با کریستین رابینسون، برندهی جایزه کتابهای تصویری کودکان مانند «لئو، داستان یک روح»[1] به نویسندگی «مک بارنت»[2]، که برندهی بهترین کتاب مصور روزنامه نیویورک تایمز در سال 2015 شد، گفتوگو کردیم. «یک روزِ اتوبوسی - ایستگاه آخر»[3] در سال 2014 پرفروشترین کتاب نیویورک تایمز بود. رابینسون در سال 2014 برای تصویرگری کتاب «باران»[4] جایزهی «تصویرگران جدید جک اِزرا کیتس»[5] را دریافت کرد!
آیا در دوران کودکیتان آموزگار خاصی بود که استعداد شما را تشخیص بدهد و یا خلاقیت شما را تشویق کند؟
معلمها و نیروهای مثبت فراوانی در این راه به من کمک کردهاند. دبیر هنر دبیرستانم «الیزابت کیم»[6]، مؤثرترین فرد در زندگی من بود. «لیز»[7] من را تشویق کرد که به ندای خلاقیتم اعتماد کنم و به گرفتن پذیرش در کالج هنر فکر کنم. او فراخوان هر مسابقهی هنری و بورس تحصیلی طراحی را برایم میفرستاد. او در ساخت نمونه کارها به من کمک کرد و حتی مرا به شرکت در تورهای دانشگاهی و مصاحبهها سوق داد. اگر خانم کیم نبود، امروز جایگاه کنونیام را نداشتم. به این دلیل بود که کتاب «هاپهاپ یا واقواق»[8] خودم را به ایشان تقدیم کردم.
روش برش کاغذ در کارهای منتشر شدهی شما برجسته است. چگونه به این سبک بهعنوان امضای خودتان دست یافتید؟ آیا تکنیک تازهای هست که در کارهای آیندهتان بخواهید آن را آزمایش کنید؟
خیلی چیزها روی من تأثیر میگذارد: تصویرگری کتاب کودک و هنر گرافیک دهه 1950 و 1960، طبیعت، سادگی، شهرها، هنر کودکان، انیمیشن، هنرهای زیبا، موسیقی... و میتوانم ادامه دهم. من عاشق کلاژ هستم. «لئو، داستان یک روح» از ترکیب رنگ و کلاژ تولید شد.
کتابهای دیگری که تصویرگری کردم، مانند «کوچکترین دختر کلاس اول»[9] نوشتهی «جاستین رابرتس»[10]، با مدادرنگی خلق شده است. هنگامی بیشترین لذت را میبرم که انواع مختلف رسانهها و تکنیکها را آزمایش میکنم. بیشتر دوست دارم در زمینهی مهر و چاپ کار کنم.
ما از این که در فیلمها و تیزهای تبلیغاتی کتابتان از گفتوگو با بچهها بهره میبرید، لذت میبریم. در توری که برای تصویرگری کتاب «لئو، داستان یک روح» (نوشته مک بارنت) برگزار کردید، آیا واکنش یا اظهارنظری از سوی کودکان شده است که شما را شگفتزده کند؟
سپاسگزارم! من بسیار خوششانسم که با یک آموزگار پایه چهارم دبستان آشنا شدم؛ بسیاری از حرفهای بچههایی را که ضبط کردهام، در پیوند با مدرسهی دوستم است. من همیشه از حرفهای بچهها تعجب میکنم. بهیاد دارم هنگام گفتوگو برای تیزر تبلیغاتی کتاب لئو، داستان یک روح که در آن از بسیاری از بچهها دربارهی شبح میپرسیدم، دختری گفت که به روح اعتقاد دارد، زیرا پدربزرگش یک روح است و هنگامی که او نوزاد بوده، به ملاقاتش آمده است.
لینک خرید کتابهای کریستین رابینسون
چگونه عنوان "هنر سرگرمی" را برای وب سایت خود انتخاب کردهاید؟
"هنر سرگرمی" هنگامی شکل گرفت که از خودم پرسیدم چه نوع کاری را میخواهم خلق کنم. هنر به معنای تسلط بر یک مهارت است، از این رو ایدهی جفت شدن آن با سرگرمی را دوست داشتم. تسلط بر سرگرمی، کاری است که آرزو دارم در کارهایم انجام بدهم. مهم است که مطمئن باشم از هر کاری که انجام میدهم، لذت میبرم. امیدوارم این تجربهی شادی همهگیر باشد و باعث شود دیگران نیز احساس خوبی داشته باشند.
