آمد بهاران

دانه دانه ریخت باران

روی بام و روی ایوان

روی حوض خانه ی ما

ریخت باران شاد و خندان

با سرود نرم باران

نارون از خواب پاشد

چشم خواب آلود نرگس

با نسیم صبح وا شد

آب حوض خانه ی ما

از یخ نازک رها شد

کاشی فیروز رنگش

جایگاه مرغ ها شد

باز شد گنجشک زیبا

بر درخت خانه مهمان

پر زد این سو، خواند آن سو

جیک جیک آمد بهاران

نویسنده
پروین دولت آبادی
Submitted by editor6 on