چمدان

عنوان لاتین
The suitcase

«چمدان» کتابی تصویری به نویسندگی و تصویرگری کریس نیلر بالستور (Chris Ballesteros Naylor) است؛ داستانی درباره‌ی مهاجرت، مهربانی، پذیرش دیگری و دوستی. این کتاب به بیش از ۲۰ زبان ترجمه شده و منتقدانی بسیار آن را تحسین کرده‌اند. 

خالد حسینی، نویسنده‌ی رمان بادبادک‌باز، می‌گوید: «کاش همه‌ی پدران و مادران «چمدان» را با فرزندان خود سهیم شوند. در زمانه‌ای که بیش از ۶۵ میلیون نفر در سراسر جهان به اجبار آواره شده‌اند، این کتاب داستان تصویری زیبایی است از مدارا و مهرورزی با هم‌نوعان.»

اکسل شفلر، تصویرگر کتاب «بچه‌ی گروفالو»، «چمدان» را راهی ساده و قدرتمند برای بیان مفهوم عمیق مهربانی با غریبه‌ها می‌داند. 


خرید کتاب بچه‌ی گروفالو


اما چمدان داستان عجیبی دارد و البته ایده‌ای درخشان: 
اگر ناچار شوید مهاجرت کنید، خانه را ترک کنید یا از وطن بگریزید، با خودتان چه می‌برید؟ اگر و تنها اگر بتوانید یک چمدان با خودتان ببرید، چه در آن می‌گذارید؟ آلبوم عکس‌ها؟ چند تکه لباس؟ یادگارانی که شما را به یاد خانه بیندازند؟ اگر تنها دارایی‌تان به اندازه‌ی همان یک چمدان باشد و مهاجرت نه به اختیار، که به اجبار و با فرار و هراس همراه باشد، چه؟ اصلاً چطور باید موضوعی به این سنگینی را برای کودکان بازگو کرد؟ 
کریس نیلر بالستور، با ملایمت و لطافت، داستانی کوتاه درباره‌ی مهربانی و پذیرش مهاجران برای کودکان می‌گوید. 


خرید کتاب کودک درباره مهاجرت


بحران‌های اقلیمی یا شعله‌های جنگ، که به اخبار روزمره بدل شده‌اند، هر روز شماری از ما را مجبور به ترک خانه می‌کنند. کودکان نیز در میان خیل مهاجران هستند و شماری از آن‌ها مانند غریبه‌ی این کتاب با دشواری پذیرش در محیط جدید و رنج دوری از خانه دست‌وپنجه نرم می‌کنند.

«روزی سروکله حیوانی عجیب پیدا شد؛ خاکی و خسته و ناراحت و هراسان به ‌نظر می‌رسید. او چمدان بزرگی را دنبال خودش می‌کشید.»
داستان «چمدان» این‌طور آغاز می‌شود و در تصویر، جانور تنهایی را می‌بینیم که چمدان سنگینی را دنبال خودش می‌کشد. سنگینی چمدان و خستگی در کشش دست و حالت چشم جانور پیداست.
«توی چمدانت چی داری؟» این پرسش سه جانور دیگری است که غریبه را می‌بینند: یک فنجان ‌چایخوری، یک میز و صندلی برای نشستن و نوشیدن چای، آشپزخانه‌ای کوچک داخل کلبه‌ای چوبی برای درست کردن چای، تپه‌ای پردرخت که کلبه روی آن است و روزهای آفتابی که می‌شود دریا را از تپه دید. 
«همه‌ی این‌ها توی چمدانم هستند.»

کتاب چمدان

اما چطور می‌شود یک خانه را در چمدان جا داد؟ خانه و وطن را؟ خانه و وطن و روزهای خوش آرامش را؟ 
غریبه‌ی داستان «چمدان»، همه‌ی این‌ها را توی چمدانش جا داده است! پاسخ او به کنجکاوی سه جانور دیگر دامن می‌زند و شک‌شان را برمی‌انگیزد که نکند دروغ می‌گوید! حال تنها راه فهم حقیقت شکستن قفل چمدان است. در این بین، غریبه که از راه دوری آمده و مدت درازی در سفر بوده است، از خستگی به خواب می‌‌رود و کابوسِ فرار و پنهان شدن و گذر از کوه‌های سخت‌گذر و دریاهای عمیق را می‌بیند. «او خواب چمدان و تمام چیزهای توی آن را می‌بیند.»