در تصویرگری کتاب لئو، داستان یک روح، طیف رنگی را که انتخاب کردهاید، تنها به دو رنگ آبی و سیاه محدود است، در حالی که شما در تصویرگری به بهرهگیری پویا از رنگ مشهور هستید. در این پروژه تجربهی محدود کردن کارتان به دو رنگ چگونه بود؟
جالبه! من از تصویرگری دورههای متفاوتی الهام گرفتهام، دورانی که محدودیت در چاپ رنگی بیشتر یک ضرورت اقتصادی بود و در نقطه مقابل انتخاب سبک قرار گرفته بود. به کارهای تصویرگرانی مانند «راجر دوویزن»[11] و «ابنر گراباف»[12] نگاه کردم.
محدودیتها برای خلاقیت میتوانند بسیار سودمند باشند. چون دغدغهی رنگ کمتری داشتم، بیشتر بر روی شخصیتها، طراحی، چیدمان و دیگر بخشهای قصهگویی بصری میتوانستم تمرکز کنم.
تنها روی جلد یکی از کتابهایی که شما تصویرگری کردهاید نوشته شده "تصویرگر"، و روی بقیهی کتابها نوشته شده"تصویر از"، آیا علت خاصی برای این انتخاب دارید؟
تصویرها برای من تنها جذاب بهنظر میرسند. بیشتر دوست دارم عبارت "کلمات توسط" یا "نوشته شده توسط" را برای نویسنده کتاب بهجای "داستان توسط" بگذارم، زیرا همانطور که دوست خوبم مک بارنت یک بار به من گفت، «در کتابهای تصویری، داستان هنگامی رخ میدهد که واژگان و تصویرها بههم میرسند.»
دوست دارم داستان را بیشتر بهعنوان همکاری میان نویسنده و تصویرگر در یک کتاب تصویری تصور کنم.
آیا در فضای استودیوی فعلی که در آن کار میکنید، تابلویی بهعنوان تابلوی موارد الهام گرفته شده دارید؟
بله!
کتابی که در دورهی کودکیتان دوست داشتید چیست؟ آیا نسخهای از آن را دارید؟
کتاب «تو مادرم هستی؟»[13] نوشته «فیلیپ دی. ایستمن»[14]. نسخهای از آن ندارم، اما به خاطرات خوب آن شاد هستم. همچنین لذت میبرم که هر از گاهی آن را در کتابفروشیها میبینم و ورق میزنم.
کریستین برای به اشتراک گذاشتن روند کاریات با خوانندگان، بسیار سپاسگزارم!رفی کتاب
نخستین روز مدرسه[15]
یک چرخش بیهمتا از نخستین روز مدرسه؛ اینبار «آدام رکس»[16] داستان را از دیدگاه یک مدرسه بازگو میکند! با تصویرهای روشن و درخشان رابینسون، طنز و جذابیت را در این خوانش لذتبخش میکند.
یک روزِ اتوبوسی - ایستگاه آخر
پسر کوچکی همراه با مادربزرگش با اتوبوس به شهر میروند و در مسیر جاده با شخصیتهای جورواجوری روبهرو میشوند.
برندهی نشان نیوبری 2016
فینالیست جایزه کتابهای مناسب بلندخوانی"ای. بی. وایت"[17] 2014
لئو، داستان یک روح
حتی یک شبح هم میتواند تنها شود. هنگامی که لئو به همراه خانوادهای که به خانهی او نقل مکان میکنند طرد میشود، او ناراحت میشود و خانه را ترک میکند. تا این که دختر کوچکی او را میبیند و با او دوست میشود. نوشتهی بارنت جوهرهی بخشش و دوستی واقعی را نشان میدهد و تصویرهای برش کاغذ و طیف رنگی سادهی کریستین رابینسون، فضای زندگی را تقویت میکند.
بهترین کتاب کودکان مصور نیویورک تایمز در سال 2015
هاپهاپ یا واقواق
خانم پودل به توله سگهای جدید خود بسیار افتخار میکند، اما دربارهی گاستون چهطور؟ گاستون بیشتر شبیه توله سگ خانم بولداگ است. داستانِ پذیرش «دیپوکیو»[18] برای تفاوتهای ذاتی، بهدرستی با سبک تصویرگری رابینسون کامل میشود.
برگزیدهی ALA (انجمن کتابخانههای آمریکا) 2015
[1] Leo: a ghost story
[2] Mac Barnett
[3] Last Stop on Market Street
[4] Rain
[5] Ezra Jack Keats New Illustrator
[6] Elizabeth Kim
[7] Liz
[8] Gaston
ترجمهی نیلوفر امنزاده، 1370.
[9] The Smallest Girl in the Smallest Grade
[10] Justin Roberts
[11] Roger Duvoisin
[12] Abner Graboff
[13] Are You My Mother?
[14] P.D. Eastman
[16] Adam Rex
[17] E. B. White
[18] DiPucchio