پس از اشغال کانادا توسط اروپاییها، قانونی وضع شد تا کودکان ساکنان اولیه کانادا به اجبار به مدارس شبانه روزی فرستاده شوند. هدف از این کار آموزش زبان انگلیسی و همینطور فرهنگ انگلیسی به این کودکان بود.
این کودکان توسط نیروهای دولتی به اجبار از خانوادههایشان جدا شدند و در مدارس شبانه روزی سکنی گزیدند. این حرکت اشغالگران اروپایی، لکه سیاهی در تاریخ کانادا به شمار میرود.
با جدا شدن کودکان از خانوادههایشان، آنها از زبان و فرهنگ خود دور شدند و از اصالت خود فاصله گرفتند. به همین دلیل، زبان و فرهنگ ساکنان آنها در طی ۲۰۰ سال اشغال سرزمینشان توسط اروپاییها، رو به زوال گذاشت.
پس از تلاشهای بسیار این گروه، بالاخره دولت کانادا آنها را به رسمیت شناخت و به پشتوانه قانون وضع شده، آنها توانستند نهادهایی را جهت زنده کردن فرهنگ خود تشکیل دهند.
آنها راه بسیار سختی در پیش رو داشتند، چرا که زبان و ادبیات و فرهنگ آنها بیشتر شفاهی بوده و فقط در خاطره بزرگان قبیلهها زنده مانده بود.
این نهادها در شرایطی کار خود را شروع کردند که افراد کمی به زبان محلی صحبت میکردند و در بین آنها تعداد انگشتشماری سواد خواندن و نوشتن میدانستند.
پژوهشگران با این بزرگان وارد صحبت شدند و داستانها و رسوم آنها را به صورت نوشتاری منتشر کردند. از دیگر فعالیتهای این نهادها میتوان به تهیه فرهنگ لغت و همینطور تهیه منابعی برای تدریس زبان و فرهنگ اشاره کرد.
این تلاشها هر روز رو به افزایش است. امروزه میبینیم که احترام و شناختن ساکنان اولیه کانادا، یک ارزش اجتماعی بهشمار میرود و این مهم حتی در سیستم آموزش و پرورش راه خود را باز کرده و شناساندن فرهنگ آنها به تمام دانشآموزان کانادایی، یکی از مهمترین اهداف آموزشی محسوب میشود.
امروز تاریخ، قصه تلخ کودکان مدارس شبانه روزی را برای ما تعریف میکند. کودکانی که دور افتادن از زبان و فرهنگ خود را ظلمی بس عظیم از طرف اشغالگران اروپایی میدانند و هر روز آگاهی مردم را نسبت به این قسمت تاریک تاریخ بیشتر میکنند.
و اما این قصه به کودکان ایرانی مهاجر چه ربطی دارد؟ کودکان ایرانی چه ارتباطی با مدارس شبانه روزی دارند؟
در پاسخ باید اذعان داشت، زمانی که کودک ما با زبان و فرهنگ ایرانی ناآشنا باشد، زمانی که نتواند به زبان فارسی بخواند و بنویسد، زمانی که از آداب و سنن ایرانی بیخبر باشد، او هم مانند همان کودکان مدارس شبانه روزی است که از اصل خود دور افتاده است و آنچه که باعث دورافتادگی کودک ما شده است، نه نیروهای دولتی و نه چیز دیگر، بلکه فقط و فقط غفلت ما والدین است. این کودکان هم مانند کودکان مدارس شبانه روزی، در آینده از ما گلهمند خواهند شد.
پس حال که زبانی به زیبایی و اقتدار زبان فارسی داریم، حال که فرهنگ غنی ایرانی داریم، حال که نیازی به تهیه فرهنگ لغت و منابع آموزش نداریم، تنها و تنها، آگاهی ماست که میتواند کودکمان را به ریشههایش وصل کند.
پس بیاییم دست به دست هم دهیم و برنامهای منظم برای تقویت هویت ایرانی کودکمان در نظر بگیریم.
کتابک خواندن مقاله زیر را به شما توصیه میکند: