شنبه و یکشنبه ۱۵ و ۱۶ مرداد دو همکار کتابک مهمان انجمن دوست داران ادبیات کودک و نوجوان اصفهان بودند.
دیداری پربار و پرخاطره از سازمانی مردم نهاد که آرمانش رشد و شکوفایی استعدادهای کودکان و نوجوانان است. این در مرکز شهر اصفهان و در ساختمانی قدیمی خانه دارد. ساختمانی با چند اتاق و یک سرای کوچک و حیاطی نه چندان فراخ. اما در این فضای کوچک، هر روز، اتفاق های بزرگی می افتد.
اتفاق هایی به بزرگی پرورش کودکان و نوجوانانی دارای اندیشه ها و توانایی های گوناگون انسانی. انجمن دوست داران ادبیات کودک ونوجوانان اصفهان، ۱۰ سال پیش با همکاری چند علاقه مند به ادبیات کودکان، کار خود را آغاز کرد و تا امروز، با تلاش بیشتر از ۲۵ مروج خواندن ۱۵۰ عضو فعالیت خود را ادامه می دهد.
نخستین دیدار ما با اعضای انجمن، عصر شنبه در نشست هفتگی کمیته ترویج بود. نشستی که بیش از سه ساعت به طول انجامید و سرشار از ایده های تازه و شرح فعالیت های ترویجی جالب بود. گروه زنان مروج خمینی شهر، گروه همیاران جوان انجمن و چند مروج با سابقه انجمن گزارش های هفتگی خود را ارائه کردند. زنان مروج خمینی شهر، پیش از آشنایی با انجمن، هیچ سابقه ای از کار ترویج کتابخوانی نداشته اند و بسیاری از آن ها خانه دار هستند. با این حال، فعالیت های بسیار جالب و خلاقی با کودکان محل زندگی خود اجرا کرده و می کنند. فعالیت هایی با ابزارها و امکانات ساده که در هر خانه ای یافت می شود.
از تبدیل کردن یک جشن تولد معمولی به یک جشن شاد کتابخوانی و پرورش خلاقیت، تا به ذوق آوردن یک کودک برای ترویج کتاب های مورد علاقه خود بین همسالانش و از ترتیب دادن برنامه کتابخوانی در مسجد و ساختن عروسک های دکمه ای و آفرینش قصه ای برای آن تا تمرین نوشتن و نقاشی خلاق و پرورش خلاقیت کودکان با ترتیب دادن یک سفر خیالی دریایی و ساختن قصه ای درباره آن. از ساختن عروسک نخودی با جوراب تا ترتیب دادن کارگاه آشنایی با مواد بازیافتی و ساختن کاردستی.
این زنان، پس از آشنایی با انجمن، در دوره های آموزشی مهارت های ترویج آن شرکت کرده اند و با شوق بسیار به کار ترویج کتابخوانی در شهرستان خود دست زده اند. فعالیتی که آن ها را به باوری تازه از خود رسانده و شوقی در وجودشان شعله ور کرده برای کمک به رشد توانایی های خود و فرزندانشان. آن ها هر هفته با اشتیاق بسیار به انجمن می آیند و گزارش فعالیت های خود را ارائه می دهند و رهنمودهای تازه ای برای فعالیت های آینده دریافت می کنند.
پس از مروجان خمینی شهر، نوبت به همیاران جوان رسید. همیاران جوان، دانشجویانی هستند که هفته ای یک روز در تابستان، به روستای کران در نزدیکی شهرستان فارسان در استان چهارمحال و بختیاری می روند و به طور داوطلبانه برای دانش آموزان ۵ کلاس دبستان حضرت زینب و دو کلاس راهنمایی و یک کلاس دبیرستان در این روستا، کلاس آموزش خلاق و کتابخوانی برگزار می کنند.
آن ها نیز دوره آموزشی بیست ساعته ای در انجمن گذرانده و با شیوه های نوین آموزش و کتابخوانی تا اندازه ای آشنا شده اند. در گزارش های اعضای این گروه، نکته های شگفت انگیزی به چشم می خورد. همیاران جوان، از روش های مناسب برقراری ارتباط با کودکان استفاده می کنند و برای آموزش، از قصه گویی، بازی، ادبیات و کتابخوانی، نوشتن خلاق، نمایش و شعرخوانی بهره می برند که همگی شیوه های نوین آموزش در جهان هستند. هنگام شنیدن گزارش های آن ها، گاه می اندیشیدیم که به تجربه های آموزگاران با تجربه و آموزش دیده ای گوش سپرده ایم که عشق به کودکان را در سخنان و پرسش های شان به خوبی احساس می کردیم.
پس از آن نوبت به گزارش خانم درخشنده از کلاس خلاقیت و فلسفه برای کودکان و گزارش مریم زیدانی از شیوه کارش در کلاس شاهنامه خوانی خلاق با کودکان و آموزش بلندخوانی برای مادران و کودکان رسید. دو گزارشی که نشان از مهارت مروجان و به روز و خلاق بودن اندیشه های آنان داشت. نخستین روز دیدار ما از انجمن دوست داران ادبیات کودک اصفهان با تاریکی هوا پایان گرفت و با قلب و ذهنی شاد و روشن این فضای صمیمی را ترک کردیم.
صبح روز دوم، در دو کلاس خلاقیت ادبی و کتابخوانی با تکیه بر پرورش هوش هیجانی و شاهنامه خوانی برای نوجوانان و خلاقیت ادبی برای کودکان شرکت کردیم.