یکی از جانوران با سنگ بزرگی قفل چمدان را می‌شکند. توی چمدان یک فنجان‌ چایخوری شکسته است و عکسی قدیمی با لبه‌های تاخورده و جابه‌جا پاره‌شده. در عکس، غریبه روی صندلیِ مقابل کلبه‌اش نشسته است، دست تکان می‌دهد و لبخند می‌زند. تصویر فوق‌العاده است و تصویرگر حتی سایه‌ی عکاس را نقاشی کرده؛ سایه یعنی یک روز آفتابی است و گوشه‌‌وکنار عکس سروکله‌ی درختان پیداست. پس غریبه راست گفته بود؟ او خانه و وطن و فنجان‌ چایخوری و آشپزخانه و میز و صندلی و تپه و روز آفتابی را درون چمدان جای داده است. و حال، لبخند تنها چیزی است که از این تصویر، از چهره‌ی غریبه غایب است! بله، او دل‌خوشی‌ها را پشت سر جا گذاشته است!

در سایت کتابک بخوانید: وزنِ چیزها؛ «چمدان»، داستان رنج‌ بی‌جاشدگان‌- اندیشه در ادبیات کودک و نوجوان

رنگ‌ها در این کتاب نقش اصلی را بازی می‌کنند. هر جانور به رنگی است و گفته‌ها و دیالوگ‌های هر جانور نیز به رنگ خودش است. عکس غریبه و همه‌ی چیزهای توی عکس قهوه‌ای و خاکی است که نشان می‌دهد کهنه و قدیمی است؛ عکسی بدون قاب.

وقتی غریبه بیدار می‌‌شود، باورش نمی‌شود که حیوانات دیگر چه‌کار کرده‌اند. حلقه‌ای اشک در چشم غریبه نشسته است. در این اثر، کریس نیلر بالستر اندوه، خستگی، ناباوریِ تعجب و شادی را با چشم‌ها نشان داده است. تصویرها خط‌هایی ساده‌اند اما به خوبی احساس‌های انسانی را نشان می‌دهند.

سه جانور دیگر فنجان شکسته را چسبانده‌اند و فنجان روی میزی چوبی قرار دارد که یک‌سرش پیدا نیست. چرا؟ چون سه جانور دیگر فقط یک میز نساخته‌اند، آن‌ها یک میز، صندلی و کلبه‌ای چوبی درست شبیه به خانه‌ی غریبه ساخته‌اند، البته با یک تفاوت: این خانه و میز و صندلی‌ رنگارنگ است، چهار رنگ به رنگ سه جانور و غریبه. بله، هرکدام از آن‌ها رنگ خودش را به خانه بخشیده است! 

خالق کتاب «چمدان» می‌گوید که بدون پذیرش، همدلی و یاریِ دیگران، مهاجر نمی‌تواند در سرزمین جدید پناه بگیرد و خانه و زندگی بسازد. 


خرید کتاب کودک درباره همدردی و دلسوزی


ما هرکدام به رنگی هستیم. پس زمانی‌که کتاب را با کودک سهیم می‌شوید درباره‌ی رنگ‌ها و تفاوت‌ها با او صحبت کنید‌. آیا تفاوت‌ها مثل انواع رنگ‌ها زیبا و مکمل‌اند؟ آیا همه‌ی ما با ظاهر متفاوت‌مان احساسات انسانی مشابهی نداریم؟ تفاوت‌مان بیشتر است یا شباهت‌مان؟ چه چیزی ما را انسان می‌کند؟ و همین انسانیت مهم است یا تفاوت رنگ، زبان و تولد در جایی دیگر؟ 

ما، ساکنان این سیاره، شهروندان تکه‌پاره‌هایی از این زمینیم که ممکن است روزی روزگاری به ناچار از آن رانده شویم، اگر درهای جایی دیگر از این زمین به روی‌مان گشوده نباشد، اگر مرزها دور تفاوت‌هایمان خط بکشند، کجا قرار و آرام خواهیم یافت؟

داستان «چمدان» قصه‌ی گشودگی به روی دیگری است در زمانه‌ای که ما مردم با تندباد حوادث مثل گل‌های قاصدک ناخواسته به سویی رهسپار می‌شویم؛ کاش همه‌ی قاصدکانِ مهاجر، زمینی پذیرا بیابند.

گزیده‌هایی از کتاب

حیوان غریبه خواب می‌بیند که دارد فرار می‌کند و پنهان می‌شود و از مسیری کوهستانی بالا می‌رود... و شناکنان از دریاهای عمیق عبور می‌کند. او خواب چمدان و تمام چیزهای توی آن را می‌بیند. وقتی بیدار می‌شود، نمی‌تواند باور کند حیوانات دیگر چه‌کار کرده‌اند...

سال نشر
۱۴۰۰
قالب کتاب
ناشر
نویسنده
Chris Ballesteros Naylor
نگارنده معرفی کتاب
ژانر کتاب
Submitted by editor69 on