برگرفته از لیل و نام دختری عرب است که داستان عشق او به مجنون، به ناکامی هر دو انجامید. مجنون، لیلی را تمثیل ازلی و ابدی و جمال ظاهری و باطنی میانگاشت. نام لیلی در برخی از نواحی ایران مانند کهگیلویه و بویراحمد، مناطقی از چهارمحال و بختیاری و فارس به عروسک که نماد زیبایی است اطلاق میگردد. در حقیقت مردمانی که این عروسک را همبازی دخترانشان میدانند آرمانها و آرزوهای خود را درشخصیت کامل لیلی میبینند. لیلی نماد زیبایی و کمال در ادبیات فارسی است. از اینرو این عروسک نیز بنا به اسم منسوب به خود، زیبا و دارای قامتی بلند بوده است. در لفظ محلی هر عروسکی را «لیلی» میگویند و این نام در نزد کهنسالان جایگزین نام عروسک است. بسیار مشکل است که بتوان تاریخ دقیق آغاز استفاده از از این دستسازه را یافت.
تنها میتوان گفت این عروسک از گذشتههای بسیار دور بازیچه کودکان و همدم آنان بوده و تصور آن در فرهنگ بازی و تفریح کودکانه موجب تاثیر عمیق آن در شکلگیری شخصیت کودکان میشد. با توجه به نگاه مردمشناسان مبنی بر تغییر اندک پوشش مردمان این سامان از ادوار گذشته تاکنون و همچنین تاثیرپذیری این عروسک از پوشش عادی مردم، میتوان گفت تغییر چندان محسوسی در طرح و طریقه ساخت و پوشش آن ایجاد نشده است. دلیل ثابت ماندن این ساختار، سادگی ساخت و به کارگیری وسایل غیر ضروری و گاه دور ریختنی در پیکر آن است که هر مادری را با اندکی ذوق به ساخت آن وادار میکند.
معرفی عروسک لیلی بازبازک
اگرچه بازبازک یا لیلی عروسک کودکانهای است اما کودکان نقشی در ساخت و ساز آن نداشته و تنها بازیدهندگان آن به شمار میروند. همواره در ایل زنانی بزرگ و با تجربه حضور دارند که وظیفه آنان انتقال آموزهها و تعلیم فنون و فنآوری بافتهها و طراحی نقش و نگارهها در صنایع دستی و خیاطی و تهیه و تدارک ملزومات اولیه و نیازهای زندگی به شمار میروند. این زنان عمدتا کدبانوهایی هستند که از حرمت و منزلت ویژهای برخوردار بوده و میراثدار فرهنگ گذشتگان و القاکننده ارزشهای ایلی محسوب میشوند. آنان مهارتی در امور داشته و در صنعت فرش و گلیم و خورجین و کلیه دست بافته ها صاحب ذوق بوده که به آن چینهگر میگویند.
در غیاب چینهگران این بیبیها و مادربزرگها و دالوها هستند که به ساخت عروسک برای کودکان خود مبادرت میورزند. با توجه به نبود وسایل اسباببازی برای کودکان و خصوصا دخترکان بازبازک اهمیت ویژهای داشته و کارایی زیادی برای سرگرمی و تفنن آنان دارد. چندان که دختران که خیلی زود هم شوهر میکنند عروسک بازبازک را در جهیزیه خود همراه داشته و گاه آنان را به اولین فرزند دختر خود هدیه میدهند و اغلب هدایای مادربزرگها و بیبیها، برای فرزندان ایل، بازبازکها هستند که درحکم سوغاتی نیز قرار میگیرند و موجبات نشاط و خوشحالی دختران را فراهم میآورند.
لفظ بازبازک نیز به خاطر بازیکردن و رقصیدن به این عروسک تعلق یافته است. عروسک لیلی یا بازبازک همانطور که پیشتر گفته شد ساختار سادهای دارد. بدنه اصلی آن از به هم وصلکردن دو چوب عمود بر هم شکل میگیرد و دستانش با دو نی که از طول بریده شدهاند ساخته میشود. با بستن نخ به دستان لیلی و ایجاد مفصلی نخی، بازوان عروسک دارای حرکت میگردد که ویژگی اصلی عروسک است. در مرحله بعد لباسهای عروسک دوخته شده و بر تنش پوشانده میشود. سر عروسک بعد از دوخت لباس باید درست شود زیرا در غیراینصورت نمیتوان گردن را درست مهار کرد. سر عروسک با پارچهای نواری که به دور خود پیچیده میشود شکل میگیرد. پس از اینکه دایره صورت به اندازه دلخواه درآمد پارچهای سفید بر روی آن کشیده میشود و اجزای صورت با ذغال نقاشی میگردد. چیزی که این عروسکها را تا این حد دوستداشتنی و صمیمی میکند این است که اجزای مختلف آن مانند مو و لباس و ... از وسایل طبیعی ساخته میشود. حتی مادران برای ساخت این عروسک از موهای خود برای لیلی گیس درست میکنند و عشق خود را در آن میریزند. در نهایت به رسم رقصهای کردی و لری دستمالی به دستان لیلی وصل میگردد تا به هنگام حرکت دادن چوب ها رقص را تداعی کند.
کارگاه ساخت این عروسک برای اولین بار توسط موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات در دفتر کودک و نوجوان کاخ گلستان برگزار گردید. محدوده جغرافیایی این عروسک به سه استان خوزستان، چهارمحال و بختیاری و فارس میرسد که در استان فارس به نام لیلی خاموش ثبت ملی شده است.
در طی سالها پژوهش مشاهده شده است که این ساختار عروسک، یعنی مفصل متحرک در بسیاری از نقاط ایران رایج بوده و گستره جغرافیایی وسیعی دارد. در بخشهای بعدی به این نمونه ها اشاره خواهد شد.
نام سازنده عروسک: خانم بیعتفر از چهارمحال و بختیاری
منابع
1. کتاب فرهنگ عروسکها و نمایشهای عروسکی آیینی و سنتی ایران، صفحه 554، پوپک عظیمپور
2. کتاب عروسک نمایشی ایل بختیاری بازبازک، اردشیر صالحپور