتمدیره شورا
- معاون دانشجویی و مدرس تماموقت مدرسه عالی شمیران در سالهای ۱۳۵۴ تا ۱۳۵۷
- سرپرستی تالیف و تالیف کتاب درسی در پایهها و موضوعهای مختلف مانند کتابهای درسی دوره کودکیاری و جزوههایی برای دانشکدههای مکاتبهای و مدرسه عالی شمیران
- برنامهریزیهای پایههای درسی مختلف از پیشدبستان گرفته تا تربیتمعلم و دانشکدهها