کتاب «دردسرهای باغچهی سبزیها» داستان مردی است که آرزوی داشتن یک باغچهی سبزیجات دارد و بالاخره آن را عملی میکند. اما خرگوشها راحتش نمیگذارند. مرد بعد از کلنجارهای زیاد، بالاخره راهحلی پیدا میکند.
آقای مکگریلی سالهای سال آرزوی داشتن یک باغچهی سبزیجات داشت که دستهایش با کندن محصولاتش گلی شود و آنها را دو لپی بخورد. بالاخره هم در اولین بهار پیشرو آرزویش را عملی کرد و بعد از کاشتن بذرهای کاهو، هویج، نخود سبز و گوجهفرنگی منتظر نشست تا بذرها رشد کنند و به ثمر برسند. اما این تازه اول دردسر بود، چون همانقدر که سبزیجات برای آقای مکگریلی جذاب بود، برای خرگوشها هم جذابیت داشت.
آنها با صدای تپ، تپ، تپ، تلپ به باغچه میآمدند و خرچ خرچ خرچ محصولات را میخوردند. صبح روز بعد آقای مکگریلی با دیدن محصولات خورده شده عصبانی شد و دور باغچهاش دیوار سیمی کشید. اما دیوار سیمی فایده نداشت. دیوار چوبی بلند و گودال پر آب دور تا دور باغچه هم فایده نداشت. اما به نظر میرسید دیوار آجری بلند توانست جلوی خرگوشها را بگیرد. خیلی زود آقای مکگریلی متوجه شد که خرگوشها زرنگتر از این حرفها هستند و باز هم راه حلی پیدا کردهاند که به به باغچه برسند. در آخر آقای مکگریلی هویجهای خوشمزهی باغچهاش را میان خودش و مهمانان کوچکش تقسیم میکند و همگی با خوشحالی مشغول خوردن میشوند.
«کندیس فلمینگ» از کودکی به داستانپردازی علاقه داشته است و در بزرگسالی به آرزویش برای خلق داستانها و تعریف کردنشان میرسد. او کتابهای متنوع برای کودکان منتشر کرده است.
«جی. برایان کاراس» تصویرگر کتاب «دردسرهای باغچهی سبزیها» تاکنون بیش از ۷۰ کتاب کودک را تصویرگری کرده است و جوایز مختلفی برای کارهایش برده است.
کتاب «دردسرهای باغچهی سبزیها» برای بلندخوانی و اجرای نمایش مناسب است.