«آنتون و یوناتان» کتابی تصویری است که به چالش برانگیزترین دغدغهها و احساسات بشری میپردازد؛ از زندگی و دوستی گرفته تا فقدان، جدایی، تنهایی، مرگ و البته معنای زیستن انسان بر زمین. شاید عجیب باشد که کتابی کوتاه و تصویری بتواند چنین موضوعات عمیقی را در خود جای دهد اما این کاری است که یاستین گوردر و آکین دوزاکین توانستهاند به خوبی انجامش دهند. قلم ساده و ذهن سیال گوردر در واژهها، در کنار زبان بصری و فلسفی دوزاکین در تصویرها، ترکیبی عجیب آفریده که میتواند خوانندگان بزرگسال را هم با خود همراه کند.
داستان از زبان آنتون، خرس عروسکی روایت میشود. او بهترین دوست پسری به نام یوناتان است. این دو، جهان خودشان را دارند، با هم دوچرخهسواری میکنند، به سفرهای خیالی میروند: از ماه گرفته تا اعماق دریا، و باور دارند که جهان برای آنهاست، متعلق به آنهاست. این دو از زندگی و دوستی با هم لذت میبرند. مانند هر کودک دیگری، دنیای یوناتان هم پر از خیال و شادی است تا اینکه، ناگهان تغییری رخ میدهد. کتاب میگوید که یوناتان با دوچرخه تصادف میکند. اما نمیگوید پس از آن چه اتفاقی رخ میدهد. فقط آنتون را میبینیم، که پس از رفتن یا مرگ یوناتان، تنها کنار عروسکهای دیگر نشسته و از نبود دوستش غمگین است. داستان نمیگوید یوناتان مرده و یا بزرگ شده و آنتون را تنها گذاشته است. این ابهام سبب میشود تا خواننده دریافتهای متعددی از کتاب داشته باشد.
این داستان به ظاهرساده و کودکانه، موضوعاتی عمیق مانند معنای زیستن، تخیل و شادی، جدایی، خاطره، فقدان و تنهایی را در خود جای داده. در کنار داستان، تصویرها هم توانستهاند معنای فلسفی کتاب را به خوبی بازتاب دهند. برای نمونه، وقتی آنتون در قفسهای پیش عروسکهای دیگر است، احساس تنهایی، اندوه و و آسیبپذیریش در تصویر نمایان است.
نویسنده کتاب، گوردر از زبانی ساده برای بیان پرسشهای بزرگ استفاده کرده: آیا بزرگ شدن به معنای رها کردن دوستیها و خیالهاست؟ چه چیزی سبب میشود که جهان برایمان عوض شود؟ آیا اشیا (مثل عروسکها) هم زندگی و احساسی از خودشان دارند؟
کتاب برای کودکان نوشته شده، اما مسائلی که در داستان مطرح شده آن را برای بزرگسالان هم عمیق و تأثیرگذار کرده است.
معرفی کتابهایی درباره مرگ در کتابک
میتوانیم هنگام خواندن این کتاب درباره داستان و تصویرها با کودکان گفتوگو کنیم. از آنها بپرسیم وقتی یوناتان دیگر با آنتون بازی نکرد، تو چه حسی داشتی؟ تا حالا شده دوستی یا اسباببازیای داشته باشی که دیگر کنارت نباشد؟ این پرسش کمک میکند تا کودک بفهمد تغییر و از دست دادن بخشی طبیعی از زندگی است. به آنها بگوییم مانند تصویر پایانی کتاب، حتی وقتی یوناتان دیگر پیش آنتون نبود، خاطرهی لحظههای خوبشان در ذهن آنتون زنده بود. به کودکان بگوییم بزرگ شدن یعنی کارهای تازه یاد میگیریم، اما هنوز میتوانیم چیزهای قدیمی را دوست داشته باشیم. این سبب میشود تا کودک بفهمد تغییر بخشی از زندگی است. میتوانیم درباره موضوعات دیگر مانند از دست دادن و مرگ هم با کودکان صحبت کنیم. در پایان این گفتوگو حتما تصویر پایانی و شاد کتاب را نشانشان دهیم و به آنها بگوییم زندگی با همه تغییرات خوب یا بدش، ادامه دارد و خاطرههای شاد ما میتواند به زندگیمان رنگ و امید دهد. به آنها بگوییم آنتون و یوناتان با هم لحظههای قشنگ زیادی داشتند که هیچکس نمیتواند آن لحظهها را از بین ببرد.