دستاورد آثار طنز، شادی و رشد تفکر انتقادی در نوجوانان است

چهاردهمین نشست ترویج خواندن با موضوع طنز خوب در ادبیات کودک و نوجوان و ترویج خواندن در کتابخانه مرجع کانون پرورش فکری کودک و نوجوان برگزار شد.

رویا صدر، پژوهشگر و مولف کتاب هایی در زمینه طنز و فرهاد حسن زاده نویسنده، شاعر و روزنامه نگار و طنزنویس مهمان این نشست بودند.

رویا صدر نخستین سخنران نشست بود. او که در زمینه طنز بزرگسال فعالیت می کند تعریفی از هجو، هزل و فکاهه و طنز ارائه کرد و به تفاوت های طنز با دیگر آثار شوخ طبعانه اشاره کرد و گفت که در آغاز قرن حاضر ادبیات شوخ طبعانه را بیشتر با فکاهه می شناختیم و طنز نویس را فکاهه نویس می نامیدیم. از دهه ی ۵۰ به بعد عبارت طنز جا افتاد. در حال حاضر ادبیات شوخ طبعانه را تحت عنوان طنز قلم داد می کنند که یک غلط مصطلح است.

او در ادامه سخنانش بر اهمیت توجه به زیبایی شناسی در آثار طنز گفت: "به نظر من طنز هنر است. طنز چه در قالب یک اثر ادبی و چه در قالب یک اثر دیداری یا شنیداری یک اثر هنری است و این یک اصل است." صدر دو هدف عمده ی طنز را  سرگرمی و لذت و برانگیختن تفکر دانست و گفت:‌" آثار طنز آفریده می شوند تا مخاطب در لذت و سرگرمی ارائه ی یک نگاه نو به روابط انسانی و جهان شریک بکنند که این هدف فی نفسه ارزشمند است. هنگامی که شما به یک حطیه از روابط فردی یا اجتماعی یا روابط انسانی سرک می کشید و به گونه ی دیگری به آن نگاه می کنید آن پندارهای رایج را می شکنید و مخاطب را در شکستن این هنجارها و پندارهای شریک می کنید و تفکر مخاطب را برمی انگیزد. این که اثر طنز پیامی ندارد به نظر من یک عبارت خدشه پذیر است. او طنز خوب و ماندگار را طنزی عنوان کرد که به لایه های عمیق روابط انسانی و اجتماعی و دغدغه های انسان بپردازد نگاه انتقادی داشته باشد. طنز به عنوان یک اثر هنری باید ساختار محکم و قابل دفاع داشته باشد. یک نگاه نو و تصویر متفاوت از سوژه ارائه دهد. امکان کشف دوباره سوژه را به مخاطب می دهد.

او افزود که طنز نباید لزوما مخاطب را بخنداند. اگر خواندن اثری سبب انبساط روحی مخاطب شود و مخاطب به یک جور به کشف دوباره برسد و در او یک لبخند درونی ایجاد می کند در این صورت آن اثر طنز است. او درباره ی ویژگی های طنز کودک هم گفت که طنز کودک باید فضای کودکانه داشته باشد یعنی دید بزرگسال در این اثر نباید متجلی شود بلکه باید تجلیگاه نگاه کودک باشد. باید در دایره ی واژگان کودکان نوشته شده باشد و به تجربه کودک و نوجوان نزدیک باشد. شخصیت ها باید برای کودک و نوجوان قابل لمس و پذیرش باشد.

او کارکرد طنز کودک را توجه دادن کودک به نوآوری و خلاقیت عنوان کرد و گفت: "طنز هنری است که بیش از هنر دیگری در ادبیات با نوآوری و عقلانیت سرو کار دارد. طنز هم در زبان اقتدارشکنی می کند هم در مفهوم. طنز تابو شکنی می کند و به کودک آموزش تفکر انتقادی می دهد. طنز یک جو عدم تعادل ایجاد می کند تا کودک بتواند در این جو عدم تعادل نگاه و رویکردها و باورهای خودش را اصلاح کند و یاد بگیرد که به وقایع، پدیده ها و روابط نگاه انتقادی و با فاصله داشته باشد.

