گزارشی از یک تجربهٔ موفق شاهنامهخوانی با دانشآموزان دبستان و راهنمایی
چند سال پیش، بدون هیچ پشتوانهٔ رسمی یا تجربهٔ پیشین، تصمیم گرفتم یک گروه شاهنامهخوانی برای نوجوانان پایههای چهارم و پنجم دبستان و اول راهنمایی تشکیل دهم. تنها دلگرمیام باور به تأثیر ژرف شاهنامه بود و امید به اینکه نوجوانان با این اثر بزرگ ارتباط برقرار کنند.
نتیجه فراتر از انتظارم بود: بچهها به شاهنامه دل بستند، شعرها را با اشتیاق خواندند، شخصیتها را درک کردند، و حتی جلوههایی از هویت، غرور ملی و اخلاق انسانی را در خود یافتند.
با چه کتابی آغاز کردیم؟
برای شروع، کتاب «گزیدهٔ شاهنامه فردوسی» به تصحیح مصطفی جیحونی را انتخاب کردم. حجم کمتر آن در مقایسه با نسخههای چندجلدی شاهنامه، این کتاب را برای نوجوانان قابلدسترستر میکرد. با داستان زندگی فردوسی آغاز کردم—از رنجها و صبوریاش در سرودن شاهنامه تا آرمان بلندش برای حفظ زبان و هویت ایرانی. در خلال روایت، ابیاتی از خود فردوسی را نیز با زبانی ساده میخواندم تا نوجوانان پیوند عمیقتری با شاعر برقرار کنند.
نوجوانان چه واکنشی داشتند؟
نخستین واکنشها شگفتانگیز بود:
«وقتی شاهنامه میخوانم، اشکم درمیآید. فردوسی سی سال زحمت کشید تا ایران و زبان فارسی زنده بماند و خیلیها حتی اسم او را هم نمیدانند.»
«فردوسی رنج کشید تا ما بخوانیم. شاهنامه ارزشش را دارد.»
«وقتی بقیه مردم درگیر زندگی روزمره بودند، این شاعرها چیزهایی نوشتند که هنوز زنده است.»
در ادامه، وقتی از دیدگاه شاعران فرانسوی و مدیرکل یونسکو درباره فردوسی برایشان گفتم، واکنشها عمیقتر شد. احساس کردم مفهوم «جاودانگی» و «تن ندادن به روزمرگی» را درک کردهاند. شاهنامه برایشان تنها یک متن نبود، آینهای بود برای دیدن خود، گذشته و آیندهشان.
شیوهٔ اجرا چگونه بود؟
-
در آغاز خودم میخواندم و بچهها گوش میدادند.
-
سپس بخشهایی را با هم میخواندیم و داستان را به زبان خودمان بازگو میکردیم.
-
کمکم هر کدام چند بیت را میخواند و حتی گروهی با هم شعر میخواندند.
-
در گروههای ۳–۴ نفره تمرین میکردند و سپس در جمع اجرا میکردند.
-
اشتباهات را خودشان با کمک هم برطرف میکردند—این شیوه را خیلی دوست داشتند.
در یکی از جلسات بزرگداشت فردوسی، گروهی از همین نوجوانان شاهنامهخوانی کردند و بسیار مورد تشویق قرار گرفتند. حضور آقای جیحونی، مصحح کتاب، و سخنانش درباره تجربهٔ تصحیح شاهنامه، برای نوجوانان بسیار الهامبخش بود.
نوجوانان چرا شاهنامه را دوست دارند؟
بر پایهٔ نظرخواهی از این نوجوانان، دلایل علاقهمندیشان به شاهنامه را میتوان در سه دسته خلاصه کرد:
۱. جستوجوی هویت
نوجوانان در مرحلهٔ شکلگیری شخصیتاند و بهدنبال معنا و تعلقاند. شاهنامه این نیاز را پاسخ میدهد:
«شاهنامه را دوست دارم چون شخصیت ایرانیها را به تصویر کشیده است.»
«با خواندن شاهنامه، حس میکنم پیشینهای بزرگ دارم.»
«فکر میکردم فقط اروپاییها تمدن داشتهاند، ولی حالا به ایرانی بودنم افتخار میکنم.»
۲. افتخار ملی و حس قدرت
«فردوسی روح ملت ایران را با شجاعت تصویر کرده است.»
«در شاهنامه احساس میکنم که ایران قدرتمند بوده و من بخشی از این قدرتام.»
«شاهنامه میخوانم تا خودم را پیدا کنم، تا بفهمم از کجا آمدهام.»
۳. درسهای اخلاقی و انسانی
«یاد گرفتم سادهدل نباشم، همیشه فکر کنم، امیدوار بمانم و از کشورم دفاع کنم.»
«شاهنامه کتاب زندگی است، پر از عاطفه و انساندوستی.»
«در شاهنامه صداقت، عشق و قدرت را لمس کردم. فهمیدم انسان فقط با خوبیهایش ماندگار میشود.»
جمعبندی:
شاهنامه، اگر با زبان مناسب و شیوهای خلاقانه ارائه شود، نهتنها برای نوجوانان سخت نیست، بلکه به یکی از محبوبترین تجربههای ادبی آنها تبدیل میشود. در دنیایی پر از اطلاعات پراکنده و سرگرمیهای سطحی، شاهنامه بستری است برای تأمل، تعلق، تخیل و تعالی.
خواندن شاهنامه، برای نوجوان ایرانی، تنها خواندن شعر نیست؛ بازشناسی خود است. سفری است از گذشتهای شکوهمند به سوی آیندهای روشن.