۲۰ نوامبر یا ۲۹ آبان، روز جهانی کودک است. روزی که هر سال، با فرا رسیدن آن همگان بیش از هر چیز درباره حقوق انسانی کودکان پافشاری می کنند. حق زنده ماندن، حق برخورداری از تغذیه خوب وبهداشت، حق برخورداری از امنیت و حق آموزش.
اما چرا نام روز جهانی کودک بیش از هر چیز با مفهوم حقوق کودک پیوند خورده است؟ پاسخ این پرسش را با نگاهی به روز شمار تاریخ می توان یافت. ۲۰ نوامبر سالگرد تصویب اعلامیه جهانی حقوق کودک (Declaration of the Rights of the Ch) در سال ۱۹۵۹ و سی سال پس از آن، تصویب "پیمان نامه جهانی حقوق کودک" (Convention on the Rights of the Child) در سال ۱۹۸۹، در سازمان ملل متحد است. دو گام بزرگ که جامعه جهانی تاکنون برای به رسمیت شناختن کودکان به عنوان افراد انسانی و سزاوار برخورداری از حقوق بشر برداشته است.
بد نیست کمی در تاریخ به عقب برگردیم، به ماه فوریه سال ۱۹۲۳، در شهر ژنو پایتخت اتریش. در یکی از روزهای این ماه، "اگلانتین ژب"، فعال اجتماعی و یکی از بنیان گذاران سازمان بین المللی "نجات کودکان"، (International Save the Children Union)، اعلامیه ای در ۵ ماده برای حمایت از حقوق کودکان تنظیم کرد. سازمان نجات کودکان این اعلامیه را پذیرفت و به کار بست و یک سال بعد، جامعه ملل (League of Nations) - که بین دو جنگ جهانی فعالیت می کرد و سرآغازی بود برای تاسیس سازمان ملل متحد- آن را امضا کرد و به عنوان "قرارداد جهانی رفاه کودکان" (World Child Welfare Charter) به رسمیت شناخت.
این بیانیه کوتاه و مفید بود و می توان همه محتوای آن را در بند نخستش خلاصه کرد و چهار بند دیگر آن را تفسیری برای بند نخست دانست:
"هر آن چه برای رشد مادی و معنوی یک کودک مورد نیاز است، باید در اختیارش قرار داده شود."
سال ها بعد، سازمان نجات کودکان و اتحادیه جهانی رفاه کودکان، سازمان ملل را در فشار گذاشتند تا قرارداد جهانی رفاه کودکان را به روز و کارآمد کند. در نتیجه این تلاش ها، در ۲۰ نوامبر سال ۱۹۵۹، مجمع عمومی سازمان ملل، بر اساس مواد اولیه اعلامیه حقوق کودک ،اعلامیه دیگری با ۱۰ ماده منتشر کرد.
اما به نظر می رسید که این اعلامیه به اندازه کافی اثر گذار نبوده است، چنان که سی سال بعد، در همان روز ۲۰ نوامبر، پیمان نامه جهانی حقوق کودک به تصویب نمایندگان کشورها در مجمع عمومی سازمان ملل رسید. پیمانی که تا پایان سال ۲۰۰۸، ۱۹۳ کشور، یعنی همه اعضای سازمان ملل به جز ایالات متحده آمریکا و سومالی برای رعایت حقوق کودکان جهان به آن متعهد شدند.
این پیمان جهانی، در ۵۴ بند و دو ماده الحاقی، کودکان را شایسته برخورداری از حقوق مدنی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی می داند. حق زندگی، حق برخورداری از نام و مشخصات فردی، حق داشتن خانواده و بودن در کنار پدر و مادر، حق بیان عقیده و شنیده شدن آن ها، حق داشتن امنیت جسمی و روانی، حق دور بودن از خشونت روانی و جسمی و تجاوز و حق برخورداری از حریم خصوصی.