دستاورد آثار طنز، شادی و رشد تفکر انتقادی در نوجوانان است

حسن زاده سخنان خود را با مطرح کردن این پرسش که با توجه به تعریف طنز آیا نوشتن برای کودک و نوجوان امکان پذیر است آغاز کرد و گفت: "یکی از ویژگی های طنز استفاده از یکسری فنون برای به نقد کشیدن جامعه است. این تعریف کاملا منطبق بر آموخته ها و میدان های بزرگسالانه است اما اگر بخواهیم این تعریف را به دنیای کودکان بکشیانیم کودکان چیزی به عنوان طنز به آن مفهوم ندارند زیرا به دلایل شرایط رشدی و عقلی و اجتماعی ضرورتی برای اصلاح جامعه نمی بینند و دوست دارند به نفع خودشان بگردانند. بنابراین می توان گفت که طنز به آن مفهوم که برای بزرگسالان می شناسیم برای کودکان و نوجوانان نداریم. بر اساس گروه های سنی مخاطب نویسنده طنز، هزل یا فکاهه تولید شود. حسن زاده سپس بر اساس نظریه ی رشد کودک و نوجوان طنز مناسب را برای گروه های سنی گوناگون دسته بندی کرد.

او گفت:‌ "شوخی های گروه سنی پیش دبستان بیشتر در فعالیت های نمایشی و بازی های حرکتی خود را نشان می دهد. آن ها شروع به لطیفه گویی می کنند و لطیفه هایی که از دیگران می شنود مال خودشان می دانند و انکار می کنند که آن را از جایی شنیده اند. لطیفه جزئی از ناخودآگاه فرهنگی شان می شود و هنگامی آن را به زبان می آورد که در جو و فضای گفتنش قرار گرفته باشد. او لطیفه و داستانش را طوطی وار بیان می کند.

تضاد ویژگی های فیزیکی لطیفه های آن ها را می سازد. در کتاب های تصویری طنز برای این گروه سنی بر طنز موقعیت استوار است نه کلامی. کودکان ۷ تا ۱۰ سال به داستان های خنده دار به ویژه داستان هایی درباره ی محیط پیرامونش مانند خانه و مدرسه است علاقه منداند. شوخی مورد پسند این گروه سنی بیشتر طنز موقعیت است. وقتی که در جهان آشنای آن ها اتفاق ناآشنایی رخ می دهد و هنجارهای شناخته شده نقض می شود موقعیت طنزآمیز رخ می دهد و موجب خنده ی آن ها می شود. در این سن کودکان دنیای رابطه ی بهتری با حیوانات دارند و نیمی از طنزهای آن ها را می توان در ظرفیت های حیواناتی با ظاهر فیزیکی خاص مانند زرافه با گردن درازش یا قورباغه با چشم های ورآمده و دهان بزرگش یا رفتارهای طنزآمیز حیوانات مانند نابینایی موش کور یا دزدی کلاغ یافت. در ۱۰- ۱۳ سالگی سوژه های طنز این گروه می تواند حول محور مدرسه رفتار معلم، خورد و خوراک، تضادهای فیزیکی، تضادهای طبقاتی و تفاوت های رفتارهای همسالانش باشد. این کودکان کتاب هایی را که با کلیشه های رفتاری برخورد شود می پسندند. چون خودشان دراین سن به نوعی کلیشه شکن هستند و دوست دارند فرم های جدید را تجربه کنند. نوجوانان ۱۳ سال به بالا ذهنشان برای درک پدیده های کاملا انتزاعی آمادگی دارد و رشد اخلاقی به کمال می رسد و می تواند خود را جای دیگری بگذارد و از زاویه دیگران به مسئلل نگاه کند. به غیر از هزل و فکاهه از طنز هم لذت می برند  طنزی که به دنیای بزرگسالان نزدیک است. شاید برخی از مسائل دغدغه هایش نباشد اما از خواندن آن ها لذت می برد. زیرا به این وسیله خود را به بزرگترها نزدیک تر می بیند.