در کلاسی که برای نوجوانان برگزار شده بود، نهضت قریشی نژاد، یک برنامه نوشتن خلاق برای کودکان ترتیب داده بود. او به هر نوجوان یک روزنامه داد و از آن ها خواست تا چند تیتر کوچک و بزرگ و متوسط از روزنامه را برگزینند و با ارتباط دادن آن ها به یکدیگر یک داستان بنویسند. به آن ها نزدیک به ۴۵ دقیقه فرصت داده شد تا داستان خود را بنویسند. هنگام شنیدن داستان ها رسید و باز هم ما در این خانه کوچک به شگفتی در آمدیم. نوجوانان داستان های بسیار جذابی نوشته بودند و به خوبی از عهده ارتباط دادن تیترهای گوناگون برآمده بودند. سبک هر نوشته با نوشته دیگر متفاوت بود و دیدن این تفاوت ها که هریک زیبایی ویژه خود را داشت، لذت بخش بود. به نظر می رسید که ذهن این نوجوانان از یک نظم منطقی و توانایی درک و تحلیل بالایی برخوردار است. خانم قریشی نژاد، به ما گفت که آن ها چندین سال است که در کلاس های خلاقیت ادبی و کتابخوانی شرکت کرده اند و ذهن پرورش یافته ای دارند.
بسیاری از کودکان و نوجوانان و حتی بزرگسالان در نوشتن متن های بسیار ساده برای برطرف کردن نیازهای روزانه شان دچار مشکل می شوند. مشکلی که با پرداختن به آن و تمرین دادن ذهن از دوران کودکی، به آسانی می توان آن را از میان برداشت و توانایی نوشتن را به مهارتی همگانی تبدیل کرد.
در کلاس شاهنامه خوانی آن روز این نوجوانان، فردوسی بزرگ، مهمان بود. نوجوانان او را بر صندلی داغ نشاندند و جناب فردوسی را درباره شاهنامه و ویژگی های دوره تاریخی اش به پرسش کشاندند. پس از آن هم سرگرم خواندن داستان زادن منوچهر از شاهنامه شدند.
به کلاس دیگر سر زدیم. کلاسی پر شور و نشاط، که در ساعت نخست چند کودک دبستانی، به کتاب سازی و داستان نویسی خلاق سر گرم بودند و ساعت پس از آن را به خواندن شاهنامه و اجرای بازی صحنه های مختلف هفت خان رستم پرداختند.
آموزگار این کلاس، نیره آقا طهرانی با شادی کودکان از نوشتن یک داستان خیالی عجیب و کشیدن یک نقاشی عجیب تر برای آن داستان، به شوق می آمد و در کتاب سازی به آن ها کمک می کرد. بچه ها، غرق در کار بودند، می خندیدند و کار می کردند.
اما، تماشای کلاس شاهنامه خوانی آن ها، برای ما بسیار آموزنده بود. آن روز به خان چهارم شاهنامه رسیده بودند و می خواستند آن چه در کلاس پیشین خوانده بودند را با ابزار نمایشی که از پیش ساخته بودند اجرا کنند.
با رستم و رخش و زن جادوگر و اژدها، همراه شدیم و با شادی آن ها شادی کردیم. آن چه در این کلاس بسیار جالب بود، توانایی کودکان در روخوانی کتاب و از برخواندن شعرها بود. آن ها در درک مفاهیم بسیار توانا بودند و حتی واژه های دشوار را هم می توانستند بخوانند.
نشست عصر آن روز، جلسه عمومی انجمن دوست داران ادبیات کودک و نوجوان بود، نشستی گرم و صمیمی با اعضا. در این نشست، نخست فریده سبزعلیزاده، یک کارگاه ساخت رومیزی کتابخوانی برای شرکت کنندگان اجرا کرد و رهنمودهایی درباره ترویج خواندن در خانواده با توجه به ارتباط بین پدربزرگ و مادربزرگ با نوه ها ارائه کرد. پس از آن، اعضای گروه با پروژه های موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان آشنا شدند و برای همکاری های بیشتر بین دو نهاد گفت و گوهایی انجام شد.
با پایان این نشست، دیدار ما از انجمن و سفر به اصفهان نیز پایان گرفت. در بازگشت برای اعضا و مروجان انجمن دوست داران ادبیات کودک اصفهان آرزوی موفقیت بیشتر می کردیم. انجمنی که پویایی و خلاقیت در آن جاری است و هر کس در پرورش دیدگاه های خلاق خود از آزادی برخوردار است. شاید راز این پویایی در این باشد که همه اعضا، از کودکان و نوجوانان تا مروجان، همیشه مشتاق یادگیری روش های نو و ایده های تازه هستند. مروجان، ایده های تازه خود را در نشست های هفتگی با یکدیگر به اشتراک می گذارند و از یکدیگر بسیار می آموزند. نکته دیگر درباره انجمن، مستند سازی از گزارش فعالیت ها است. هر مروج، شرح فعالیت های خود با کودکان را می نویسد و همراه با عکس در اختیار مدیریت انجمن قرار می دهد تا برای در اختیار همگان قرار گرفتن، برای کتابک فرستاده شوند. مستند سازی گزارش ها، به خود مروجان نیز کمک می کند تا ارزیابی ساده تری از روند رشد ابتکارهای خود داشته باشند. برای همکاران کوشای خود در انجمن دوست داران ادبیات کودک اصفهان آرزوی موفقیت های روزافزون داریم.