اما پایبندی به پیمان نامه چندان هم ساده نیست. کشورهایی که آن را پذیرفته اند، از طریق قوانین بین المللی به رعایت بندهای آن ملتزم هستند و فعالیت های آن ها در داخل کشورشان از سوی "کمیته حقوق کودک سازمان ملل" زیر نظر گرفته میشود. آنها باید در زمانی معین، گزارشی از شرایط زندگی کودکان در کشورشان به این کمیته ارائه کنند. یک بار در سال هم کمیته حقوق کودک سازمان ملل گزارش کار خود را به کمیته سوم مجمع عمومی سازمان ملل می دهد و مجمع هم بر این اساس قطع نامهای درباره حقوق کودکان منتشر میکند.
اجرای بندهای مختلف پیمان نامه گاه با قوانین داخلی کشورها در تضاد قرار میگیرند. قوانینی که در آن ها برای کودک حقوق انسانی ویژهای در نظر گرفته نمیشود. در بسیاری موارد، برای اجرای پیمان نامه قوانینی مانند قانون حظانت کودک باید بازبینی شوند یا کمی تغییر داده شوند. نکته دیگر در ارتباط با پیمان نامه، تعریف سن کودکی است. در پیمان نامه جهانی حقوق کودک، سن کودکی بین ۰ تا ۱۸ سال در نظر گرفته شده اما در قانون برخی از کشورها تعریف های دیگری از سن کودکی ارائه میشود.
حالا با سپری شدن ۲۰ سال از تصویب پیمان نامه جهانی حقوق کودک، با این که تقریبا همه کشورهای عضو جامعه جهانی به رعایت آن پایبند شدهاند، در چهره و شیوه زندگی کودکان در گوشه و کنار جهان، آسایش و شادی را به سادگی نمی توان دید. کودکان هنوز خود را به اندازه ای بزرگ نمیبینند که بتوانند از حقوق خود دفاع کنند، یا در بسیاری موارد آن ها حتی نمی دانند که حقوقی دارند که باید از سوی بزرگ تر ها رعایت شود. چه بسیار کودکانی که شب بالینی برای ساعتی آسودگی و گریز از رنج های روز پیدا نمی کنند، یا با گریه و دردی در سینه به خواب می روند. هنوز میلیون ها کودک در گوشه و کنار این زمین پهناور زندگی می کنند که بی خوراک، سرپناه و آغوشی مهربان برای پناه گرفتن روز و شب میگذرانند، یا به دشواری به کتاب و آموزش دسترسی دارند یا حتی ندارند. آگاهی و مهر و امنیت هنوز از شمار زیادی از کودکان این جهان دریغ می شود و نزاعهای آشکار و پنهان جامعه آن ها را به کام بیماری، رنج و مرگ میکشد.
شاید با در نظر گرفتن این شرایط، سخن گفتن از حق کودک برای بازی، بروز خلاقیت و رشد توانایی های شخصی اش، در محیطی آزاد و به دور از یکسان سازی فرهنگی و مشارکت در زندگی فرهنگی جامعه، کمی دور از واقعیت به نظر آید. اما این حقوق در بسیاری از نقاط دنیا و حتی در میان خانواده ها چندان شناخته شده نیست. در بسیاری موارد، در میان جامعه ها و خانواده هایی که به نظر می رسد به خوبی به کودکان رسیدگی میشود، هنوز این حق به رسمیت شناخته نمیشود و شاید بتوان آن را چهره پنهان نقض حقوق کودک دانست.
با این حال سازمان ها و نهادهای بین المللی و غیردولتی بسیاری در کشورهای مختلف برای برخورداری کودکان از حقوق انسانی خود تلاش می کنند. حقوقی که با کوشش دوست داران کودکان و فعالان مدنی در طول چند دهه سرانجام از سوی جامعه جهانی به رسمیت شناخته شد و حالا کوششی دیگر برای به اجرا درآمدن این حقوق در جنبه های مختلف زندگی کودکان در جریان است. به امید روزی که شادی، آگاهی و بالندگی تنها ارمغان جهان بزرگ سالان برای کودکان باشد!