چند سال قبل با گروهی از نوجوانان کلاس های چهارم و پنجم دبستان و اول راهنمایی یک جمع شاهنامه خوانی ترتیب دادم. گرچه هیچ پشتوانه ی تجربی نداشتم و تنها فکر می کردم مؤثر خواهد بود. اما نتیجه کار عالی بود. نوجوانان اين جمع به خواندن شاهنامه بسیار علاقه مند شدند.
کتاب «گزیده ی شاهنامه فردوسی» به تصحیح و گزینش مصطفی جیحونی را برای خواندن انتخاب کردم چون حجم کمتر این کتاب یک جلدی نسبت به چهار جلد شاهنامه ی کامل، برای نوجوانان مناسب تر است.
کلاس را با بیان داستان آغاز سرودن شاهنامه، زندگی فردوسی، روند سرودن شاهنامه در طول سی سال و بیان رنج ها و سختی هایی که او برای سرودن این حماسه ی ملی تحمل کرد است، شروع کردم و با بیان ساده، در هر بخش، شعرهای خود فردوسی را درباره ی پدیدآوردن این کتاب می خواندم.
بچه ها درباره شاهنامه چنین اظهار نظر کردند:
- «وقتی شاهنامه می خوانم اشک می ریزم که فردوسی سی سال زحمت کشید تا ایران و زبان فارسی پایدار بماند و حالا خیلی ها شاید نام او را هم نمی دانند.»
- «فردوسی برای نوشتن اش سی سال رنج کشید، پس باید ارزش خواندن را داشته باشد.»
- «وقتی مردم دیگر درگیر مشغله های روزانه بوده اند، این نویسندگان خیلی چیزها نوشته اند.»
شعله های شوق و کنجکاوی نوجوانان را وقتی سرکشیده تر دیدم که از نظر شاعران فرانسوی و همچنین فدریکو مایور مدیر کل سازمان جهانی یونسکو درباره ی فردوسی و شاهنامه برای شان صحبت کردم و احساس کردم مفهوم ارزش های زندگی و تن به روزمرگی ندادن و جاودان شدن را فهمیده اند.
خواندن شاهنامه را از داستان کیومرث آغاز کردم. چند روز بعد چند تا از بچه ها را دیدم که نبرد سیامک را با ضرب یکی از خودشان و طنین و آهنگ پهلوانی می خواندند.
اوایل کار، خودم می خواندم و بعد از بچه ها می خواستم با هم بخوانند. در پایان، هر بخش داستان را تعریف کنند که با نظرهای همه کامل می شد. بعدها که با خواندن آن آشنا شدند، هر چند بیت را یکی شان می خواند. گاهی هم قسمتی را به طور جمعی و با هم می خواندند.
گاه آنها را در گروه های سه چهار نفری دسته بندی می کردم و از اعضای هر گروه می خواستم که خودشان یک قسمت را با هم بخوانند و اشکالات شان را با اطلاعات جمع بر طرف کنند. بعد هر گروه قسمتی را که خواندنش را تمرین است، در جمع بخواند. این شیوه را خیلی دوست داشتند.
مدتی بعد از شروع کار در «روز بزرگداشت فردوسی» گروهی از این نوجوانان در جلسه بزرگداشت فردوسی شاهنامه خوانی کرد و بسیار مورد تشویق حاضران قرار گرفتند. آقای جیحونی مصحح شاهنامه که دراين جلسه حضور داشت، اظهار علاقه مندی کرد که در یک جلسه شاهنامه خوانی آنها شرکت نمايد. صحبت های او درباره کارش در تصحیح شاهنامه برای بچه ها خیلی جالب بود.
نتیجه نظرخواهی از نوجوانانی که شاهنامه خوانده اند و دلایل علاقه مندی آن ها به خواندن این کتاب، به شرح زیر است:
شخصیت نوجوان هنوز تثبیت نشده و در حال شکل گیری است. او می خواهد کسی باشد. به دنبال هویت است و شاهنامه این نیاز او را برآورده می کند. ۱۰۰ درصد نوجوانانی که از نظرات آن ها در این مقاله استفاده شده است، شاهنامه خوانی را دوست دارند چون احساس هویت ملی و تعلق به تمدن و فرهنگی پیشرفته می کنند:
«شاهنامه را دوست دارم چون شخصیت ایرانیان را به تصویر کشیده است»، «با خواندن شاهنامه احساس می کنم گذشتگان ایران بزرگ را برای ما جا گذاشته اند»، «ما هم در گذشته تمدن بزرگی داشته ایم و پیشرفته بوده ایم. پیشرفت خاص اروپاییان نیست».
«فردوسی در شاهنامه روح قوم ایرانی را با شجاعت به تصویر کشیده است»، «با خواندن داستانهای شاهنامه احساس می کنم، کشوری نیرومند دارم و به ایرانی بودن خود افتخار می کنم»، «شاهنامه می خوانم تا خودم را پیدا کنم، اجدادم را بشناسم»، «ضمن شاهنامه خواندن حس می کردم اجداد من سوابق تاریخی درخشانی دارند و هیچ کس در هیچ زمانی اجازه کوچکترین بی احترامی را به من ندارد».
درس های غیرمستقیم اخلاقی
«من از شاهنامه درس های زیادی آموختم که انسان نباید زود باور و ساده دل باشد باید همیشه قبل از هر کاری فکر کند. صبور و پایدار باشد و برای دفاع از میهن خود تا پای جان بایستد و هیچ گاه نا امید نشود»، «شاهنامه کتابی است درباره ی زندگی که با خوش بینی و عواطف انسانی همراه است»، «انسان دوستی به درجه ی بالایی در آن منعکس است»، «من در شاهنامه همه ی گمشده هایم را یافتم، صداقت را با تمام وجودم لمس کردم، عشق را باور کردم، قدرت را درک کردم و فهمیدم با رفتن انسان فقط خوبی ها و بدی هایش می ماند.»