حسن زاده درباره ی کارکرد طنز نوجوان چنین گفت:‌ "نوجوان به دنبال شناخت دنیای اطرافش است. او در حال رشد و یادگیری است طنز به او می آموزد که به مسائل پیرامونش بی اعتنا نباشد و با نگاه انتقادی به آن ها نگاه کند. دوم آن که طنز برخی از تابوها را در ذهنش می شکند و زمینه ساز این می شود که خودش هم در معرض نگاه منتقدانه قرار بگیرد پس مسئولیت پذیر می شود از سوی دیگر یاد می گیرد که برای به دست آوردن خواسته هایش از زبان شوخی و از در خنده وارد شود کاری که بسیاری از بزرگان و ادیبان در گذشته کرده اند. وجه دیگری پیدا کردن روحیه ی امید و نشاط و سرزندگی است چرا که یاس و ناامیدی آفتی است که در این سن معمولا به سراغ انسان می آید و باعث افسردگی آن ها می شود.

او تفاوت های طنز نوجوان با کودک را چنین برشمرد: "طنز نوجوان در مقایسه با کودک به واقعیت های تلخ و گزنده ی زندگی نزدیک تر است. در عوض طنز کودک با فضای خیال و فانتزی در آمیختگی بیشتری دارد. طنز کودک باید بیشتر به تصویر نزدیک باشد تا ملموس تر باشد. طنز کودکان چنانچه با کشف و غافلگیری همراه باشد لذت بیشتری به او خواهد داد کودکان با طنز و شوخی و فکاهه راحت تر می خندند و درحالی که نوجوانان که بدخلقی و ناسازگاری از ویژگی هایشان است خنداندن شان سخت تر است نوجوانان با طنزهایی که شخصیت های انسانی دارد بیشتر ارتباط برقرار می کنند آن ها در پی کشف دوگانگی های رفتاری و به نوعی مچ گیری در بزرگترهایشان هستند دروغ ها و ریاکاری ها و رفتارهای ناهنجار را تشخیص می دهند و از افشای ان ها به زبان طنز بسیار لذت می برند."

او در بخشی از سخنانش نیز به آسیب شناسی طنز در مطبوعات کودک و نوجوان پرداخت و گفت: ‌"بنا بر نظرسنجی ها کودکانی که به مطالعه ی مطبوعات علاقه دارند نخست لطیفه ها و بخش طنز و فکاهی آن ها را می خوانند. دلیل آن هم علاقه آن ها به این مقوله و سادگی و کوتاهی طنز است. اما آیا طنز این گروه سنی دغدغه گردآندگان نشریه بوده است؟ به نظرم همیشه سایه ترس بزرگسالانه ای بر ادبیات کودک ونوجوان ما وجود دارد که تحت لیسانس نگاه تربیت گرایانه و رسمی کشور است نگاهی که با خنده میانه ی خوبی نداشته و برای شادی محدوده تعریف می کند و چون تقریبا تمام مطبوعات این مخاطبان ریشه دولتی دارند انتظار شاهکار انتظاری بیهوده است. طنز در مطبوعات غالبا طنز پاستوریزه است و تنها بخشی است برای جور شدن جنس مطبوعات و هیچ گاه اصل نبوده به جز مجله بچه ها گل آقا که چند سالی است تعطیل شده است که البته بر این نشریه هم انتقاداتی وارد بود."

نشست های ترویج خواندن کانون پرورش فکری کودکان دوشنبه های آخر هر ماه با موضوع گوناگون در کتابخانه ی مرجع کانون پرورش فکری برگزار می شود.

 

در ارتباط با این موضوع، کتابک مقاله‌های زیر را به شما پیشنهاد می‌دهد:

طنز، ابزاری برای یادگیری موثر کودکان دارای نیازهای ویژه

ضرورت خواندن کتاب‌های طنز برای کودکان

درک کودک تان را از طنز گسترش دهید

کلیدواژه:
Submitted by editor3 on