«من برده هستم» داستان کلوتی است، دختری دوازده ساله که در قرن نوزده میلادی برده بوده و در مزارع پنبه کار می کرده است.چیزی که او را از دیگر بردگان متفاوت می کند توانایی ای است که پنهانی کسب کرده است.
او خدمتکار ارباب هنلی و خانم لیلی است، پسر آن ها یعنی ویلیام را موقعی که درس می خواند باد می زند. در خلال همین کار است که حروف الفبا را می آموزد و شروع می کند خاطراتش را می نویسد؛ چیزهایی را که می بیند و می شنود، اتفاقات ملک اربابی، وضعیت بردگان، احساسات، رنج ها و...
در واقع، ما دفتر کلوتی را در دست گرفته ایم و می خوانیم. این کتاب با نثر روان و لطیفی که دارد باعث می شود خواننده به کلوتی احساس نزدیکی کند و برای سرنوشتش نگران باشد. کلوتی از زاویه ی نگاه خودش دیگر شخصیت ها را خوب پرداخته است، مثل ارباب هایش، برده های دیگر مثل خاله تی و اسپایسی. کلوتی در قالب داستانی هیجان انگیز و سرگرم کننده مخاطبش را با برده داری آشنا می کند.
این کتاب ارزش خواندن و نوشتن را نشان می دهد و اینکه دانستن چه نقشی در زندگی آدم ها ایفا می کند، به توانایی های دختری نوجوان و به هوش او بها می دهد. این دختر نوجوان برده های زیادی را فراری داد، اما خودش در مزرعه ماند تا به برده های دیگر آموزش دهد.
مبنای واقعی این کتاب قدرت شگفت انگیز انسان را یادآوری می کند. انسان هایی که توانسته اند در رنج قوی بمانند تا شرایطشان را تغییر دهند.
«من برده هستم» از مجموعه ی دفتر خاطرات است که مجموعه ای از یادداشت های شخصی کسانی است که در طول تاریخ نقشی ایفا کرده اند.
قدم زدن در دل تاریخ
اگر فهرست دوازدهم لاکپشت پرنده را دیده باشید، درآن فهرست، دو کتاب از مجموعهی دفتر خاطرات معرفی شده است: کلئوپاترا دختر نیل و من برده هستم.
از این مجموعه پنج کتاب دیگر هم منتشر شده است. «لبخند ژوفین» به نویسندگی کلود هلفت و ترجمهی گیتی دیهیم به انقلاب فرانسه میپردازد. دختر نوجوانی به نام لئونتا در جستجوی برادرش، بوناوانتور، سفری را آغاز میکند و سرنخها او را به پاریس میرسانند. او طی ماجرایی وارد دربار ژوزفین و ناپلئون میشود.
کتاب «در جریان انقلاب فرانسه» یادداشتهای لوییز است؛ دختر نوجوانی ساکن پاریس که شاهد جنبش انقلابیها و نخستین تظاهرات آنها بر ضد پادشاه و دربار فرانسه است. این کتاب را دومینیک ژولی نوشته و شیدا لاجوردی ترجمه کرده است.
نویسندهی «کمک به تایتانیک»، کریستین فره فلوری است و ابوالقاسم کیخایی این کتاب را ترجمه کرده است. جولیا دختر چهارده سالهی یک خانوادهی معمولی است که با کشتی کارپاتیا به ایتالیا سفر میکنند.
مسافران این کشتی که شاهد غرق شدن کشتی تایتانیک هستند، به بازماندگان این حادثه کمک میکنند.
ماری آنتوانت، شاهزادهی نوجوان اتریشی، با ازدواج کردن با ولیعهد به دربار فرانسه راه پیدا میکند.کتاب «ماری آنتوانت»، خاطرات این ملکه در پانزده سالگی است و بیش از هر چیز مناسبات دربار را نشان میدهد؛ مناسباتی که باعث بلوغ فکری یک دختر میشود. این کتاب را کاترین لاسکی نوشته و ترانه وفایی ترجمه کرده است.
«جنگ صدساله»، نوشتهی بریژیت کوپنو ترجمهی منا فخیم، کتابی است که به جنگهای طولانی بین فرانسه و انگلیس میپردازد.
ژان لوتورنور،دختر نوجوانی که در جریان این جنگ از خانوادهاش دور افتاده است، مشاهدات و خاطراتش را مینویسد تا آنها را به دست پدر و مادرش برساند.
وجه مشترک این پنج کتاب، جز این که هرکدام به بخشی از تاریخ میپردازند، راویان نوجوان آنهاست. دخترانی که وارد شرایط دشواری میشوند و سعی میکنند بر آن غلبه کنند. نوجوانانی که نوشتن را دوست دارند و هر چه میبینند، حس میکنند و از سر میگذرانند روی کاغذ ثبت میکنند. خواندن این کتابها، شبیه وارد شدن به ذهن آدمهایی است که در دورههای مختلف تاریخی زندگی میکردند و میتواند برای خوانندگان تبدیل به تجربهای دلنشین و فراموش نشدنی است.