قصه گویی کتاب دیو سیاه دُم‌به‌سر توسط مرجان رحیمی‌فرد

قصه گویی کتاب دیو سیاه دُم‌به‌سر توسط مرجان رحیمی‌فرد

خاله پیرزن لب دریا نشسته بود که ناگهان توی آب می افتد. هشت پای گرسنه ای با دیدن خاله دهانش آب می افتد و سراغ خاله پیرزن می رود و از او می پرسد که کجا می رود. خاله برای نجات خود می گوید که به خانه پسرش، دیو سیاه دم به سر می رود.

معرفی کتاب کتاب دیو سیاه دُم‌به‌سر

Submitted by admin2 on