این مقاله دربارهی تجربه یک کتابدار از تبدیل کردن داستانهای پریان ژاپنی به کامیشیبای و اجرای آنها به زبان عربی برای کودکان عرب است.
«سنتها در داستانگویی بهمعنای اشتراک و انتقال آنها به نسلها و فرهنگهای دیگر است. این داستاننویس ژاپنی، با توجه به ارزشهای فرهنگی کودکان عرب، راهی را برای این کودکان فراهم میکند تا دربارهی همانندیها و ناهمانندیها میان زندگی ژاپنیها و عربها اطلاعات بیشتری بهدست آورند.»
«کامیشیبای» یک فرهنگ داستانگویی ویژهی ژاپن است. یک فرم بیمانند از سرگرمی، که مجری هنگام داستانگویی، پیاپی تصویرهایی را نمایش میدهد. این مقاله دربارهی تجربه من از تبدیل شدن داستانهای پریان ژاپنی به کامیشیبای و اجرای آنها به زبان عربی برای کودکان عرب است.
نقطه آغاز
هنگامی که به یک دختر عرب دبستانی، زبان ژاپنی آموزش میدادم، یک روز او را به کتابخانه بردم و به او گفتم: «هر کدام از کتابها را که دوست داری بردار. بعد بیا آنها را باهم بخوانیم.» او چند کتاب تصویری انتخاب کرد؛ راهی طبیعی برای کاوش در یک فرهنگ متفاوت. او پس از آن که کتابها را باز کرد و تصویرهای آنها را دید، بیدرنگ گفت: «چیزهای بد!» او کتابها را بست و از دیدن آنها خودداری کرد، زیرا تصویرهای کتابها برخلاف تعالیم اخلاقی و خانوادگی او بود.
هنگامی که در «مؤسسه اسلامی عربها» کتابدار بودم، چنین تجربهی همانندی داشتم. سرپرستم در مؤسسه اسلامی عربی توکیو از من خواست تا کامیشیبای ژاپنی را به زبان عربی به اشتراک بگذارم. در جلسهی داستانگویی، از برخی تصویرهای داستان کامیشیبای ژاپنی که خریده بودم، بهره بردم، اما کودکانی که مخاطبم بودند، بهسبب ناسازگاری تصویرهای کامیشیبای با باورهای دینی آنان، از دیدن آنها لذّت نبردند.[m1] به سخن دیگر، چنانچه یک کتاب داستانی تصویری یا کامیشیبای ژاپنی، مطالبی خلاف ارزشهای مخاطبان عربزبان و مسلمان داشته باشد، آنان این داستانها را نمیپذیرند و از آنها لذّت نمیبَرند.
چرا کامیشیبای و داستان پریان
این پروژه مرا برانگیخت تا از داستانهای پریان ژاپنی برای بچههای عرب، کامیشیبای بسازم. هدف از آفرینش داستان تصویری، لذّت بردن و آشنایی کودکان عربزبان با فرهنگ ژاپن بود. کامیشیبای را انتخاب کردم، زیرا این گونه از داستانگویی با به اشتراکگذاری احساسها میان مجری و مخاطب، نمودار میشود، و همدلی میان آنها گسترش مییابد. این همدلی همچنین مجری را قادر میسازد تا به خواستههای مخاطب سریع و با انعطاف پاسخ دهد. بنابراین کامیشیبای برای درک و لذّت بردن از داستان مناسب است. دلیل انتخاب داستان پریان نیز این است که افسانههای پریان با رسمها و سنتهای آن محل (منطقه) پیوستگی بسیار دارد. آشنایی فرد با افسانههای پریان هر کشور به او کمک میکند فرهنگ و ارزشهای آن کشور را بشناسد.
ساخت کامیشیبای
ما برای لذّت بردن کودکان عربزبان چه کاری باید انجام بدهیم؟ برای ما شناخت فرهنگ عربها و مسلمانان و احترام به ارزشهای فرهنگی آنها بسیار مهم است. برای نمونه، در کامیشیبایهای من، بُتها و برهنگی را - و هرآن چه مخالف ارزشهای مسلمانان است - نقاشی نمیکنم. اگر در نقاشیها نیاز باشد به موضوعهای دینی بپردازم، آن را با معبد یا مرقد نشان میدهم، و برای خدایان ژاپنی، واژهی خدا را بهکار نمیبَرَم و آنها را «مَلِک» یا «ارباب» مینامم، زیرا خدایان اسطورههای ژاپنی، خدای مطلق نیستند و شخصیتی نزدیک به انسان دارند. از این رو این واژهها مناسبتر هستند.
همچنین کمک کسانی که داستانها را برایشان میسازم، برایم مهم است و همیشه نظر آنان را میپرسم. در این مدّت، تفاوتهای فرهنگی فراوانی میان خودمان پیدا کردهایم که بسیار جالب است! اما اگر آنها پیشنهاد کنند محتوای داستان را تغییر دهم، هرگز این کار را انجام نخواهم داد. ما نباید روح و درونمایه داستانها را برای احترام به ارزشهای عربها و مسلمانان تغییر دهیم. تغییر روح داستان، باعث کجفهمی فرهنگ ژاپنی خواهد شد. در این موقعیّت، تفاوت فرهنگی میان ژاپنیها و عربهای مسلمان را توضیح میدهم، و دربارهی این که چه کاری باید انجام دهیم، با آنها گفتوگو میکنم. احترام به فرهنگ یکدیگر برای شناخت بین فرهنگی، ضروری است.
واکنش بچهها
من کامیشیبایی را که در مؤسسه اسلامی عربی توکیو ساخته بودم، در کتابخانهها، کتابفروشیها، و در «ایسزاکیچو»[1] که یک منطقه بزرگ خرید عابرین پیاده در یوکوهاما و یادآور شهر بندری قدیمی است، اجرا کردم.
«میدان زمین»[2] یا «میدان کاناگاوا برای شهروند جهانی»[3] اهمیّت ویژهای در یوکوهاما دارد. این مجموعهی چند منظوره در یوکوهاما، مکانی است برای کمک به بازدیدکنندگان تا آگاهیشان را از درک بینالمللی، صلح، مسائل و آگاهی جهانی تقویت کنند. اجرای کامیشیبای ساخته شده در این مجموعه، بسیار مناسب است. کودکان عرب در جایگاه مخاطب، واکنش مثبتی به نسخه تازه کامیشیبای داشتند، و به نظر میرسید به آن علاقهمند شدند و از داستان آن لذّت میبَرَند. کودکان عرب از تفاوتها و مشترکات میان فرهنگ عربی و ژاپنی متعجب شدند. آنها پرسشهایی مانند، «آن چیست؟»، «چه مزهای دارد؟» و «چرا؟» میپرسیدند یا فریاد میزدند، «مانند این داستان در کشور ما هم هست!»
گاهی کامیشیبای را برای کودکان ژاپنی، همزمان به زبان عربی و ژاپنی اجرا میکنم. آنها از چنین کامیشیبایی لذّت میبرند و به فرهنگ عرب نیز علاقهمند شدهاند. آنها میپرسند: «چرا عربها این را میگویند؟»، «این یعنی چه؟».
امیدوارم کامیشیبای من الهامبخش کودکان عرب و ژاپنی باشد تا به فرهنگ یکدیگر علاقهمند شوند و از آن لذّت ببرند، و تفاوتهای فرهنگهایشان را بشناسند.
Katagiri, Saori. (2019)."Making and Playing Kamishibai in Arabic for Muslim Audiences." Bookbird: A Journal of International Children's Literature Johns Hopkins University Press, Vol.57, No.2, pp.66-68.